گنجور

شمارهٔ ۴۹

خاک...
...نیست در سر من
مرا...
...یارست در برابر من
ز عشق...
... چه ضرورست ای برادر من
نهان چگونه کنم...
چون لب خشک است و دیده تر من
نثار خاک قدمهای این...
به هیچ جا نرسد تحفه محقر من
جفای چرخ و فراق ترا و جور رقیب
درین زمان چه کند این دل صنوبر من
چو غیر عشق ندارد درین جهان صوفی
اگر تو صاحب دردی ببین به دفتر من

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خاک...
...نیست در سر من
هوش مصنوعی: در ذهن من هیچ فکر بیهوده‌ای وجود ندارد.
مرا...
...یارست در برابر من
هوش مصنوعی: من در مقابل تو از یاری و حمایت برخوردارم.
ز عشق...
... چه ضرورست ای برادر من
هوش مصنوعی: برادر عزیز، عشق چه نیازی دارد؟
نهان چگونه کنم...
چون لب خشک است و دیده تر من
هوش مصنوعی: چطور می‌توانم احساساتم را پنهان کنم، در حالی که لب‌هایم خشک و چشمانم پر از اشک هستند؟
نثار خاک قدمهای این...
به هیچ جا نرسد تحفه محقر من
هوش مصنوعی: نذر خاک پای این... است که هدیه ناچیز من به هیچ جا نرسد.
جفای چرخ و فراق ترا و جور رقیب
درین زمان چه کند این دل صنوبر من
هوش مصنوعی: دل من که شبیه درخت صنوبر است، با مشکلات زندگی، جدایی از تو و بی‌مهر بودن رقیب در این دوران چه کند؟
چو غیر عشق ندارد درین جهان صوفی
اگر تو صاحب دردی ببین به دفتر من
هوش مصنوعی: اگر در این دنیا چیزی جز عشق وجود ندارد، ای صوفی، اگر تو درد و رنجی را در دل داری، نگاهی به نوشته‌های من بینداز.