شمارهٔ ۴۹ - توبه شکستم
پیوسته من از شوق لب لعل تو مستم
زین ذوق که دارم خبرم نیست که هستم
در بادیهٔ عشق تو تا پای نهادم
یکباره بشد دین و دل و عقل ز دستم
از بس که نظر بر گُل رخسار تو دارم
شد شهره بهر شهر که خورشید پرستم
تو مهر ز من ای بت عیّار بریدی
من دل به خَم طرّه طرّار تو بستم
مُطرب تو بزن ساز نوایی به درستی
ساقی تو بده باده که من توبه شکستم
شمارهٔ ۴۸ - شیفتۀ شیدایی: ز عشق روی تو، چون بلبل از گلشمارهٔ ۵۰ - آوازۀ عاشقی: تا بوسه از آن لعل دلآرام گرفتم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پیوسته من از شوق لب لعل تو مستم
زین ذوق که دارم خبرم نیست که هستم
هوش مصنوعی: من همیشه از شوق لبهای زیبا و دلانگیز تو سرمست هستم و به قدری غرق در این احساس خوشایند شدهام که حتی خبر ندارم چه حالتی دارم.
در بادیهٔ عشق تو تا پای نهادم
یکباره بشد دین و دل و عقل ز دستم
هوش مصنوعی: در دشت عشق تو، وقتی قدم گذاشتم، ناگهان دین، دل و عقل من از دستم رفت.
از بس که نظر بر گُل رخسار تو دارم
شد شهره بهر شهر که خورشید پرستم
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه هر روز به چهره زیبا و دلنشین تو نگاه میکنم، در همهجا معروف شدهام که مثل خورشید به تو پرستش میکنم.
تو مهر ز من ای بت عیّار بریدی
من دل به خَم طرّه طرّار تو بستم
هوش مصنوعی: تو که زیبایی و از من رو برگرداندهای، من دلم را به پیچ و تاب موهایت سپردهام.
مُطرب تو بزن ساز نوایی به درستی
ساقی تو بده باده که من توبه شکستم
هوش مصنوعی: ای موسیقیدان، ساز تازهای بنواز و ساغر را به درستی پر کن، زیرا من عهد خود را شکستهام.
حاشیه ها
1394/03/20 10:06
امیرعلی
سلام
باعرض ادب در ابیات سوم وچهارم کلمات (بهر)و(بخم) لطف تصحیح گردد(به هر)و(به خم)
با تشکر