بخش ۴۲
هر که دل در هوس آن بت رعنا دارد
گو درآ زود که بر دیده من جا دارد
در جواب او
هر که با جوش بره قلیه تمنا دارد
واقف سر نهان نیست که سودا دارد
می برد دل ز همه گرسنگان در شب و روز
نخود آن حسن که در صحنک بغرا دارد
تلخیی هر که نبیند به دم رفتن دوج
هر که او معده پر از گرده و حلوا دارد
سر به کونین فرو ناورد از عیش و نشاط
در بغل هر که به اسرار منقا دارد
هیچ دانی چه بود عمر و حلاوت با او
صحنک شیر برنجی است که حلوا دارد
خلق گویند مخور خربزه کو صفرائی است
دلم از بهر همین واقعه صفرا دارد
ز غم خوشه انگور ببین صوفی را
همه شب تا به سحر رو به ثریا دارد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر که دل در هوس آن بت رعنا دارد
گو درآ زود که بر دیده من جا دارد
هوش مصنوعی: هر کسی که آرزوی دیدن آن معشوق زیبا را دارد، باید زود بیاید، زیرا او در دل من جای خاصی دارد.
هر که با جوش بره قلیه تمنا دارد
واقف سر نهان نیست که سودا دارد
هوش مصنوعی: هر کس که با شوق و هیجان برهای را به قلیه میآورد، میداند که در دلش رازهایی نهفته است و آرزوهایی دارد.
می برد دل ز همه گرسنگان در شب و روز
نخود آن حسن که در صحنک بغرا دارد
هوش مصنوعی: دل همه گرسنگان را در روز و شب به سوی خود میکشاند، مانند نخودانی که آن حسن در دامن خود دارد.
تلخیی هر که نبیند به دم رفتن دوج
هر که او معده پر از گرده و حلوا دارد
هوش مصنوعی: هر کس در زمان مرگ تلخی را احساس نمیکند، اگر کسی شکم پر از غذا داشته باشد و لذت زندگی را بچشد.
سر به کونین فرو ناورد از عیش و نشاط
در بغل هر که به اسرار منقا دارد
هوش مصنوعی: از خوشی و شادی سر خود را به زمین نیاور، زیرا کسی که به رازهای درونی من آگاه است، در کنار تو قرار دارد.
هیچ دانی چه بود عمر و حلاوت با او
صحنک شیر برنجی است که حلوا دارد
هوش مصنوعی: آیا میدانی که زندگی و لذت آن مانند دسر خوشمزهای است که در وجودش شیرینی و خوشی نهفته است؟
خلق گویند مخور خربزه کو صفرائی است
دلم از بهر همین واقعه صفرا دارد
هوش مصنوعی: مردم میگویند که خربزه نخور چون زهر آور است، اما دل من به خاطر همین مسئله دچار اضطراب و ناراحتی شده است.
ز غم خوشه انگور ببین صوفی را
همه شب تا به سحر رو به ثریا دارد
هوش مصنوعی: به خاطر غصه و اندوه، صوفی را ببین که تمام شب را به ستارهها خیره شده و به آرامش و آسمان نگاه میکند.