گنجور

شمارهٔ ۱۰

کسی گوی سعادت از میان بُرد
که در عالم غم بیچارگان خورد
می عشرت منوش از جام گیتی
که باشد صاف اوهم درد وهم دُرد
تکلّف گر نباشد خوش توان زیست
تعلّق گر نباشد خوش توان مُرد
خوش آن عاشق که در کوی محبّت
به جانان جان ز روی شوق بسپرد
مشو ایمن زکید نفس بی باک
مدان هرگز چنان دشمن چنین خُرد
«وفایی» سر بلندی یافت زآنرو
که خود را همچو خاک راه بشمرد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کسی گوی سعادت از میان بُرد
که در عالم غم بیچارگان خورد
هوش مصنوعی: کسی که در دنیای غم و اندوه بیچارگان زندگی کرده و تجربه‌هایی از آن‌ها دارد، به بهترین نحو می‌تواند راه را برای رسیدن به خوشبختی پیدا کند.
می عشرت منوش از جام گیتی
که باشد صاف اوهم درد وهم دُرد
هوش مصنوعی: از خوشی‌های دنیا بنوش، اما بدان که وقتی دنیا صاف و زلال به نظر می‌رسد، همچنان درد و رنج نیز وجود دارد.
تکلّف گر نباشد خوش توان زیست
تعلّق گر نباشد خوش توان مُرد
هوش مصنوعی: اگر در زندگی سختی و تظاهر وجود نداشته باشد، زندگی شیرین و خوشایند خواهد بود. همچنین اگر وابستگی و تعلقات نداشته باشیم، حتی مرگ نیز می‌تواند آسان‌تر و پذیرفتنی‌تر باشد.
خوش آن عاشق که در کوی محبّت
به جانان جان ز روی شوق بسپرد
هوش مصنوعی: عاشقی که با عشق و شوق به محبوبش جان می‌دهد، واقعاً خوشبخت است.
مشو ایمن زکید نفس بی باک
مدان هرگز چنان دشمن چنین خُرد
هوش مصنوعی: هرگز خود را از خطرات نجات یافته ندان، زیرا ممکن است دشمنان به ظاهر کوچک و بی‌خطر، تهدیداتی بزرگ و جدی به همراه داشته باشند.
«وفایی» سر بلندی یافت زآنرو
که خود را همچو خاک راه بشمرد
هوش مصنوعی: کسی که مانند خاک راه humble و فروتن باشد، به جایگاه والایی دست پیدا می‌کند.