گنجور

بخش ۳۰

هر که را مهر تو اندر دل شیدا باشد
پای او را همه بر دیده من جا باشد
در جواب او
نخودابی که پر از لحم مهرا باشد
خرم آن دم که نصیب من شیدا باشد
قیمه بر صحنک ماهیچه بغایت خوب است
همچو آن زلف که بر عارض زیبا باشد
آن زمانی که کشم سر به گریبان کفن
روحم آن روز روان در پی حلوا باشد
پسته را چون بکنم، آید از آن سبز قبا
خوش بود پیش من ار صحن منقا باشد
زحکیمان نبود رنج مرا روی بهی
که مداوای من از کاسه بغرا باشد
وه در آن دم که طغاری بود از بولانی
من و همکاسه یکی، وه چه تماشا باشد
شیخ تسبیح به من داد که برخوان صوفی
من نخواهم مگر از خسته خرما باشد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که را مهر تو اندر دل شیدا باشد
پای او را همه بر دیده من جا باشد
هوش مصنوعی: هر کسی که عشق تو در دلش شعله‌ور باشد، پایش را همواره بر چشمان من می‌گذارم.
نخودابی که پر از لحم مهرا باشد
خرم آن دم که نصیب من شیدا باشد
هوش مصنوعی: خرم آن لحظه‌ای است که من به عشق و محبت دست پیدا کنم، مانند نخود فرنگی که لبریز از لذت و دل‌خوشی است.
قیمه بر صحنک ماهیچه بغایت خوب است
همچو آن زلف که بر عارض زیبا باشد
هوش مصنوعی: قیمه‌ای که بر روزن گوشتی زیبا گذاشته شود، بسیار دل‌چسب و خوشمزه است، همان‌طور که موهایی زیبا و لطیف چهره را زینت می‌بخشد.
آن زمانی که کشم سر به گریبان کفن
روحم آن روز روان در پی حلوا باشد
هوش مصنوعی: زمانی که سرم را به زیر کفن می‌برم، روح من در آن روز به دنبال خوشی‌های دنیا خواهد بود.
پسته را چون بکنم، آید از آن سبز قبا
خوش بود پیش من ار صحن منقا باشد
هوش مصنوعی: وقتی پسته را بشکنم، رنگ سبز آن برایم زیباست، هرچند که در فضای زیبای منقّا باشد.
زحکیمان نبود رنج مرا روی بهی
که مداوای من از کاسه بغرا باشد
هوش مصنوعی: از حکیمان هیچ بهره‌ای برای درمان درد من نیست، زیرا درمان من در کاسه‌ای از شیر گلابی پیدا می‌شود.
وه در آن دم که طغاری بود از بولانی
من و همکاسه یکی، وه چه تماشا باشد
هوش مصنوعی: در آن لحظه که من و یکی دیگر، هر دو در حال شادمانی و خوشگذرانی باشیم، چه صحنه زیبایی خواهد بود.
شیخ تسبیح به من داد که برخوان صوفی
من نخواهم مگر از خسته خرما باشد
هوش مصنوعی: شیخ به من تسبیحی داد و گفت که در میان صوفی‌نشین‌ها، من فقط از خرماهای بریده و خشک استفاده نخواهم کرد.