شمارهٔ ۳۴ - صید دل
دلبرم گر به تبسّم لب خود باز کند
کی مسیحا به جهان دعوی اعجاز کند؟
دین و دل، هر دو به یکبار به تاراج برد
در صف سیمبران گر سخن آغاز کند!
رونق مهر و قمر افکند از اوج فلک
زلف شبگون، رخ مه رو، اگر ابراز کند
ببرد صبر و شکیبم اگر آن لُعبت ناز
بهر صید دل من، حمله چنان باز کند!
خلّخ و تبّت و چین است مگر منظر او
کاین چنین دلبری و عشوهٔ طنّاز کند؟
به یکی جو نخرم سلطنت ملک جهان
بت غارتگر من، گر هوس ناز کند
وصل دلدار صبوحی نتوان شد حاصل
هر زمان هجر تو را شعبدهای ساز کند
شمارهٔ ۳۳ - همت مردانه: ای خوش آنانکه قدم بر در میخانه زدندشمارهٔ ۳۵ - بازار سنبل: ترک من، چون حلقهٔ مشکین کاکل بشکند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلبرم گر به تبسّم لب خود باز کند
کی مسیحا به جهان دعوی اعجاز کند؟
هوش مصنوعی: اگر محبوبم با لبخندش لبهایش را باز کند، آیا حتی مسیح هم در دنیا میتواند ادعای معجزه کند؟
دین و دل، هر دو به یکبار به تاراج برد
در صف سیمبران گر سخن آغاز کند!
هوش مصنوعی: اگر کسی به صحبت کردن دربارهی فریب و نیرنگ بپردازد، هم ایمان و هم احساسات خود را در یک لحظه از دست میدهد و تحت تأثیر خسارت بزرگی قرار میگیرد.
رونق مهر و قمر افکند از اوج فلک
زلف شبگون، رخ مه رو، اگر ابراز کند
هوش مصنوعی: زیبایی ماه و ستاره مثل زیبایی زلفهای سیاه شب است، اگر ماه زیباییاش را نشان دهد، رونق و شکوهی را از آسمان به زمین میآورد.
ببرد صبر و شکیبم اگر آن لُعبت ناز
بهر صید دل من، حمله چنان باز کند!
هوش مصنوعی: اگر آن معشوق زیبا و نازکنارنجی دل مرا بخواهد، صبر و بردباریام را به یکباره خواهد برد و با کمال قدرت به سوی من حملهور خواهد شد.
خلّخ و تبّت و چین است مگر منظر او
کاین چنین دلبری و عشوهٔ طنّاز کند؟
هوش مصنوعی: آیا جز تپهها و درهها و زیباییهای چین چیزی دیگر هست که بتواند به این زیبایی و دلربایی او بپردازد؟
به یکی جو نخرم سلطنت ملک جهان
بت غارتگر من، گر هوس ناز کند
هوش مصنوعی: اگر بخواهم به خاطر یک جو، سلطنت و پادشاهی جهان را بفروشم، این کار را نمیکنم، حتی اگر او بخواهد با زیبایی و ناز و ادا، مرا فریب دهد.
وصل دلدار صبوحی نتوان شد حاصل
هر زمان هجر تو را شعبدهای ساز کند
هوش مصنوعی: اتصال با معشوق در صبحگاه هرگز به دست نمیآید و در هر زمانی که دوری تو وجود دارد، یک نوع فریب و بازی میآفریند.