گنجور

بدر

نموده گوشهٔ ابرو به من مهی لب بام
هلال یک‌شبه دیدم به روی بدر تمام
چو دیدمش به لب بام من به دل گفتم
که عمر من بود این آفتاب بر لب بام

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نموده گوشهٔ ابرو به من مهی لب بام
هلال یک‌شبه دیدم به روی بدر تمام
هوش مصنوعی: به من گوشهٔ ابروی محبوب نشان داده شد، و من در شب هلالی، چهرهٔ زیبای او را در کنار لب بام دیدم.
چو دیدمش به لب بام من به دل گفتم
که عمر من بود این آفتاب بر لب بام
هوش مصنوعی: وقتی او را روی لبه بام دیدم، در دل به خودم گفتم که این لحظه زیبا، گویی عمر من همانند این آفتاب درخشان است که بر لب بام قرار دارد.

حاشیه ها

1396/01/04 09:04

"بروی" اشتباه س و "به روی" درسته