گنجور

شمارهٔ ۶ - در مدح یعسوب دین امیرالمؤمنین (ع)

اگر مطرب آهنگ دیگر نمی زد
چو نی بر دل و جانم آذر نمی زد
به نی گر، نمی بود دمساز لعلش
دو صد طعنه بر تنگ شکر نمی زد
لبش همچو قند مکرّر نبودی
گرش بر لب نی مکرّر نمی زد
نمی کرد اینگونه مست و خرابم
اگر دمبدم دم به مزمر نمی زد
گر، از شور شیرینی نی نبودی
مرا این چنین شور بر سر نمی زد
دل زار چون زر، نمی گشت خالص
گر، آذر، به قلب مکدّر نمی زد
گر، از من نمی آمدی بوی عشقی
دل چون سپندم به مجمر نمی زد
بلی فیض عشق ار نبودی کلامم
به هر قلب چون سکّه بر زر نمی زد
برآن عاشقم من که گر او نبودی
خدا نقش این چار دفتر نمی زد
علی آنکه گر قدرت او نبودی
کس این خیمه بر چرخ اخضر نمی زد
خدا را خدایی نمی گشت ظاهر
گر او نعره ز الله اکبر نمی زد

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر مطرب آهنگ دیگر نمی زد
چو نی بر دل و جانم آذر نمی زد
هوش مصنوعی: اگر نوازنده آهنگ جدیدی نواخت، مانند نی که در دل و جانم شعله ای ایجاد می کند، من هم دچار آتش عشق و احساس نمی شدم.
به نی گر، نمی بود دمساز لعلش
دو صد طعنه بر تنگ شکر نمی زد
هوش مصنوعی: اگر نی موسیقی نمی‌ساخت و با لعلش هم‌صدا نمی‌شد، به این شکر شیرین هم نمی‌خورد و نمی‌توانست بر آن طعنه بزند.
لبش همچو قند مکرّر نبودی
گرش بر لب نی مکرّر نمی زد
هوش مصنوعی: لب او مانند قند شیرین و مطبوع نیست، اگر او بر لب نی‌نمی‌زد، هیچ‌کس طعمش را نمی‌چشید.
نمی کرد اینگونه مست و خرابم
اگر دمبدم دم به مزمر نمی زد
هوش مصنوعی: اگر هر لحظه صدای دلنشینی نمی‌آمد، این‌قدر سرمست و خراب نمی‌شدم.
گر، از شور شیرینی نی نبودی
مرا این چنین شور بر سر نمی زد
هوش مصنوعی: اگر آن شور و شیرینی وجود نداشت، این اندازه شور و هیجان بر من مسلط نمی‌شد.
دل زار چون زر، نمی گشت خالص
گر، آذر، به قلب مکدّر نمی زد
هوش مصنوعی: دل زار و مملو از غم مانند طلاست، اما اگر آتش (یعنی عشق یا درد) به قلب پنهان و تیره‌اش نفوذ نکند، نمی‌تواند خالص و ناب باشد.
گر، از من نمی آمدی بوی عشقی
دل چون سپندم به مجمر نمی زد
هوش مصنوعی: اگر بوی عشق از من نمی‌آمد، دل من مانند سپند به آتش نمی‌سوخت.
بلی فیض عشق ار نبودی کلامم
به هر قلب چون سکّه بر زر نمی زد
هوش مصنوعی: بله، اگر عشق نبود، سخن من به دل‌ها تأثیری نمی‌گذاشت و مانند سکه‌ای بر روی طلا نمی‌درخشید.
برآن عاشقم من که گر او نبودی
خدا نقش این چار دفتر نمی زد
هوش مصنوعی: من عاشق کسی هستم که اگر او وجود نداشت، خداوند هم این چهار دفتر را نمی‌نوشت.
علی آنکه گر قدرت او نبودی
کس این خیمه بر چرخ اخضر نمی زد
هوش مصنوعی: علی کسی است که اگر قدرت و توانایی او نبود، هیچ‌کس نمی‌توانست این مهمانی بزرگ را در آسمان برپا کند.
خدا را خدایی نمی گشت ظاهر
گر او نعره ز الله اکبر نمی زد
هوش مصنوعی: اگر خداوند نمی‌فرموده و خود را ظاهر نمی‌ساخته، هیچ چیزی جز صدای عظیم او، که با «الله اکبر» همراه است، باقی نمی‌ماند.