گنجور

شمارهٔ ۱۲۵ - در مدح نظام الدین محمد بن علی

خدایگان جهان پادشاه ملک آرام
که امر نافذ او راست چرخ توسن رام
شهی که از خوشی و خرمی و رونق و فر
رنق و ارم از ملک او برنده وام
به امر نافذ مأمور پرورنده به لطف
نظام داده دگرباره ملک را به نظام
نظام دین محمد محمد بن علی
وزیر میران اصل و نسب امیر کرام
وراست از وزرا برتری و از امرا
بران نهاد که سر راست بر همه اندام
منظم از قلم اوست شغل هفت اقلیم
چنانکه هفته و ماه از لیلی و ایام
بر او لیالی و ایام آفرین گویند
سخن‌سرایان از وقت صبح تا گه شام
ایا رسیده نسیم صباح دولت تو
ز روی مشرق چین تا قفای مغرب شام
به باغ مدح تو بلبل شود شمامه صفیر
چو شمه گل خلق تو برکشد به مشام
به حق ولی نعم اهل علم و فضل تویی
تراست در حق ارباب علم و فضل انعام
چو خور ز گردون رخشنده‌ای و بخشنده
ز بار منت تو نیست گردنی بی‌وام
کسی ز اهل قلم نیست از تو مکرم‌تر
ز بندگان ملک ذوالجلال و الاکرام
به پیش سائل و زایر بنان تو به قلم
گره نبندد پای الف به دامن لام
ملام نیست بر آن کس که بر تو گوید مدح
که بر حکیم ز مدح لئیم نیست ملام
غلام خاطر خویشم به نظم مدحت تو
که هرچه خواهم ازو بیش می‌کند چو غلام
به چشم آرد جام جهان‌نمای سخن
که تا جهان سخن تو به بیند اندر جام
چو نظم مدح تو آغاز کردم اندر وقت
به من نماند راه برون شد و انجام
برآرد از صدف سینه لؤلؤ منثور
که تا به سلک درآرم به سوزن نظام
نظامیا سخن بنده نظام الدین
اگر تو خوانی بهتر که من درین هنگام
که خواجه را سخن من به لحن و نغمت تو
چنان به گوش خوش آید که شکر اندر کام
چو سیم خام شود گر نهی سرب بر دست
چو زر پخته شود گر نهی بر آهن گام
جمال گیرد شعر من از روایت تو
چو زر پخته شود گر چو سیم باشد خام
جهان به کام تو باد ای وزیر ملک‌آرای
که تا به دولت شاه جهان تو رانی کام

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خدایگان جهان پادشاه ملک آرام
که امر نافذ او راست چرخ توسن رام
هوش مصنوعی: خداوندی که بر تمام دنیا حکومت می‌کند و بر پادشاهی سرزمین آرامش مسلط است، دستوراتش همواره لازم‌الاجراست و چرخ زمان در اختیار اوست و به آرامی و ترتیب پیش می‌رود.
شهی که از خوشی و خرمی و رونق و فر
رنق و ارم از ملک او برنده وام
هوش مصنوعی: شاهی که با خوشحالی و شادی، رونق و زیبایی و سروری از سرزمین او به دیگران می‌افزاید.
به امر نافذ مأمور پرورنده به لطف
نظام داده دگرباره ملک را به نظام
هوش مصنوعی: با دستور مؤثر پروردگار و به واسطه لطف او، بار دیگر زندگی و نظام به شکل منظم و مرتب برقرار شده است.
نظام دین محمد محمد بن علی
وزیر میران اصل و نسب امیر کرام
هوش مصنوعی: نظام دین محمد، که فرزند علی است و به عنوان وزیر شناخته می‌شود، نسبت به اصل و نسبش در خاندان شریف و محترمی قرار دارد.
وراست از وزرا برتری و از امرا
بران نهاد که سر راست بر همه اندام
هوش مصنوعی: زبان شعر به شکلی است که به مقام و منزلت فردی اشاره دارد که از وزرا و امرا بالاتر است و دارای ویژگی‌هایی است که او را برتر می‌سازد. این شخص به عنوان یک راس و سرآمد در میان همه افراد شناخته می‌شود و بر اندام‌های دیگران تسلط و برتری دارد. به طور کلی، این جمله به برتری و مقام بالای یک فرد در میان دیگران اشاره می‌کند.
منظم از قلم اوست شغل هفت اقلیم
چنانکه هفته و ماه از لیلی و ایام
هوش مصنوعی: قلم او به قدری منظم و مرتب است که کارهای هفت اقلیم را به خوبی و منظم انجام می‌دهد، همان طور که هفته و ماه از زیبایی لیلی و روزها شکل می‌گیرند.
بر او لیالی و ایام آفرین گویند
سخن‌سرایان از وقت صبح تا گه شام
هوش مصنوعی: در مدح او شب‌ها و روزها سخن می‌گویند و شاعران از صبح تا شب درباره‌اش صحبت می‌کنند.
ایا رسیده نسیم صباح دولت تو
ز روی مشرق چین تا قفای مغرب شام
هوش مصنوعی: آیا نسیم صبحگاهی که نشانه خوشبختی و سعادت توست، از سمت شرق چین به سمت غرب شام وزیدن گرفته است؟
به باغ مدح تو بلبل شود شمامه صفیر
چو شمه گل خلق تو برکشد به مشام
هوش مصنوعی: در باغ، بلبل به خاطر تو آواز می‌خواند و مانند پرنده‌ای می‌شود که به سراغ گل‌های خوشبو می‌رود تا بوی آن‌ها را به مشام برساند.
به حق ولی نعم اهل علم و فضل تویی
تراست در حق ارباب علم و فضل انعام
هوش مصنوعی: تو حق واقعی بزرگواران و اهل علم و دانش هستی و همه نیکویی‌ها و نعمت‌ها به خاطر این بزرگان به تو تعلق دارد.
چو خور ز گردون رخشنده‌ای و بخشنده
ز بار منت تو نیست گردنی بی‌وام
هوش مصنوعی: مانند خورشید که از آسمان می‌تابد و با بخشندگی‌اش نعمت‌ها را به همه می‌رساند، هیچ کسی نیست که بدون دریافت محبت و لطف تو زندگی کند.
کسی ز اهل قلم نیست از تو مکرم‌تر
ز بندگان ملک ذوالجلال و الاکرام
هوش مصنوعی: هیچ کس از اهل قلم به اندازه تو مورد احترام نیست، حتی از خدمتکاران بزرگ‌ترین و باعظمت‌ترین خداوند نیز.
به پیش سائل و زایر بنان تو به قلم
گره نبندد پای الف به دامن لام
هوش مصنوعی: در حالی که برای بند زدن بر دست و پای کسی و محدود کردن او در نظر داریم، گاه باید به فراموشی بسپاریم که این کار ممکن است بر اساس نام‌ها و الفاظ انجام شود. به هر حال، این کار نمی‌تواند برای معنای واقعی شخص، مهم باشد.
ملام نیست بر آن کس که بر تو گوید مدح
که بر حکیم ز مدح لئیم نیست ملام
هوش مصنوعی: هیچ ایرادی بر کسی نیست که در ستایش تو سخن بگوید، چرا که حکیم از ستایش افراد پست و ناپسند عیب‌جویی نمی‌کند.
غلام خاطر خویشم به نظم مدحت تو
که هرچه خواهم ازو بیش می‌کند چو غلام
هوش مصنوعی: مرا دل‌داری تو را به نظم شعرهایت و مدح توست، که هرچه از او بخواهم، بیشتر از آنچه انتظار دارم، برایم فراهم می‌کند، درست مانند یک غلام که به اربابش خدمت می‌کند.
به چشم آرد جام جهان‌نمای سخن
که تا جهان سخن تو به بیند اندر جام
هوش مصنوعی: سخن تو مانند یک جام شفاف و گویا است که به چشم دیگران جلوه‌گری می‌کند و به آنها این امکان را می‌دهد که با نگاه کردن به آن، پی به جهان و مفاهیم تو ببرند.
چو نظم مدح تو آغاز کردم اندر وقت
به من نماند راه برون شد و انجام
هوش مصنوعی: وقتی که شروع به سرودن مدح تو کردم، در همان لحظه نتوانستم راهی برای خاتمه کار پیدا کنم و به انتها برسم.
برآرد از صدف سینه لؤلؤ منثور
که تا به سلک درآرم به سوزن نظام
هوش مصنوعی: در دل صدف سینه، مرواریدهای پراکنده‌ای را می‌آورم که می‌خواهم آنها را به نظم و ترتیب درآورم، مانند دوختن با سوزن.
نظامیا سخن بنده نظام الدین
اگر تو خوانی بهتر که من درین هنگام
هوش مصنوعی: اگر تو کلام من را که از نظام الدین است بخوانی، بهتر است تا این که من در این لحظه صحبت کنم.
که خواجه را سخن من به لحن و نغمت تو
چنان به گوش خوش آید که شکر اندر کام
هوش مصنوعی: سخن من باید به گونه‌ای باشد که برای آن کسی که به آن گوش می‌دهد، خوشایند و شیرین باشد، همان‌طور که شکر در دهان خوشمزه است.
چو سیم خام شود گر نهی سرب بر دست
چو زر پخته شود گر نهی بر آهن گام
هوش مصنوعی: اگر فلز نقره را به شکل خام در دست بگیری، وقتی آهن را تحت فشار قرار بدهی، به شکل طلا درمی‌آید.
جمال گیرد شعر من از روایت تو
چو زر پخته شود گر چو سیم باشد خام
هوش مصنوعی: شعر من زیبایی‌اش را از تو می‌گیرد، مانند طلا که وقتی پخته می‌شود، ارزشش بیشتر می‌شود، در حالی که نقره خام هنوز به آن درجه نرسیده است.
جهان به کام تو باد ای وزیر ملک‌آرای
که تا به دولت شاه جهان تو رانی کام
هوش مصنوعی: ای وزیر ملک‌آرای، امیدوارم که دنیا به نفع تو باشد، زیرا با وجود تو، شاه جهان به خوشبختی و کامیابی خواهد رسید.