گنجور

شمارهٔ ۱۵

خطّت دمید و لعل تو مستور می شود
صد حیف از این شکر که پر از مور می شود
گر خود تُرش نشینی و تلخی کنی چه باک
شیرین لب تو مایه ی صد شور می شود
هرگه خیال روی تو در خاطر آورم
سینای سینه مشعله ی طور می شود
از هجر بس فسرده و آزرده خاطرم
دردم فزون ز نغمه ی طنبور می شود
ای ابر بگذر از صدف ار بگذری به تاک
خوشتر بود، که دانه ی انگور می شود
هرکس که شد گدای در پیر می فروش
جامش ز کاسه ی سر فغفور می شود
حلّاج وار هر که زند پنبه ی وجود
سرخوش به دار رفته و منصور می شود
عاقل کسیست در بر دیوانگان عشق
کز این لباس هستی خود عور می شود
نازم به شعله های محبّت که آتشش
برزخم دل چو مرهم کافور می شود
عادت به هجر کرده «وفایی» که هرچه یار
نزدیک می شود، به وی او دور می شود
ای دل رضا به حکم قضا ده که خوشتر است
راضی شوی اگر نشوی زور می شود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خطّت دمید و لعل تو مستور می شود
صد حیف از این شکر که پر از مور می شود
هوش مصنوعی: زمانی که تو به سمت من می‌گویی و از زیبایی‌ات حرف می‌زنی، متوجه می‌شوم که چگونه جواهر وجودت زیر پوششی پنهان می‌ماند. افسوس که این شیرینی که دارم، به زودی بی‌مزه و ناخوشایند می‌شود، همچون شیره‌ای که پر از آفت است.
گر خود تُرش نشینی و تلخی کنی چه باک
شیرین لب تو مایه ی صد شور می شود
هوش مصنوعی: اگر خودت را تلخ کنی و رفتار تند و تیزی داشته باشی، چه اهمیتی دارد؟ لب‌های شیرین تو باعث ایجاد شادی و نشاط زیادی می‌شود.
هرگه خیال روی تو در خاطر آورم
سینای سینه مشعله ی طور می شود
هوش مصنوعی: هر بار که به یاد چهره‌ات می‌افتم، قلبم مانند کوه سینا شعله‌ور می‌شود.
از هجر بس فسرده و آزرده خاطرم
دردم فزون ز نغمه ی طنبور می شود
هوش مصنوعی: از غم دوری خیلی افسرده و ناراحت هستم، دردی که احساس می‌کنم بیشتر از صدای طنبور است.
ای ابر بگذر از صدف ار بگذری به تاک
خوشتر بود، که دانه ی انگور می شود
هوش مصنوعی: اگر ابر به صدف بگذرد، بهتر است که به تاک بگذرد، چون در اینجا دانه انگور به وجود می‌آید.
هرکس که شد گدای در پیر می فروش
جامش ز کاسه ی سر فغفور می شود
هوش مصنوعی: هر کسی که به واسطه نیاز و درخواست، به درگاه خدای عشق و معرفت بیفتد، به جایگاه والایی دست می‌یابد و از دلایل و نعمت‌های بزرگ بهره‌مند می‌شود.
حلّاج وار هر که زند پنبه ی وجود
سرخوش به دار رفته و منصور می شود
هوش مصنوعی: هر کسی که با شجاعت و بی‌پروا، در تلاش برای شناخت حقیقت وجود خود باشد، مانند حلّاج که بدون ترس از عواقب کلامش جان خود را در خطر انداخت، در نهایت به کمال و روشنایی روحی دست خواهد یافت.
عاقل کسیست در بر دیوانگان عشق
کز این لباس هستی خود عور می شود
هوش مصنوعی: انسان عاقل آن کسی است که در میان دیوانگان عشق قرار دارد و می‌داند که در این دنیای فانی و مادی، موجودیت و شخصیت خود را به خطر می‌اندازد.
نازم به شعله های محبّت که آتشش
برزخم دل چو مرهم کافور می شود
هوش مصنوعی: دوست دارم به این شعله‌های محبت که آتششان بر زخم‌های قلب مانند مرهمی آرام‌بخش عمل می‌کند.
عادت به هجر کرده «وفایی» که هرچه یار
نزدیک می شود، به وی او دور می شود
هوش مصنوعی: وفایی به گونه‌ای عادت کرده که هر بار محبوبش به او نزدیک‌تر می‌شود، او بیشتر از او فاصله می‌گیرد.
ای دل رضا به حکم قضا ده که خوشتر است
راضی شوی اگر نشوی زور می شود
هوش مصنوعی: ای دل، با حکم سرنوشت راضی باش؛ زیرا اگر راضی شوی، حالتی بهتر خواهی داشت و اگر راضی نباشی، وضعیت برایت سخت‌تر خواهد شد.