گنجور

مرثیه

بدادم زر، گرفتم در عوض جان
چه جان جان جهان به به چه ارزان
اگر زر، دادم امّا سر گرفتم
به عالم زندگی از سر گرفتم
همین دولت بس اندر نشأتیم
که من سوداگر رأس حسینم
سراسر کلبه ام گردیده پُر نور
فکنده در سر سودایی ام شور
مسیحا را نمودم شاد و خرّم
ز غم آزاد کردم جان مریم
عبادت های چندین ساله آخر
ثمر بخشید و شد امروز ظاهر

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدادم زر، گرفتم در عوض جان
چه جان جان جهان به به چه ارزان
هوش مصنوعی: در اینجا فرد می‌گوید که جان خود را به بهایی ناچیز نسبت به ارزش آن فروخته است. او اشاره می‌کند که با دادن چیزی با ارزش مثل طلا، زندگی‌اش را گرفته است و به این موضوع اشاره می‌کند که جان و جهان چه چیزهایی با ارزش و قیمتی هستند که او به راحتی آن را در برابر طلا واگذار کرده است.
اگر زر، دادم امّا سر گرفتم
به عالم زندگی از سر گرفتم
هوش مصنوعی: اگرچه برای به دست آوردن ثروت تلاش کردم، اما در زندگی واقعی ارزش‌ها و معنای عمیق‌تری وجود دارد که مهم‌تر از پول است.
همین دولت بس اندر نشأتیم
که من سوداگر رأس حسینم
هوش مصنوعی: من در همین زندگی خوشبختم چون من با افتخار و شکوه از خودم می‌گویم که به دنبال هدفی بزرگ و ارزشمند هستم.
سراسر کلبه ام گردیده پُر نور
فکنده در سر سودایی ام شور
هوش مصنوعی: تمام کلبه‌ام روشن و پر از نور شده و این روشنی در ذهن من شوری و هیجان به وجود آورده است.
مسیحا را نمودم شاد و خرّم
ز غم آزاد کردم جان مریم
هوش مصنوعی: من به مسیحا نشان دادم که خوشحال و شاداب است و از غم رهایی یافته است. جان مریم را نجات دادم.
عبادت های چندین ساله آخر
ثمر بخشید و شد امروز ظاهر
هوش مصنوعی: پس از سال‌ها عبادت و تلاش، اکنون نتیجه‌اش آشکار شده است.