بخش ۱۸
بوسی زلبش اگر کنی نوش
غمهای جهان شود فراموش
در جواب او
گر آرده و عسل کنی نوش
عیش دو جهان کنی فراموش
جان تازه کند بیا و بنگر
آن اشکنه لطیف سر جوش
چون از تو شود کسی خریدار
یک نان به دو عالمش بمفروش
بریان که عروس اطعمه اوست
باشد که بگیرمش در آغوش
این بوی جگر کباب بازار
برد از دل خسته طاقت و هوش
آن دانه درکه هست انگور
بی او منشین، بگیر در گوش
من آب برای شرب صوفی
بر دوش کشیده بوده ام دوش
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بوسی زلبش اگر کنی نوش
غمهای جهان شود فراموش
هوش مصنوعی: اگر لبانش را ببوسی، همه غمها و دردهای دنیا از یادت میرود.
گر آرده و عسل کنی نوش
عیش دو جهان کنی فراموش
هوش مصنوعی: اگر خرما و عسل را با هم مخلوط کنی، لذت زندگی دو جهان را فراموش میکنی.
جان تازه کند بیا و بنگر
آن اشکنه لطیف سر جوش
هوش مصنوعی: بیابان را تازه کن و به آن خوراک خوشمزه و داغ نگاه کن.
چون از تو شود کسی خریدار
یک نان به دو عالمش بمفروش
هوش مصنوعی: اگر کسی از تو یک نان بخرد، ارزش او در دو جهان را نادیده بگیر.
بریان که عروس اطعمه اوست
باشد که بگیرمش در آغوش
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که کسی از غذاهای لذیذ و خوشمزه به عنوان عروس یاد کرده و امیدوار است که بتواند آنها را در آغوش بگیرد و از خوردن آن لذت ببرد.
این بوی جگر کباب بازار
برد از دل خسته طاقت و هوش
هوش مصنوعی: این بوی خوش کباب جگر، دل خسته و بیطاقت را تسخیر کرده است و تمرکز را از او گرفته است.
آن دانه درکه هست انگور
بی او منشین، بگیر در گوش
هوش مصنوعی: آن دانهای که از انگور است، بیاو را تماشا نکن و به حرفهای او گوش کن.
من آب برای شرب صوفی
بر دوش کشیده بوده ام دوش
هوش مصنوعی: من همواره آب را برای نوشیدن صوفی حمل کردهام.