شمارهٔ ۲۹ - در مدح حضرت رضا (ع)
ای خاک طوس چشم مرا، توتیا تویی
ماییم دردمند و سراسر، دوا تویی
داری دمِ مسیح تو ای خاک مشگبو
یا نکهت بهشت که دارالشفا تویی
ای خاک طوس چون تو مقام رضا شدی
برتر هزار پایه زعرش علا تویی
ای خاک طوس درد دلم را تویی علاج
بر دردها، طبیب و به غمها دوا تویی
ای ارض طوس خاک تو گوگرد احمرست
قلب وجود ما همه را، کیمیا تویی
ای خاک طوس رتبه ات این بس که از شرف
مهد امان و مشهد شاه رضا تویی
شاهنشهی که سلسله ی انبیا تمام
گویندش ای فدای تو چون مقتدا تویی
شاها، زبان خامه به مدح تو قاصر است
لیک اینقدر بس است که دست خدا تویی
ای دست کردگار، که چون جدّ تاجدار
در کارهای مشکله مشکل گشا تویی
ای کشتی نجات ندانم ترا، صفات
دانم به بحر علم خدا، ناخدا تویی
جبریل طبع باز، زعرش خیال من
آورده مطلعی که از آن مدّعا تویی
شمارهٔ ۲۸ - در مدح حضرت رضا (ع) و تقاضای صله: ای منبع فتوّت و ای معدن کرمشمارهٔ ۳۰ - تجدید مطلع: ای آنکه در طریق هدی رهنما تویی
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خاک طوس چشم مرا، توتیا تویی
ماییم دردمند و سراسر، دوا تویی
هوش مصنوعی: ای خاک طوس، تو باعث روشنی چشم منی، ما دردمندان هستیم و تو تمام دارو و درمان ما هستی.
داری دمِ مسیح تو ای خاک مشگبو
یا نکهت بهشت که دارالشفا تویی
هوش مصنوعی: ای خاک خوشبو، تو همچون مسیحی هستی که درمان بخش است و بوی بهشت را به همراه داری.
ای خاک طوس چون تو مقام رضا شدی
برتر هزار پایه زعرش علا تویی
هوش مصنوعی: ای خاک طوس، تو به خاطر مقام رفیع رضا، از هزار پایه عرش برتر شدهای.
ای خاک طوس درد دلم را تویی علاج
بر دردها، طبیب و به غمها دوا تویی
هوش مصنوعی: ای خاک طوس، تو درمان دردهایم هستی و در غمهایم، تو مانند طبیب و دارو به حساب میآیی.
ای ارض طوس خاک تو گوگرد احمرست
قلب وجود ما همه را، کیمیا تویی
هوش مصنوعی: ای سرزمین طوس، خاک تو به مانند گوگرد سرخ است و قلب وجود ما همه تحت تأثیر توست، تو خود کیمیا هستی.
ای خاک طوس رتبه ات این بس که از شرف
مهد امان و مشهد شاه رضا تویی
هوش مصنوعی: ای خاک طوس، جایگاه تو به قدری والا است که از نظر شرافت و اعتبار، مهد امن و مشهد امام رضا (ع) متعلق به توست.
شاهنشهی که سلسله ی انبیا تمام
گویندش ای فدای تو چون مقتدا تویی
هوش مصنوعی: شاهی که همه انبیا به او احترام میگذارند و او را رهبری میدانند، میگویند: “فدای تو هستیم، چون تو مقتدایی.”
شاها، زبان خامه به مدح تو قاصر است
لیک اینقدر بس است که دست خدا تویی
هوش مصنوعی: ای پادشاه، قلم و زبان من در ستایش تو ناتوان است، اما همین اندازه میگویم که تو دست خداوند هستی.
ای دست کردگار، که چون جدّ تاجدار
در کارهای مشکله مشکل گشا تویی
هوش مصنوعی: ای دست قدرت خداوند، که مانند پدری بزرگوار در حل مشکلات دشوار یاریدهندهای.
ای کشتی نجات ندانم ترا، صفات
دانم به بحر علم خدا، ناخدا تویی
هوش مصنوعی: ای کشتی نجات، نمیدانم تو کیستی، اما ویژگیهایت را از دریای علم خدا میشناسم، که تو ناخدای این کشتی هستی.
جبریل طبع باز، زعرش خیال من
آورده مطلعی که از آن مدّعا تویی
هوش مصنوعی: جبریل که نماینده پیامهای الهی است، با باری از تخیلات و افکار بلندش، موضوعی را برای من آورده که خود تو بزرگترین شاهد آن هستی.