شمارهٔ ۳۶ - چشم هندو
یاد از آن روزی که کس را ره در این محضر نبود
ما و دل بودیم و غیر از ما کس دیگر نبود
آشنا با لعل جانبخش تو هر شب تا سحر
وقت مستی جز لب ما و لب ساغر نبود
زلف جادویش چنین جادوگری بر سر نداشت
چشم هندویش چنین طرّار و وحشیگر نبود
جز زبان شانه و دست من و باد صبا
دست کس با زلف مشکین تو بازیگر نبود
چهر زرد و اشک گلگونم بها و قیمتی
داشت در نزد تو و حاجت به سیم و زر نبود
دوش در مستی بعزم کشتنم برخاست لیک
مردم از حسرت که در دستش چرا خنجر نبود
قصّهها از بیوفاییها صبوحی تا ابد
بر زبانها رانده شد لیکن مرا باور نبود
شمارهٔ ۳۵ - بازار سنبل: ترک من، چون حلقهٔ مشکین کاکل بشکندشمارهٔ ۳۷ - ماجرای دل: گفته بودی که بیائی، غمم از دل برود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یاد از آن روزی که کس را ره در این محضر نبود
ما و دل بودیم و غیر از ما کس دیگر نبود
هوش مصنوعی: به یاد روزی هستم که هیچکس راهی به این مکان نداشت. ما بودیم و دلهای خود، و هیچکس دیگری در اینجا نبود.
آشنا با لعل جانبخش تو هر شب تا سحر
وقت مستی جز لب ما و لب ساغر نبود
هوش مصنوعی: هر شب تا سحر، تنها من و ساغر در حال مستی بودیم و هیچ چیزی جز لبهای ما و لب ساغر در خاطر نبود.
زلف جادویش چنین جادوگری بر سر نداشت
چشم هندویش چنین طرّار و وحشیگر نبود
هوش مصنوعی: موهای جادویی او اینقدر تاثیرگذار نبود و چشمهای هندیاش اینقدر زیبا و بیتاب و سرکش نبود.
جز زبان شانه و دست من و باد صبا
دست کس با زلف مشکین تو بازیگر نبود
هوش مصنوعی: فقط زبان من، شانهام و دستم به همراه باد صبا میتوانند با موهای مشکین تو بازی کنند و هیچکس دیگری این قدرت را ندارد.
چهر زرد و اشک گلگونم بها و قیمتی
داشت در نزد تو و حاجت به سیم و زر نبود
هوش مصنوعی: چهرهی زرد و اشکهای سرخ من در نظر تو ارزش و بهایی داشت و نیازی به طلا و پول نبود.
دوش در مستی بعزم کشتنم برخاست لیک
مردم از حسرت که در دستش چرا خنجر نبود
هوش مصنوعی: شب گذشته در حال مستی تصمیم به کشتن من گرفت، اما مردم به خاطر حسرتی که داشتند نتوانستند در دست او خنجری ببینند.
قصّهها از بیوفاییها صبوحی تا ابد
بر زبانها رانده شد لیکن مرا باور نبود
هوش مصنوعی: داستانهای بیوفایی همیشه در بین مردم نقل میشود و هرگز فراموش نخواهد شد، اما من هیچگاه نتوانستم به این موضوع باور کنم.
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"(ابوعطا) (۲۱:۱۳ - ۲۲:۰۲) نوازندگان: ارکستر گلهاآهنگساز: جواد لشگری گوینده: فیروزه امیرمعز سرایندگان اشعار متن برنامه: حبیب خراسانی (غزل)"
(آلبوم گلهای رنگارنگ » شمارهٔ ۵۷۳)
حاشیه ها
1392/07/09 01:10
آرش غنچهپور
به زعم من، در مصراع اول بیت چهارم اشتباه تایپی رخ داده است و "دوست" غلط است و "دست" صحیح است.