گنجور

شمارهٔ ۱۶ - در مدح مولی الموحّدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام

از هلال عید دوش ابرو کمان کرد آسمان
تا به ابروی تو ماند کج کمان کرد آسمان
تا قیامت شد ز خجلت با سیه رویی قرین
مهر خود تا با مه رویت قران کرد آسمان
یوسف حُسن ترا، تا پیر زال چرخ دید
حلقه ی مه را، کلاف ریسمان کرد آسمان
تا زشغل شیر گیری لحظه یی غافل شوند
خواب را، شب برغزالانت شبان کرد آسمان
چون قمر در عقرب زلف رُخت در هر مهی
از پی تشبیه تصویری عیان کرد آسمان
پرتوی از مهر رویت تافت اندر کاخ من
ای عجب ما را، زمین چون آسمان کرد آسمان
آرزویم را، برآورد و مرادم را بداد
کوکبم را، سعد و عیشم رایگان کرد آسمان
آسمان با اینکه از ناکامی ما کامجوست
خویش را ناکام و ما را کامران کرد آسمان
آسمان در هر وجودی مایه ی حُزن و غم است
در وجود ما اثر چون زعفران کرد آسمان
رشوتم داد آسمان از خوف این تیغ زبان
تا نگویم من چنین یا آنچنان کرد آسمان
من رهین رشوه ی او نیستم امّا حکیم
خود نگوید که فلان یا بهمدان کرد آسمان
یا خوشان خوش، ناخوشان را ناخوش و ناسازگار
در مزاج نارضامندان زیان کرد آسمان
آسمان مقهور و مجبور است در، ادوار خویش
چند گویی آسمان کرد آسمان کرد آسمان
آسمان را نیست تأثیری مؤثّر، دیگریست
تهمّت است این گر کسی گوید فلان کرد آسمان
در جهان نبود مؤثّر جز خداوند جهان
آسمان را، هم خداوند جهان کرد آسمان
آن خداوندی که اسم اعظمش باشد علی
مر، خداوندیش صدبار امتحان کرد آسمان
ردّ شمسش را نمود و باز هم خواهد نمود
حکم او در هر زمان برخود روان کرد آسمان
از نهیبش سر برآرد چون ز مغرب آفتاب
آن زمان باید مکان در لامکان کرد آسمان
صولجان قدرتش تا بهر خلقت شد بلند
خود چو گوی اندر خم آن صولجان کرد آسمان
تا شود، بر پرچم چتر جلالش آستر
خویش را، بر شکل چتر و سایبان کرد آسمان
بیضه، زرّین جوجه سیمین آورد از ماه مهر
تا به زیر قاف قصرش آشیان کرد آسمان
خون خصم از میغ تیغش تاکه باریدن گرفت
تیغ خود، در میغ از بیمش نهان کرد آسمان
تا که همرنگ غلامانش شود با صد نیاز
خویشتن بر آستانش پاسبان کرد آسمان
دلدش را داد میکائیل کیل از سُنبله
مُشتی از وی ریخت نامش کهکشان کرد آسمان
شکلی از نعل سمندش تا کند شاید بیان
با هلال و خوشه ی پروین بیان کرد آسمان
بس طریق بندگی پیمود تا از مهر و ماه
خویش را، در فوج او صاحب نشان کرد آسمان
خیر و شرّ، مهر و وفا نیک و بد و جور و جفا
ای «وفایی» تهمّت است این کاسمان کرد آسمان
آسمان رسواست بی تقصیر و بی جرم و خطا
چون تو هم از روز اوّل این زیان کرد آسمان
رعد را، می دانی امّا سرّ او را باز دان
کز بلای کربلا از دل فغان کرد آسمان
برق باشد یک شرار، از شعله ی آه حسین
کان شرار از سینه ی سوزان عیان کرد آسمان
آسمان باران همی بارد ولی تا روز حشر
گریه ها باشد که بر لب تشنگان کرد آسمان
روز عاشورا، مگر نشنیده یی این ماجرا
خاک می افشاند و خون از دل روان کرد آسمان
جامه زد، در نیل ماتم تا قیامت زین عزا
زیر بار غم قدی همچون کمان کرد آسمان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از هلال عید دوش ابرو کمان کرد آسمان
تا به ابروی تو ماند کج کمان کرد آسمان
هوش مصنوعی: در شب عید، هلال ماه به شکل ابروهای کمان مانندی در آسمان قرار گرفت، گویی می‌خواست ابروی تو را به یاد آورد و به همان حالت کج و کمان شد.
تا قیامت شد ز خجلت با سیه رویی قرین
مهر خود تا با مه رویت قران کرد آسمان
هوش مصنوعی: تا زمانی که روزگار به پایان برسد، به خاطر خجالت و سیاهی رویی که دارم، همیشه در کنار مهر و محبت تو مانده‌ام، تا اینکه آسمان با چهره زیبای تو قرابت و هماهنگی پیدا کند.
یوسف حُسن ترا، تا پیر زال چرخ دید
حلقه ی مه را، کلاف ریسمان کرد آسمان
هوش مصنوعی: یوسف به زیبایی تو، زمانی که پدرش زال کهن‌سال به آسمان نگاه کرد و گردی ماه را مشاهده کرد، آسمان را به نوعی مانند کلافی از رشته‌ها درآورد.
تا زشغل شیر گیری لحظه یی غافل شوند
خواب را، شب برغزالانت شبان کرد آسمان
هوش مصنوعی: در این شعر به زیبایی بیان شده که در حین انجام کار، انسان نباید غافل شود و باید تمرکز داشته باشد. در شب، آسمان مانند شبانی بر غزال‌ها نظارت دارد و این نشان می‌دهد که طبیعت و آسمان در نگهداری از موجودات زنده مشغول و مراقب هستند.
چون قمر در عقرب زلف رُخت در هر مهی
از پی تشبیه تصویری عیان کرد آسمان
هوش مصنوعی: زلف تو مانند ماهی در درون عقرب، هر ماه تصویری واضح و زیبا از خود را به آسمان نمایان می‌سازد.
پرتوی از مهر رویت تافت اندر کاخ من
ای عجب ما را، زمین چون آسمان کرد آسمان
هوش مصنوعی: ای عجب که تابش محبت چهره تو در کاخ من باعث شده تا زمین مانند آسمان زیبا شود.
آرزویم را، برآورد و مرادم را بداد
کوکبم را، سعد و عیشم رایگان کرد آسمان
هوش مصنوعی: آرزویم برآورده شد و خواسته‌ام به من داده شد. ستاره‌ام خوش یمن بود و زندگی‌ام را بدون هزینه فراهم کرد.
آسمان با اینکه از ناکامی ما کامجوست
خویش را ناکام و ما را کامران کرد آسمان
هوش مصنوعی: آسمان با وجود اینکه از ناکامی ما خوشحال است، خودش بی‌نقص و موفق به نظر می‌رسد و ما را در شرایطی قرار داده که به موفقیت برسیم.
آسمان در هر وجودی مایه ی حُزن و غم است
در وجود ما اثر چون زعفران کرد آسمان
هوش مصنوعی: در هر موجودی، آسمان باعث tristeza و اندوه است، اما در وجود ما، تأثیر آن مانند زعفران از زیبایی و روشنی برخوردار است.
رشوتم داد آسمان از خوف این تیغ زبان
تا نگویم من چنین یا آنچنان کرد آسمان
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر ترس از زبان من به من نعمت بخشید تا نتوانم بگویم که من این کار را کردم یا آن کار را.
من رهین رشوه ی او نیستم امّا حکیم
خود نگوید که فلان یا بهمدان کرد آسمان
هوش مصنوعی: من تحت تأثیر او قرار نگرفته‌ام، اما حکمت نمی‌گوید که فلان شخص یا هم‌فکرانش چطور آسمان را تحت تأثیر قرار داده‌اند.
یا خوشان خوش، ناخوشان را ناخوش و ناسازگار
در مزاج نارضامندان زیان کرد آسمان
هوش مصنوعی: یا افرادی که خوشحالی را تجربه می‌کنند، بقیه که خوشحال نیستند و دچار نارضایتی هستند، در دنیای خودشان به آسمان شکایت می‌کنند.
آسمان مقهور و مجبور است در، ادوار خویش
چند گویی آسمان کرد آسمان کرد آسمان
هوش مصنوعی: آسمان در گذر زمان تحت تأثیر و محدودیت‌هایی است و نمی‌توان به سادگی در مورد آن به تفصیل صحبت کرد.
آسمان را نیست تأثیری مؤثّر، دیگریست
تهمّت است این گر کسی گوید فلان کرد آسمان
هوش مصنوعی: آسمان هیچ تأثیری بر روی کارهای انسان ندارد. اگر کسی بگوید که آسمان در ایجاد مشکلات یا اتفاقات نقشی دارد، این فقط یک اتهام بی‌مورد است.
در جهان نبود مؤثّر جز خداوند جهان
آسمان را، هم خداوند جهان کرد آسمان
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ‌کس نمی‌تواند تأثیری بالاتر از خداوند داشته باشد. او، هم خالق آسمان است و هم تمامی عالم.
آن خداوندی که اسم اعظمش باشد علی
مر، خداوندیش صدبار امتحان کرد آسمان
هوش مصنوعی: خداوندی که نام بزرگ و عظیمش علی است، آسمان را صد بار آزمایش کرده است تا قدرت و عظمت خود را نشان دهد.
ردّ شمسش را نمود و باز هم خواهد نمود
حکم او در هر زمان برخود روان کرد آسمان
هوش مصنوعی: نور خورشیدش را به نمایش گذاشت و دوباره نیز نمایان خواهد کرد. فرمان او در هر زمانی بر آسمان جاری است.
از نهیبش سر برآرد چون ز مغرب آفتاب
آن زمان باید مکان در لامکان کرد آسمان
هوش مصنوعی: زمانی که صدا و قدرت او بلند شود، مانند زمانی که آفتاب از مغرب غروب می‌کند، باید در فضایی فراتر از مکان‌های معمولی قرار گرفت و به عرش آسمان اندیشید.
صولجان قدرتش تا بهر خلقت شد بلند
خود چو گوی اندر خم آن صولجان کرد آسمان
هوش مصنوعی: قدرت خداوند به قدری عظیم است که برای آفرینش دنیا بلندی و عظمت خاصی دارد. مانند گوی که در داخل خم و کمانی قرار دارد، آسمان تحت تأثیر این قدرت قرار گرفته است.
تا شود، بر پرچم چتر جلالش آستر
خویش را، بر شکل چتر و سایبان کرد آسمان
هوش مصنوعی: آسمان با زیبایی و شکوه خود مانند چتری بر روی پرچم عظمت او سایه افکنده است و به نوعی، آسمان از شکوه و جلال او حمایت می‌کند.
بیضه، زرّین جوجه سیمین آورد از ماه مهر
تا به زیر قاف قصرش آشیان کرد آسمان
هوش مصنوعی: تخم طلایی یک جوجه نقره‌ای از ماه مهر آورد و زیر قله قصرش جا گرفت که آنجا آشیانه‌ای برای خود درست کرد.
خون خصم از میغ تیغش تاکه باریدن گرفت
تیغ خود، در میغ از بیمش نهان کرد آسمان
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف رویارویی میان دو دشمن می‌پردازد. آنجا که خون دشمن در نتیجه‌ی ضربات تیغ او می‌ریزد و باران‌مانند به زمین می‌ریزد. تیغ به قدری ترسناک و قدرتمند است که آسمان از بیم آن در ابرها پنهان می‌شود. به نوعی، شاعر تأکید می‌کند که قدرت و تأثیر این نبرد آنچنان عظیم است که طبیعت نیز به واکنش می‌پردازد.
تا که همرنگ غلامانش شود با صد نیاز
خویشتن بر آستانش پاسبان کرد آسمان
هوش مصنوعی: برای اینکه با هزاران نیاز خود به رنگ و روی غلامانش درآید، آسمان را بر درگاه او نگهبان کرده است.
دلدش را داد میکائیل کیل از سُنبله
مُشتی از وی ریخت نامش کهکشان کرد آسمان
هوش مصنوعی: میگن که میکائیل، فرشته‌ی خدا، دل عاشق را به شکل دانه‌های خوشمزه‌ای درآورد و به آسمان پرتاب کرد. این دانه‌ها به قدری زیبا و ارزشمند شدند که به کهکشان تبدیل گشتند.
شکلی از نعل سمندش تا کند شاید بیان
با هلال و خوشه ی پروین بیان کرد آسمان
هوش مصنوعی: شکلی از نعل اسبش را برمی‌دارد تا شاید بتواند با هلال ماه و خوشه‌ی ستاره‌های پروین درباره‌ی آسمان صحبت کند.
بس طریق بندگی پیمود تا از مهر و ماه
خویش را، در فوج او صاحب نشان کرد آسمان
هوش مصنوعی: شخصی راه‌های زیادی را در راه بندگی طی کرده و به درجه‌ای رسیده که با عشق و حرارتی که دارد، موفق به جلب توجه آسمان شده و به عنوان یک نشانه در میان ستاره‌ها قرار گرفته است.
خیر و شرّ، مهر و وفا نیک و بد و جور و جفا
ای «وفایی» تهمّت است این کاسمان کرد آسمان
هوش مصنوعی: خیر و شر، محبت و وفا، خوبی و بدی، ظلم و ستم همه تحت تاثیر این کاسه‌ای هستند که آسمان شکل داده است و این نشان‌دهنده تهمت به وفاداری است.
آسمان رسواست بی تقصیر و بی جرم و خطا
چون تو هم از روز اوّل این زیان کرد آسمان
هوش مصنوعی: آسمان هیچ گناهی ندارد و بی‌دلیل در اشتباه افتاده است، زیرا تو از همان ابتدای کار باعث آسیب و زیان به آن شده‌ای.
رعد را، می دانی امّا سرّ او را باز دان
کز بلای کربلا از دل فغان کرد آسمان
هوش مصنوعی: رعد را می‌شناسی، اما راز آن را هم درک کن؛ زیرا از درد و فاجعه کربلا، آسمان از دل خود ناله و فریاد می‌کشد.
برق باشد یک شرار، از شعله ی آه حسین
کان شرار از سینه ی سوزان عیان کرد آسمان
هوش مصنوعی: برق مانند یک جرقه است که از شعله ی آه حسین به وجود آمده و این جرقه، آسمان را به وضوح نشان می‌دهد.
آسمان باران همی بارد ولی تا روز حشر
گریه ها باشد که بر لب تشنگان کرد آسمان
هوش مصنوعی: آسمان همواره باران می‌ریزد، اما تا روز قیامت، این گریه‌ها خواهد بود که بر لب‌های تشنگان باقی می‌ماند.
روز عاشورا، مگر نشنیده یی این ماجرا
خاک می افشاند و خون از دل روان کرد آسمان
هوش مصنوعی: در روز عاشورا، آیا داستان را نشنیده‌ای؟ خاک به زمین می‌افتد و آسمان از دل خود خون می‌ریزد.
جامه زد، در نیل ماتم تا قیامت زین عزا
زیر بار غم قدی همچون کمان کرد آسمان
هوش مصنوعی: لباسی به رنگ نیل (آبی تیره) پوشیده است و تا قیامت در سوگ به سر می‌برد. از شدت غم، آسمان به شکلی خمیده و به مانند کمان درآمده است.