شمارهٔ ۲۷ - بهانه
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
نمیدانم چرا این غزل بر دل می نشیند .
احسنت
شاعر خوش قریحه
در مصرع دوم بیت اول :
فکند سر به زیر، حیا را بهانه
به جای ویرگول « و » باید قرار بگیره
فکند سر به زیر و حیا را بهانه
مصرع هشتم(بسته به دست خویش حنا را بهانه کرد)
این غزل از نظیری نیشابوری است.
در رابطه با زمین این شعر و تواردات و تتبعات و استقبال هایی که شده خواندن این مقاله خالی از لطف نیست:
پیوند به وبگاه بیرونی
جناب خراسانی،
تجاهل می فرمایید !
تضمین کردم این غزل را سال 1349 خورشیدی
گفتم زمن گذشته وفا را بهانه کرد
در پیش من نشست و رضا را بهانه کرد
گفتم ز چیست اینهمه اندیشه ات بگو
سر بر هوا گرفته خدا را بهانه کرد
گفتم زمن گرفته دلت یا ز دیگری
با سر به یک اشاره دوتا را بهانه کرد
گفتم ز دوستان نمی بینمت کسی
با لطف دوستانه جفا را بهانه کرد
گفتم به دیدگان تو شبنم چرا نشست
اشکش فرو چکید و ریا را بهانه کرد
گفتم ز راه عشق ببوسم لبان تو
دستش به لب نهاده حیا را بهانه کرد
گفتم نگفته ای که بجان خواهمت تورا
رنجیده شد کمی بها را بهانه کرد
گفتم بیا که در دل منصور جای توست
عذری نداشت تنگی جا را بهانه کرد
منصور خورسندی 10/3/49
شعری دل نشین با بیانی شیرین
عامیانه اما شاعرانه