شمارهٔ ۴
به سر زلف تو گر جز تو مرا یاری هست
یا به جز زلف توام رشتهٔ زنّاری هست
تاجر عشقم و بارم همه کالای وفاست
نه گمانم که در این شهر خریداری هست
مشک تاتار، دو صدبار به یک جو نخرم
برکفم از شکن زلف تو تا، تاری هست
به جز آئینهی رویت که ز خط یافت صفا
تیره هر آینه کو را خط زنگاری هست
همه دانند که من مات و گرفتار توام
خود در آئینه نظر کن گرت اِنکاری هست
شور لعل لب پرشور تو اندر دل من
آن چنانست که در سینه نمکزاری هست
نه خیال خُتنم هست و نه سودای خطا
تا مرا، با سر زلف تو سروکاری هست
به سر زلف تو سوگند که گر، بی رخ تو
دو جهان را، به نظر قیمت و مقداری هست
بیوفایی به «وفایی» مکن اینسان که وفا
نه متاعیست که در هر سر بازاری هست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به سر زلف تو گر جز تو مرا یاری هست
یا به جز زلف توام رشتهٔ زنّاری هست
هوش مصنوعی: اگر غیر از تو در زندگیام کسی به یاری نرسد یا به جز زیبایی تو، چیزی برای امیدواری باقی نمانده است.
تاجر عشقم و بارم همه کالای وفاست
نه گمانم که در این شهر خریداری هست
هوش مصنوعی: من در عشق مانند یک تاجر هستم و تمام داراییام وفاداری است. به نظر نمیرسد در این شهر کسی وجود داشته باشد که خواهان این کالا باشد.
مشک تاتار، دو صدبار به یک جو نخرم
برکفم از شکن زلف تو تا، تاری هست
هوش مصنوعی: من هرگز برای یک جو، بوی مشک تاتار را نمیخرم؛ زیرا تا زمانی که یک تار موی تو بر دستانم هست، ارزشش را ندارند.
به جز آئینهی رویت که ز خط یافت صفا
تیره هر آینه کو را خط زنگاری هست
هوش مصنوعی: به جز آیینهی چهرهات که زیباییاش را از نقشی که بر آن هست میگیرد، هیچ آیینهای وجود ندارد که زشتی و تاریکی خود را بپوشاند.
همه دانند که من مات و گرفتار توام
خود در آئینه نظر کن گرت اِنکاری هست
هوش مصنوعی: همه میدانند که من به خاطر تو دچار عشق و اسیر احساساتم. اگر شک داری، به خودت نگاه کن.
شور لعل لب پرشور تو اندر دل من
آن چنانست که در سینه نمکزاری هست
هوش مصنوعی: شور و هیجان عشق تو در دل من به قدری است که مثل چیزی در سینهام جا نمیگیرد.
نه خیال خُتنم هست و نه سودای خطا
تا مرا، با سر زلف تو سروکاری هست
هوش مصنوعی: نه دلمشغولی به زادگاه خویش دارم و نه آرزوی اشتباه، چرا که وقتی با موهای زیبای تو در ارتباطم، همه چیز برایم تحتالشعاع قرار میگیرد.
به سر زلف تو سوگند که گر، بی رخ تو
دو جهان را، به نظر قیمت و مقداری هست
هوش مصنوعی: به موهای زیبا و پیچیدهات قسم که اگر در دنیا بدون حضور تو هم باشم، هیچ ارزشی برایم نخواهد داشت.
بیوفایی به «وفایی» مکن اینسان که وفا
نه متاعیست که در هر سر بازاری هست
هوش مصنوعی: به بیوفایی نسبت به وفا دست نزن، زیرا وفا چیزی نیست که در هر مکانی به راحتی پیدا شود.