گنجور

شمارهٔ ۱۱

دل چو به زلفت اسیر دام بلا شد
خون شد و فارغ ز قید چون و چرا شد
چند کنی جامه را حجاب تن ای گُل
جامه براندام گل ز رشک قبا شد
از لب عنّاب گون و خرفه ی خالت
درد دل عاشقان زار دوا شد
چون زوفا ساختند خانه ی دل را
وقف بتان شد از آن دمیکه بنا شد
نیست جمال ترا، به دهر نظیری
شاهد یکتایی تو زلف دوتا شد
فتنه ی چشمت نخفته بود، که ناگه
فتنه ی دیگر زقامت تو بپا شد
جز، به می و ساقی ام دگر سروکاری
نیست به کس زانک می تمام صفا شد
حاصل مهر و وفا چه بود «وفایی»
جور و جفا حاصلم ز مهر و وفا شد

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل چو به زلفت اسیر دام بلا شد
خون شد و فارغ ز قید چون و چرا شد
هوش مصنوعی: وقتی دل به زلف تو گرفتار شد، به شدت رنج کشید و خونین شد، اما بعد از آن از قید و بند سوال و دلیل آزاد گشت.
چند کنی جامه را حجاب تن ای گُل
جامه براندام گل ز رشک قبا شد
هوش مصنوعی: ای گل، چقدر می‌خواهی لباس خود را بپوشانی و خود را پنهان کنی؟ لباس بر تن گل، به خاطر زیبایی‌اش، در برابر قبا و پوشش دیگران حسادت می‌کند.
از لب عنّاب گون و خرفه ی خالت
درد دل عاشقان زار دوا شد
هوش مصنوعی: از لب‌های شیرین و دل‌نواز یکی از نزدیکان، درد و غم عاشقان بهبود یافت و تسکین پیدا کرد.
چون زوفا ساختند خانه ی دل را
وقف بتان شد از آن دمیکه بنا شد
هوش مصنوعی: وقتی که دل مانند خانه‌ای برای زیبایی‌ها و محبت‌ها ساخته شد، آن وقت به عشق و علاقه‌های نادرست اختصاص پیدا کرد و از آن زمان به بعد، آن ساختمان فقط محل بت‌ها و آیین‌های غیر واقعی شد.
نیست جمال ترا، به دهر نظیری
شاهد یکتایی تو زلف دوتا شد
هوش مصنوعی: زیبایی تو در دنیا همتا ندارد. تو مانند یک شاهد یگانه هستی که زلف‌هایت به دو دسته تقسیم شده است.
فتنه ی چشمت نخفته بود، که ناگه
فتنه ی دیگر زقامت تو بپا شد
هوش مصنوعی: چشمانت حوادث و مشکلاتی را به وجود آورده بود که ناگهان زیبایی و قامتی دیگر باعث ایجاد فتنه‌ای تازه شد.
جز، به می و ساقی ام دگر سروکاری
نیست به کس زانک می تمام صفا شد
هوش مصنوعی: به جز می و ساقی، هیچ ارتباط و کاری با کسی ندارم، زیرا می تمام صفا و پاکی است.
حاصل مهر و وفا چه بود «وفایی»
جور و جفا حاصلم ز مهر و وفا شد
هوش مصنوعی: نتیجه عشق و وفاداری چه بود؟ وفاداری، دستخوش ظلم و ستم شد؛ محصول محبت و صداقت من اینگونه است.