شمارهٔ ۱۷ - در مدح حضرت زهرا علیهاالسلام
دختر طبعم از سخن رشته به گوهر آورد
بهر طراز مدحت دخت پیمبر آورد
دختر از این قبیل اگر هست هماره تا ابد
مادر روزگار، ای کاش که دختر آورد
آورد از کجا و کی مادر دهر این چنین
فاطمه یی که مظهرش قدرت داور آورد
چونکه خداش برگُزید از همه ی زنان سزد
جاریه و کنیز او ساره و هاجر آورد
پایه ی قدر وجاهش ار، خواست کند کسی بیان
حامل عرش، عرش را پایه ی منبر آورد
حق چو ندید همسرش در همه ممکنات از آن
لازم و واجب آمدش خلقت حیدر آورد
چونکه به خدمتش ملک فخر کنند بایدی
بوالبشر از نتاج سلمان و اباذر آورد
ذوق «وفایی» از تواش بود حلاوت این چنین
کز، نی، کلک صفحه را، معدن شکّر آورد
بهر طلوع انجم اشک عزاش بایدی
اختر طبع من ز نو مطلع دیگر آورد
آه از آندمی که او روی به محشر آورد
جامه ی نور دیده ی خویش ز خون تر آورد
لرزه به عرش کبریا، رعشه به جسم انبیا
اوفتد آن زمان که او بر کف خود سر آورد
ناله ی وا حسین از او سر زند آنچنان کزان
گوش تمام اهل محشر، زفغان کر آورد
مادر اکبرش ز پی مویه کنان بسان نی
ناله و بانگ یا بنیّ در صف محشر آورد
روز جزا، شود ز سر شور قیامت دیگر
چون ز جفا بُریده سر، قامت اکبر آورد
رشته ی جان انس و جان بگسلد آن زمان که آن
کاکل غرقه خون و آن جُعد معنبر آورد
شافع عرصه ی جزا، اوفتدش ز کف لوا
بیرق واژگون چو عبّاس دلاور آورد
ناید اگر شفاعت آن روز به خونبهای او
کیست که ایمنی در آن ورطه ز آذر آورد
هست «وفایی»اش امّید آنکه به جروز رستخیز
از اثر شفاعتش چهره منّور آورد
شمارهٔ ۱۶ - در مدح مولی الموحّدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام: از هلال عید دوش ابرو کمان کرد آسمانشمارهٔ ۱۸ - در مدح سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی (ع): نه هرکس شد مسلمان می توان گفتش که سلمان شد
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دختر طبعم از سخن رشته به گوهر آورد
بهر طراز مدحت دخت پیمبر آورد
هوش مصنوعی: دختر خوی من با سخن خود مرواریدی به دست آورد تا ستایش دخت پیامبر را به زیباترین شکل بیان کند.
دختر از این قبیل اگر هست هماره تا ابد
مادر روزگار، ای کاش که دختر آورد
هوش مصنوعی: اگر دخترانی از این نوع همیشه و تا ابد وجود داشته باشند، ای کاش که همیشه دختر به دنیا بیاورند.
آورد از کجا و کی مادر دهر این چنین
فاطمه یی که مظهرش قدرت داور آورد
هوش مصنوعی: مادر زمانه از کجا و کی این چنین فاطمهای را به دنیا آورده است که تجلی قدرت خالق است؟
چونکه خداش برگُزید از همه ی زنان سزد
جاریه و کنیز او ساره و هاجر آورد
هوش مصنوعی: چون خداوند از میان تمام زنان، ساره و هاجر را انتخاب کرد، مناسب است که آنها کنیز و همسر او باشند.
پایه ی قدر وجاهش ار، خواست کند کسی بیان
حامل عرش، عرش را پایه ی منبر آورد
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد ارزش و مقام او را توصیف کند، باید به ویژگیهای او اشاره کند که مانند پایه و اساس عرش است، و او را همچون پایهای برای منبر در نظر بگیرد.
حق چو ندید همسرش در همه ممکنات از آن
لازم و واجب آمدش خلقت حیدر آورد
هوش مصنوعی: وقتی که خداوند در همه موجودات همسر خود را ندید، تصمیم به خلق حضرت علی (ع) گرفت که واجب و ضروری بود.
چونکه به خدمتش ملک فخر کنند بایدی
بوالبشر از نتاج سلمان و اباذر آورد
هوش مصنوعی: وقتی که ملک و مقام به خاطر او خود را مفتخر میدانند، بهتر است بوالبشر از نسل سلمان و اباذر به خدمتش بیاید.
ذوق «وفایی» از تواش بود حلاوت این چنین
کز، نی، کلک صفحه را، معدن شکّر آورد
هوش مصنوعی: شوق و ذوق «وفایی» ناشی از تلاش اوست، همچنان که شیرینی این کار از نی به دست آمده و او با هنرش صفحه را به منبعی از شکر تبدیل کرده است.
بهر طلوع انجم اشک عزاش بایدی
اختر طبع من ز نو مطلع دیگر آورد
هوش مصنوعی: برای طلوع ستارهها، باید اشک غم بریزی؛ زیرا ستاره طبیعت من از افق نو دوباره میدرخشد.
آه از آندمی که او روی به محشر آورد
جامه ی نور دیده ی خویش ز خون تر آورد
هوش مصنوعی: ای وای بر آن زمانی که او به قیامت روی آورد و لباس نور چشمانش را با خون آغشته کرد.
لرزه به عرش کبریا، رعشه به جسم انبیا
اوفتد آن زمان که او بر کف خود سر آورد
هوش مصنوعی: وقتی او با قدرت و عظمتش خود را بر روی زمین نمایان کند، حتی عرش آسمان نیز به لرزه در میآید و پیغمبران هم در برابر این قدرت احساس لرزش و نگرانی میکنند.
ناله ی وا حسین از او سر زند آنچنان کزان
گوش تمام اهل محشر، زفغان کر آورد
هوش مصنوعی: صدای ناله و گریه "وا حسین" به قدری بلند و دلخراش خواهد بود که تمام مردم روز قیامت از شدت آن به گوش کر خواهند شد.
مادر اکبرش ز پی مویه کنان بسان نی
ناله و بانگ یا بنیّ در صف محشر آورد
هوش مصنوعی: مادر اکبر، با حسرت و گریه مانند نی ناله میزد و در روز محشر فرزندش را صدا میزد.
روز جزا، شود ز سر شور قیامت دیگر
چون ز جفا بُریده سر، قامت اکبر آورد
هوش مصنوعی: در روز قیامت، قیامت دوباره برپا میشود و در این زمان، اکبر با قد و قامتی قابل توجه و سرشار از شوق و نشاط میآید، گویی که از ظلم و ستم رهایی یافته است.
رشته ی جان انس و جان بگسلد آن زمان که آن
کاکل غرقه خون و آن جُعد معنبر آورد
هوش مصنوعی: روح انسان و پیوند آن با زندگی در زمانی قطع میشود که موهای بافتاری و جذاب او از خون آغشته شود و به دنیای دیگری نقل مکان کند.
شافع عرصه ی جزا، اوفتدش ز کف لوا
بیرق واژگون چو عبّاس دلاور آورد
هوش مصنوعی: در روز قیامت، وقتی که شفاعت برای مردم میشود، اگر علمدار کربلا، عباس، بیرق را به صورت برعکس در دست بگیرد، نشاندهندهی حالتی خاص و از دست دادن امید است.
ناید اگر شفاعت آن روز به خونبهای او
کیست که ایمنی در آن ورطه ز آذر آورد
هوش مصنوعی: اگر در روز قیامت شفاعت او نباشد، پس کیست که بتواند در آن وضعیت خطرناک و آتشین نجات یابد؟
هست «وفایی»اش امّید آنکه به جروز رستخیز
از اثر شفاعتش چهره منّور آورد
هوش مصنوعی: وجود «وفایی» باعث امیدواری است که در روز قیامت، به واسطه شفاعتش، چهرهام روشن و نورانی خواهد شد.