گنجور

بخش ۳۹ - وله ایضا

ز جور مطبخیان کی ز نان کنم اعراض
که مهر نان نتواند برید، صد مقراض
دلم به گوشه مطبخ چنان گرفته است قرار
که فارغ است ز جنت درین زمان ریاض
چو یافتم ته نان، نانخورش طلب کردم
چو جوهری به کف آمد چه می کنم اعراض
برو طبیب که دل گشته از تو مستغنی
که هست صحن مزعفر دوای این امراض
به مطبخی کشد این دم دگر ز صحبت شیخ
چو نیست دعوتیان را چو او کسی مرتاض
به دیگ کله پز این دم، تو حاضر دم باش
که تا رسد به تو ناگاه فیض از آن فیاض
ز یمن دولت قلیه برنج و نان باشد
تو هر سواد که صوفی ببرده ای به بیاض

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز جور مطبخیان کی ز نان کنم اعراض
که مهر نان نتواند برید، صد مقراض
هوش مصنوعی: از ظلم و سخت‌گیری آشپزها، چگونه می‌توانم از نان چشم بپوشم، در حالی که محبت نان قابل قطع نیست و برای بریدن آن، صد قیچی هم لازم است.
دلم به گوشه مطبخ چنان گرفته است قرار
که فارغ است ز جنت درین زمان ریاض
هوش مصنوعی: دل من به گوشه‌ای از آشپزخانه آرامش یافته است به‌گونه‌ای که در این لحظه از بهشت و باغ‌های زیبا بی‌نیاز شده‌ام.
چو یافتم ته نان، نانخورش طلب کردم
چو جوهری به کف آمد چه می کنم اعراض
هوش مصنوعی: وقتی که نان را به پایان رسیدم، خواستم که خوراکی بهتر پیدا کنم. حالا که انگار به گنجی دست یافته‌ام، چه معنا دارد که از آن دست بکشم؟
برو طبیب که دل گشته از تو مستغنی
که هست صحن مزعفر دوای این امراض
هوش مصنوعی: برو دکتر، چون دل دیگر به تو نیازی ندارد و در اینجا عطر زعفران، درمان این مشکلات نیست.
به مطبخی کشد این دم دگر ز صحبت شیخ
چو نیست دعوتیان را چو او کسی مرتاض
هوش مصنوعی: این دم ممکن است مرا به جایی ببرد که در آنجا دیگر کسی برای گفتگو نباشد، زیرا هیچ‌کس مانند آن شیخ زهد نکرده و در مرتاضیت به سر نمی‌برد.
به دیگ کله پز این دم، تو حاضر دم باش
که تا رسد به تو ناگاه فیض از آن فیاض
هوش مصنوعی: در اینجا به ما توصیه می‌شود که در لحظه حاضر حضور داشته باشیم و آماده باشیم، زیرا ممکن است در همین لحظه، نعمت‌ها و برکات خوبی به ما برسند. باید از فرصت‌ها بهره‌برداری کنیم و ذهن‌مان را برای دریافت آنچه خوب است، باز نگه‌داریم.
ز یمن دولت قلیه برنج و نان باشد
تو هر سواد که صوفی ببرده ای به بیاض
هوش مصنوعی: با لطف و نعمت الهی، خوشبختی و فراوانی برنج و نان فراهم شده است. تو هر جا که بروی، آثاری از علم و دانش را می‌توانی مشاهده کنی.