شمارهٔ ۲۸
هر شب من و غمهای تو و روی به دیوار
جز شمع نسوزد دل کس بر من افگار
در عشق جفا و ستم و جور رقیبان
این هر سه بلا را بکشم آه به ناچار
در کوی سلامت شرف عشق مجاب است
ترک سر و دستار کن و باده به دست آر
غمهای تو این نوع که آورد به من رو
جان در سرو کار تو کنم عاقبت کار
شوری است به دور قمر و فتنه عالم
بد عارض زیبای تو آن زلف سیه کار
پابوس توام دست دهد عاقبت الامر
گر بخت شود بر من بیچاره مددگار
صوفی چه کنی ناله شبها ز فراقش
بختت چو به خواب است چه از دیده بیدار
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر شب من و غمهای تو و روی به دیوار
جز شمع نسوزد دل کس بر من افگار
هوش مصنوعی: هر شب من و غمهایم تنها رو به دیوار نشستهایم و فقط یک شمع روشن است که دل کسی برای من به اندازه کافی نمیسوزد و بر دلم بار نمیگذارد.
در عشق جفا و ستم و جور رقیبان
این هر سه بلا را بکشم آه به ناچار
هوش مصنوعی: در عشق، با ظلم و ستم و بدی رقیبان مواجه میشوم و این سه درد را تحمل میکنم، ولی چارهای نیست و باید با آنها کنار بیایم.
در کوی سلامت شرف عشق مجاب است
ترک سر و دستار کن و باده به دست آر
هوش مصنوعی: در محلهای که آرامش و سلامت وجود دارد، عشق به ما فرمان میدهد که از مقام و رتبه خود دست برداریم و با دلی گشاده و آزاد، جامی از شراب به دست بگیریم.
غمهای تو این نوع که آورد به من رو
جان در سرو کار تو کنم عاقبت کار
هوش مصنوعی: غمهای تو به این شکل که بر من سایه میاندازند، به من میگویند که باید به تو نزدیک شوم و در نهایت به سرانجام کار برسم.
شوری است به دور قمر و فتنه عالم
بد عارض زیبای تو آن زلف سیه کار
هوش مصنوعی: شور و هیجان زیادی به دور قمر وجود دارد و زیبایی خاص تو، که زلفهای سیاه و دلربایت هستند، سبب به وجود آمدن مشکلات و فتنهها در جهان شده است.
پابوس توام دست دهد عاقبت الامر
گر بخت شود بر من بیچاره مددگار
هوش مصنوعی: من در برابر تو سر تعظیم فرود میآورم و امیدوارم در پایان کار، اگر بخت و اقبال به من کمک کند، دستم را به تو برساند.
صوفی چه کنی ناله شبها ز فراقش
بختت چو به خواب است چه از دیده بیدار
هوش مصنوعی: ای صوفی، چه فایدهای دارد که شبها از دوری او نالندهای، وقتی که تقدیرت در خواب غفلت است و چشمت بیدار نیست؟