گنجور

بخش ۲۵

هر که جان در ره تو قربان کرد
بر خود این کار عشق آسان کرد
در جواب او
هر که ماهی شور بریان کرد
معده خویش بحر عمان کرد
سر اسرار خویش راگیپا
دوش از چشم کله پنهان کرد
پیش کشمش مویز می نازد
پسته زین خنده فراوان کرد
کله پخته کار چرب زبان
عذر خواهی به حضرت نان کرد
مرغ بریان چو با مزعفر شست
جمع او را چو خود پریشان کرد
دل چو برداشت دوش لوزینه
جنگ از آن رو به آب دندان کرد
تابه بریان طبیب حاذق بود
صوفی خسته را چو درمان کرد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که جان در ره تو قربان کرد
بر خود این کار عشق آسان کرد
هوش مصنوعی: هر کسی که جانش را در راه تو فدای تو کند، در واقع این کار عشق را برای خود آسان کرده است.
هر که ماهی شور بریان کرد
معده خویش بحر عمان کرد
هوش مصنوعی: هر کسی که غذا یا چیزی شور بخورد، مانند این است که معده‌اش به وسعت دریای عمان شده است.
سر اسرار خویش راگیپا
دوش از چشم کله پنهان کرد
هوش مصنوعی: دیشب اسرار خود را از دید دیگران پنهان کردم و رازهایم را در دل نگه داشتم.
پیش کشمش مویز می نازد
پسته زین خنده فراوان کرد
هوش مصنوعی: کشمش به دلیل خوشمزه بودن و محبوبیتش خود را برتر از پسته می‌داند و از این موضوع به شدت خوشحال است و این شادی را با خنده‌ای فراوان ابراز می‌کند.
کله پخته کار چرب زبان
عذر خواهی به حضرت نان کرد
هوش مصنوعی: نزدیک شدن فردی با زبان چرب و نرم به شخصی محترم و با کمالات، به گونه‌ای که از او عذرخواهی کند و نظرش را جلب کند.
مرغ بریان چو با مزعفر شست
جمع او را چو خود پریشان کرد
هوش مصنوعی: مرغ بریان وقتی که با زعفران شستشو داده شد، همه دور او جمع شدند و حالتی آشفته پیدا کردند.
دل چو برداشت دوش لوزینه
جنگ از آن رو به آب دندان کرد
هوش مصنوعی: وقتی دل انسان در شب احساس سنگینی و مبارزه می‌کند، به خاطر آن احساس، در دلش اضطراب و ترس ایجاد می‌شود.
تابه بریان طبیب حاذق بود
صوفی خسته را چو درمان کرد
هوش مصنوعی: تابه‌ای که برای پختن بریان آماده شده بود، نشان از مهارت و تخصص یک پزشک دارد. وقتی صوفی خسته به درمان رسید، به او کمک کرد.