شمارهٔ ۶۳ - رقیب
ره دل را بتا، زان شوخ چشم مست رهزن زن
به عیاری زلفت، خویش را غافل به مخزن زن
نقاب پرنیان را برفکن از چهر آذرگون
شرر از چشمهٔ خورشیدوش، بر مرد و بر زن زن
رقیب بوالهوس در بزم، از روزن نظر دارد
کمان ابرو! خدنگی بر دو چشمانش ز روزن زن
اگر خواهی بتا! شیرین مذاق عاشقانت را
ز قند لعل خود کام صبوحی را یک ارزن زن
شمارهٔ ۶۲ - بیدل حیران: توئی در ملک جان، جان و چه جانی؟ جان مهرویانشمارهٔ ۶۴ - زبونی دل: در خم زلف تو، پابند جنون شد دل من
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ره دل را بتا، زان شوخ چشم مست رهزن زن
به عیاری زلفت، خویش را غافل به مخزن زن
هوش مصنوعی: ای دلبر زیبا، نشان بده که چقدر جذاب و بیپروا هستی. با زلفهای دلفریبت، دل مرا غافلگیر کن و به خود مشغول کن، تا من در این فریب تو، به غفلت بیفتم و ناخواسته به دام تو بیفتم.
نقاب پرنیان را برفکن از چهر آذرگون
شرر از چشمهٔ خورشیدوش، بر مرد و بر زن زن
هوش مصنوعی: حجاب زیبای خود را از چهرهات کنار بزن و به همه نشان بده که چقدر درخشان و تابناک هستی. این نور و روشنی هم به مردان میتابد و هم به زنان.
رقیب بوالهوس در بزم، از روزن نظر دارد
کمان ابرو! خدنگی بر دو چشمانش ز روزن زن
هوش مصنوعی: رقیب فریبکار در مهمانی، با نگاهی شیطانی به ابروهای کماندار مینگرد! چشمانش چون تیرکی زهری زهرآگین از آن روزن به سمت خنجران پرتاب میشود.
اگر خواهی بتا! شیرین مذاق عاشقانت را
ز قند لعل خود کام صبوحی را یک ارزن زن
هوش مصنوعی: اگر میخواهی، ای معشوق! شیرینی دلباختگان خود را از لعل زیبای خود به آنها ببخش تا طعم خوش صبحگاهی را بچشند.
حاشیه ها
1396/05/27 02:07
سید احمد مجاب
اگر خواهی بتا! شیرین مذاق (عاشقانت) را
ز قند لعل خود کام صبوحی را یک ارزن زن