شمارهٔ ۱۹ - تجدید مطلع
شهی کز آستینش آشکارا دست یزدان شد
به خاک آستانش حضرت جبریل دربان شد
وجودش در تجلّی از عدم باشد بسی اقدم
حدوثش در حقیقت با قِدم یکرنگ و یکسان شد
زهی سودای باطل کی توانم مدح آن شاهی
که مدّاحش خدا، راوی پیمبر مدح قرآن شد
چنین شاهی که خلقت شد جهان یکسر به فرمانش
ببین کاهل جهان را عاقبت در تحت فرمان شد
مگو انصار و یاری داشت آن مظلوم بی یاور
که هرجور و جفایی شد بر او ز انصار و یاران شد
ز ناچاری به بیعت داد دست آن شاه بی لشگر
چو یک انسان نبودش یاور آخر کارش اینسان شد
مگو بیعت که از شمشیر خوردن صعب تر بودش
چو او با زاده ی سفیان قرین عهد و پیمان شد
مگوئید آب کز آتش بسی سوزنده تر بودش
همان آبی کزان مرغ دلش در سینه بریان شد
چرا ناید مرا خوناب دل از دیده بر دامن
که در یک آب خوردن خون دل او را به دامان شد
دو سبط مصطفی دادند جان از آب و بی آبی
ز بی آبی حسین امّا حسن از آب بی جان شد
حسین پیش از شهادت گر نشان تیز شد امّا
حسن بعد از شهادت نعش پاکش تیرباران شد
حسین را، گر علی اکبر شد از جور خسان کشته
حسن هم قاسمش پامال از سمّ ستوران شد
«وفایی» گر، زغمهایش بگوید تا صف محشر
بیان کی می تواند، زان یکی از صد هزاران شد
شمارهٔ ۱۸ - در مدح سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی (ع): نه هرکس شد مسلمان می توان گفتش که سلمان شدشمارهٔ ۲۰ - در مدح سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع): بهار است و کند جا، هرکسی در طرف صحرایی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شهی کز آستینش آشکارا دست یزدان شد
به خاک آستانش حضرت جبریل دربان شد
هوش مصنوعی: شاهی که از دستانش معجزات الهی آشکار شد، در برابر درگاهش، فرشته جبریل به عنوان نگهبان قرار گرفت.
وجودش در تجلّی از عدم باشد بسی اقدم
حدوثش در حقیقت با قِدم یکرنگ و یکسان شد
هوش مصنوعی: وجود او در ظهور از عدم جلوهگری میکند و آغاز پیدایشش در واقع همچون وجود قدیم، یکسان و بدون تغییر است.
زهی سودای باطل کی توانم مدح آن شاهی
که مدّاحش خدا، راوی پیمبر مدح قرآن شد
هوش مصنوعی: چه آرزوی بیهودهای دارم! چگونه میتوانم بزرگی و ستایش آن پادشاه را به زبان بیاورم که خود خدا او را ستایش کرده و پیامبر، ستایش او را در قرآن به تصویر کشیده است؟
چنین شاهی که خلقت شد جهان یکسر به فرمانش
ببین کاهل جهان را عاقبت در تحت فرمان شد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی شاهی به وجود میآید که تمام جهان تحت فرمان اوست، در نهایت حتی کسانی که تنبل و سستعزم هستند نیز مجبور به تبعیت از او خواهند شد. این نشاندهنده قدرت و تأثیرگذاری رهبری قوی است که میتواند تمام جوانب زندگی را تحت control خود درآورد.
مگو انصار و یاری داشت آن مظلوم بی یاور
که هرجور و جفایی شد بر او ز انصار و یاران شد
هوش مصنوعی: نگو که آن مظلوم هیچ یاری و پشتیبانی نداشت. چرا که هر نوع ظلم و ستمی که بر او رفت، به خاطر یاران و حامیانش بود که او را تنها گذاشتند.
ز ناچاری به بیعت داد دست آن شاه بی لشگر
چو یک انسان نبودش یاور آخر کارش اینسان شد
هوش مصنوعی: از روی ناچاری، آن پادشاه که بدون سپاه بود، دست به بیعت زد. زیرا هیچ انسانی به عنوان یاور در کنار او نبود و سرانجام کار او به این شکل رقم خورد.
مگو بیعت که از شمشیر خوردن صعب تر بودش
چو او با زاده ی سفیان قرین عهد و پیمان شد
هوش مصنوعی: نگو که وفاداری و پیمان بستن از ضربه شمشیر سختتر است، زیرا او با فرزند سفیان پیمان بست.
مگوئید آب کز آتش بسی سوزنده تر بودش
همان آبی کزان مرغ دلش در سینه بریان شد
هوش مصنوعی: نمیتوان گفت که آب از آتش سوزندهتر است، زیرا همان آبی که باعث شد دل پرنده در سینه بسوزد، خود سوزانندهتر است.
چرا ناید مرا خوناب دل از دیده بر دامن
که در یک آب خوردن خون دل او را به دامان شد
هوش مصنوعی: چرا باید اشک از چشمانم بر دامنم بریزد در حالی که او در یک لحظه، همانند یک نوشیدن آب، دلش را به من سپرد؟
دو سبط مصطفی دادند جان از آب و بی آبی
ز بی آبی حسین امّا حسن از آب بی جان شد
هوش مصنوعی: دو فرزند پیامبر، حسن و حسین، جان خود را از حیات و زندگی گرفتهاند؛ یکی به خاطر تشنگی و کمبود آب در واقعه عاشورا و دیگری از آب بیجان و بیحالی رنج میبرد.
حسین پیش از شهادت گر نشان تیز شد امّا
حسن بعد از شهادت نعش پاکش تیرباران شد
هوش مصنوعی: حسین قبل از شهادت آماده و شجاع بود و خود را به میدان نبرد رساند، اما حسن پس از شهادت، با نهایت بیرحمی به بدن مطهرش آسیب رسانده شد.
حسین را، گر علی اکبر شد از جور خسان کشته
حسن هم قاسمش پامال از سمّ ستوران شد
هوش مصنوعی: حسین، اگرچه علی اکبرش به دست ستمگران کشته شد، قاسم نیز در پای اسبها له شد.
«وفایی» گر، زغمهایش بگوید تا صف محشر
بیان کی می تواند، زان یکی از صد هزاران شد
هوش مصنوعی: اگر «وفا» بگوید که چقدر از دردهایش رنج برده است، چه کسی میتواند تا روز قیامت این دردها را بیان کند، چون او یکی از هزاران نفر است؟