گنجور

بخش ۲۰

زشوق آن رخ زیبا همی کشم آوخ
دل جراحت من بین و سینه لخ لخ
در جواب او
شمیم قلیه و بغرا وزید از مطبخ
مشام جان مرا تازه ساخت این، بخ بخ
دلا چو تازه کند جان به فصل تابستان
مباش غافل از آن بکسمات و شربت یخ
چنان عدوی تن جانفزای بریانم
که گر به دست من افتد بسازمش لخ لخ
ز اشتیاق حلیم و هوای قلیه برنج
به پیش مطبخیان می کشم هزار آوخ
مرا به صبر مفرما ز زلبیای عسل
که هست نازک و شیرین و صبر اوست چه تلخ
به پیش اطعمه خواران به معده آتش جوع
هزار بار فزونتر ز آتش دوزخ
شود به صومعه صوفی مقیم، پنجه سال
اگر چه روزنه ای وا کنند از مطبخ

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زشوق آن رخ زیبا همی کشم آوخ
دل جراحت من بین و سینه لخ لخ
هوش مصنوعی: از شوق آن چهره‌ی زیبا، آه و ناله می‌کنم، دل من زخم‌های زیادی دارد و سینه‌ام در حال تپیدن است.
شمیم قلیه و بغرا وزید از مطبخ
مشام جان مرا تازه ساخت این، بخ بخ
هوش مصنوعی: عطر خوش قلیه و بغرا از آشپزخانه به مشامم رسید و جانم را زنده کرد، این واقعاً لذت‌بخش بود.
دلا چو تازه کند جان به فصل تابستان
مباش غافل از آن بکسمات و شربت یخ
هوش مصنوعی: ای دل، وقتی که جان در فصل تابستان تازه و سرزنده می‌شود، از آن شگفتی که ممکن است ببینی و از نوشیدنی خنک غافل نشو.
چنان عدوی تن جانفزای بریانم
که گر به دست من افتد بسازمش لخ لخ
هوش مصنوعی: من چنان دشمنی دارم که از شدت نفرت و کینه، اگر به دستم بیفتد می‌توانم او را به بدترین شکل ممکن نابود کنم.
ز اشتیاق حلیم و هوای قلیه برنج
به پیش مطبخیان می کشم هزار آوخ
هوش مصنوعی: به خاطر علاقه‌ای که به حلیم و عطر برنج قلیه‌ای دارم، چندین بار آه و ناله می‌کنم و خود را به آشپزها می‌رسانم.
مرا به صبر مفرما ز زلبیای عسل
که هست نازک و شیرین و صبر اوست چه تلخ
هوش مصنوعی: مرا از تحمل کردن این شیرینی که به ظاهر خوشمزه و دلنشین است و در واقع بسیار نازک و شکننده است، باز ندار. چرا که منتظر ماندن برای آن، بسیار تلخ و دشوار است.
به پیش اطعمه خواران به معده آتش جوع
هزار بار فزونتر ز آتش دوزخ
هوش مصنوعی: در برابر خوراک‌خواران، گرسنگی هرچند که آتشین باشد، از آتش دوزخ هم شدیدتر و بیشتر است.
شود به صومعه صوفی مقیم، پنجه سال
اگر چه روزنه ای وا کنند از مطبخ
هوش مصنوعی: اگر سال‌ها هم در صومعه زندگی کنی و درب آشپزخانه را برای لحظه‌ای باز کنند، باز هم خبری از معنویت و سکوت نخواهد بود.

حاشیه ها

1402/06/03 22:09
علی دادمهر

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن