گنجور

شمارهٔ ۱۰۰ - در مدح صفی الدین

هلال روزه میمون لقای فرخ فال
نمود روی ز گردون نیل فام چو نال
خمیده قامت و خدمت نموده بر گردون
ز روی قبله بدرگاه آفتاب جلال
اجل صاحب عادل که مثل او گیتی
پدید نارد و ناورده صاحب اقبال
کبیر عالم کاندر صلاح ذات ویست
صلاح خلق کبیر مهمین متعال
صفی دولت عالی معین ملت حق
وزیر نیک پی نیک رسم نیک خصال
ثبات علم و عمل هست بر رعیت شاه
بسیرت علما و بصورت عمال
چو کارها به نیتهاست گفت صاحب شرع
وراست پر ز نکوئی جریده اعمال
شد است مشفق بر عامه رعیت شاه
چو مادر و پدر خوب مهر بر اطفال
گشاده کرد در داد و بست دست ستم
یکی ز بهر ثواب و یکی ز بیم وبال
ز عدل او نه عجب باشد ار بکوه و بدشت
پلنگ و یوز شود پاسبان عزم و غزال
بنوک کلک بگسترد عدل در عالم
بر آن قیاس که همنام او بزخم دوال
بباب عدل ز همنام او چو در گذری
کسی نیابی او را دگر نظیر و همال
سران دهر و بزرگان عصر او را نیست
بجز بخدمت درگاه او مآب و مآل
رسیده اند جهانی ز خدمت در او
بآب و حشمت و جاه و بناز و نعمت و مال
وفا شود ز کف راد او بجود و سخا
اگر بجان گرامی ازو کنند سوآل
برد ز جود کف او کمینه سائل او
ببدره زر عیار و بکیسه سیم حلال
همای جاه تو پرواز کرد بر سر خلق
کسی که سایه او یافت رسته شد زاهوال
بزیر سایه او باشد این جهان یکسر
چو آن همای همایون بگسترد پر و بال
ایا همایون صدری که فر طلعت تو
به از همای همایون بود بفر و بفال
زمانه نیک سگالیست پادشاهی را
که هست او را چون تو وزیر نیک سگال
ترا بصاحب ری گر کسی قیاس کند
ورا بود نه ترا اندرین قیاس جمال
اگر که صاحب ری بودی اندرین ایام
کجا تو باشی او باشدی بصف تعال
کمال صاحب ری هرگز اندرین نرسد
در آنچه هست سزای تو نیست او بکمال
محل و قدر ترا کردگار کرد فزون
هرآنچه کرد و کند کردگار نیست محال
بر آسمان بزرگی و بوستان سری
تو بدر و سروی و دیگر کسان هلال و خلال
چنانکه بدر بتابد ز آسمان تو بتاب
چنانکه سرو ببالد ببوستان تو ببال
حسود جاه تو بادا ز بار محنت و غم
نحیف تن چو خلال و خمیده قد چو هلال
همیشه تا مه روزه است بهترین شهور
هماره تا شب قدر است بهترین لیال
بقدر باد ز عمر تو هر شبی شب قدر
بخیر همچو مه روزه هر مه تو ز سال
هزار سال ترا عمر باد و هر روزی
ز سال عمر تو چون روز اول شوال

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هلال روزه میمون لقای فرخ فال
نمود روی ز گردون نیل فام چو نال
هوش مصنوعی: هلال ماه، نشانه‌ای خوش‌یمن و نویدبخش از روزه است که بر فراز آسمان، مانند نوار آبی رنگ دیده می‌شود.
خمیده قامت و خدمت نموده بر گردون
ز روی قبله بدرگاه آفتاب جلال
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف فردی می‌پردازد که با وقار و افتادگی در برابر قدرت و عظمت عالم هستی قرار دارد. او با سر تسلیم به زمین می‌افتد و در برابر نور و جلال آفتاب، به نوعی ارادت و احترام می‌ورزد. در واقع، این تصویر نشان‌دهنده تواضع و گرایش به سمت نیرویی بزرگتر است.
اجل صاحب عادل که مثل او گیتی
پدید نارد و ناورده صاحب اقبال
هوش مصنوعی: هرگز کسی چون او در دنیا ظهور نکرده و نخواهد کرد، او فردی است که در عدالت و اقبال بی‌نظیر است.
کبیر عالم کاندر صلاح ذات ویست
صلاح خلق کبیر مهمین متعال
هوش مصنوعی: عالم بزرگ در درستی و صلاح خود، به صلاح و نیکی مخلوق نیز می‌پردازد، زیرا نیکویی او تأثیری عظیم بر همه دارد.
صفی دولت عالی معین ملت حق
وزیر نیک پی نیک رسم نیک خصال
هوش مصنوعی: دولت صفی، وزیر نیکویی است که به ملت کمک می‌کند و دارای آداب و خصائل نیکو است.
ثبات علم و عمل هست بر رعیت شاه
بسیرت علما و بصورت عمال
هوش مصنوعی: استحکام دانش و عمل به فرمانروا بستگی دارد به فهم عالمان و شخصیت کارگزاران.
چو کارها به نیتهاست گفت صاحب شرع
وراست پر ز نکوئی جریده اعمال
هوش مصنوعی: هر عمل به نیت فرد بستگی دارد و صاحب شریعت نیز این را بیان کرده است. کارهای نیک در صفحات اعمال انسان ثبت می‌شود.
شد است مشفق بر عامه رعیت شاه
چو مادر و پدر خوب مهر بر اطفال
هوش مصنوعی: حاکم به‌گونه‌ای مهربان و دلسوز شده است که مانند یک مادر و پدر خوب به مردم خود توجه و محبت می‌کند.
گشاده کرد در داد و بست دست ستم
یکی ز بهر ثواب و یکی ز بیم وبال
هوش مصنوعی: یکی به خاطر پاداش و دیگری به خاطر ترس از عواقب، در را برای انصاف باز کرد و دست ستم را بست.
ز عدل او نه عجب باشد ار بکوه و بدشت
پلنگ و یوز شود پاسبان عزم و غزال
هوش مصنوعی: از انصاف او نباید تعجب کرد اگر در کوه و دشت، پلنگ و یوز به عنوان نگهبان عزم و اراده، به سراغ غزال بیفتند.
بنوک کلک بگسترد عدل در عالم
بر آن قیاس که همنام او بزخم دوال
هوش مصنوعی: با قلمی که نشانه عدالت است، در عالم به گستردن حق و حقیقت بپرداز، همان‌طور که کسی که نام او موجب درد و رنج دیگران می‌شود، باید به دقت و انصاف مورد قضاوت قرار گیرد.
بباب عدل ز همنام او چو در گذری
کسی نیابی او را دگر نظیر و همال
هوش مصنوعی: اگر در مسیر زندگی با عدالت رفتار کنی، مانند او، نمی‌توانی کسی را پیدا کنی که به او شباهت داشته باشد یا همتای او باشد.
سران دهر و بزرگان عصر او را نیست
بجز بخدمت درگاه او مآب و مآل
هوش مصنوعی: سران و بزرگانی که در زمان او وجود دارند، جز خدمت به او هیچ کار دیگری ندارند و همه چیز به او وابسته است.
رسیده اند جهانی ز خدمت در او
بآب و حشمت و جاه و بناز و نعمت و مال
هوش مصنوعی: در اینجا به وضوح بیان شده که افرادی با مقام و ثروت و زرق و برق به خدمت او آمده‌اند و در زندگی‌اش از همه چیز برخوردار هستند.
وفا شود ز کف راد او بجود و سخا
اگر بجان گرامی ازو کنند سوآل
هوش مصنوعی: اگر او با وجود جود و سخاوتش از انسان‌ها سوال کند، وفا و loyalty به دست می‌آید، حتی اگر جان گرامی خود را در این مسیر هزینه کند.
برد ز جود کف او کمینه سائل او
ببدره زر عیار و بکیسه سیم حلال
هوش مصنوعی: به خاطر بخشندگی او، سائل کم‌اهمیت هم به میزان ارزشمند طلا و در کیسه‌اش نقره حلال می‌برد.
همای جاه تو پرواز کرد بر سر خلق
کسی که سایه او یافت رسته شد زاهوال
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که نشانه مقام و بزرگواری توست، بر فراز افرادی که به تو نزدیک شدند پرواز کرده است. این نزدیکی به تو باعث شده تا آن‌ها از شرایط نابسامان و ناامیدی رهایی یابند.
بزیر سایه او باشد این جهان یکسر
چو آن همای همایون بگسترد پر و بال
هوش مصنوعی: این جهان تماماً زیر سایه او قرار دارد، همچنان که پرنده‌ای بزرگ بال‌هایش را باز می‌کند و همه چیز را زیر پوشش خود می‌گیرد.
ایا همایون صدری که فر طلعت تو
به از همای همایون بود بفر و بفال
هوش مصنوعی: آیا می‌توانم بگویم که آن چهره‌ی زیبای تو از پرواز هر پرنده‌ای باشکوه‌تر است؟ پس ای زیبا، با کمال و خوشبختی خود را نشان بده.
زمانه نیک سگالیست پادشاهی را
که هست او را چون تو وزیر نیک سگال
هوش مصنوعی: دنیا به نیکی حمایت می‌کند از پادشاهی که وزیری مانند تو داشته باشد.
ترا بصاحب ری گر کسی قیاس کند
ورا بود نه ترا اندرین قیاس جمال
هوش مصنوعی: اگر کسی تو را با صاحب ری مقایسه کند، او در این قیاس به هیچ وجه زیبایی تو را در نظر نخواهد گرفت.
اگر که صاحب ری بودی اندرین ایام
کجا تو باشی او باشدی بصف تعال
هوش مصنوعی: اگر در این زمان صاحب مقام و ثروت بودی، جایگاه تو کجا بود و او کجا قرار داشت؟
کمال صاحب ری هرگز اندرین نرسد
در آنچه هست سزای تو نیست او بکمال
هوش مصنوعی: کمال و توانایی کسی مانند صاحب ری هرگز به آن حد نخواهد رسید که شایسته‌ی تو باشد. او هرچند از کمال برخوردار است، اما نمی‌تواند به مقام و مرتبه‌ی تو برسد.
محل و قدر ترا کردگار کرد فزون
هرآنچه کرد و کند کردگار نیست محال
هوش مصنوعی: خداوند جایگاه و ارزش تو را بسیار زیاد و مهم قرار داده است. هر آنچه او انجام دهد یا انجام داده، غیر ممکن نیست.
بر آسمان بزرگی و بوستان سری
تو بدر و سروی و دیگر کسان هلال و خلال
هوش مصنوعی: در آسمان بزرگی و زیبایی تو مانند ستاره‌ای درخشان هستی و در میان گل‌ها و درختان، تو به مانند درختی سرسبز و خوشبو هستی، و دیگران مثل هلال و تکه‌های کوچکی از زیبایی در کنار تو قرار دارند.
چنانکه بدر بتابد ز آسمان تو بتاب
چنانکه سرو ببالد ببوستان تو ببال
هوش مصنوعی: چنان که ماه در آسمان می‌درخشد، تو نیز درخشان باش و مثل سرو در باغ‌ها قد بکش.
حسود جاه تو بادا ز بار محنت و غم
نحیف تن چو خلال و خمیده قد چو هلال
هوش مصنوعی: حسود بر تو، ای بزرگ، از سنگینی محنت و غم می‌نالد، در حالی که جسم نحیف و قد خمیده‌ات مانند هلال است.
همیشه تا مه روزه است بهترین شهور
هماره تا شب قدر است بهترین لیال
هوش مصنوعی: ماه رمضان بهترین ماه‌هاست و شب قدر هم بهترین شب‌هاست. این روزها و شب‌ها از ارزش و فضیلت بالایی برخوردارند.
بقدر باد ز عمر تو هر شبی شب قدر
بخیر همچو مه روزه هر مه تو ز سال
هوش مصنوعی: به اندازه بادی که در زندگیت می‌وزد، هر شب می‌توانی شب قدر را با خوبی بگذرانی، همانطور که هر ماه مهتابی به زیبایی روزه‌داری در هر ماه از سال هستی.
هزار سال ترا عمر باد و هر روزی
ز سال عمر تو چون روز اول شوال
هوش مصنوعی: خوشبختی و سلامتی تو تا هزار سال باقی باشد و هر روز از عمرت مانند روز اول عید فطر باشد.