گنجور

شمارهٔ ۲۵ - شب هجران

دیده در هجر تو شرمندهٔ احسانم کرد
بس که شب‌ها گهر اشک به دامانم کرد
عاشقان دوش ز گیسوی تو دیوانه شدند
حال آشفتهٔ آن جمع پریشانم کرد
تا که ویران شدم آمد به کفم گنج مراد
خانهٔ سیل غم آباد که ویرانم کرد
شمّه‌ای از گل روی تو به بلبل گفتم
آن تُنُک حوصله رسوای گلستانم کرد
داستان شب هجران تو گفتم با شمع
آنقدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دیده در هجر تو شرمندهٔ احسانم کرد
بس که شب‌ها گهر اشک به دامانم کرد
هوش مصنوعی: چشمم در غم فراق تو شرمنده است از لطفی که به من کرد، چراکه در شب‌ها اشک‌هایم را مانند مروارید بر دامنم ریخت.
عاشقان دوش ز گیسوی تو دیوانه شدند
حال آشفتهٔ آن جمع پریشانم کرد
هوش مصنوعی: عاشقان دیشب از زیبایی گیسوان تو چنان مجذوب و دیوانه شدند که حال و روز آن گروه را به هم ریخت و دلم را آشفته کرد.
تا که ویران شدم آمد به کفم گنج مراد
خانهٔ سیل غم آباد که ویرانم کرد
هوش مصنوعی: هرچند که ویران شدم و تمام آرزوهایم را از دست دادم، اما به نوعی گنجی در دست دارم که همان آگاهی و تجربه‌های ناشی از این ویرانی است. در حقیقت، غم و مشکلاتی که به سراغم آمده، باعث ویرانی من شده، اما این ویرانی به من درسی ارزشمند داده است.
شمّه‌ای از گل روی تو به بلبل گفتم
آن تُنُک حوصله رسوای گلستانم کرد
هوش مصنوعی: یک نشانه از زیبایی چهره‌ات را به بلبل گفتم، و این کافی بود که حوصله‌ام را به خاطر عشق‌ورزی و شیدایی‌ام نسبت به گل‌های باغ بر هم بزند.
داستان شب هجران تو گفتم با شمع
آنقدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد
هوش مصنوعی: در شب جدایی تو، داستانی را با شمع روایت کردم، اما آنقدر شمع سوخت که از حرف‌هایم پشیمان شدم.

حاشیه ها

1396/08/05 10:11
محمدباقر زینالی

در صفحه ای که از قمرالملوک وزیری شنیده ام مطلع این غزل این چنین بود
در شب وصل تو شرمنده احسانم کرد
دیده از بس گهر اشک به دامانم کرد
و همچنین در یک نسخه خطی که از لاهور پاکستان یافتم سه بیت از این غزل با همین مطلع که ذکر شد آمده که در بیتهای دیگر هم تفاوتهایی هست.با توجه به تاریخ کتابت نسخه خطی که 1328 قمری میباشد و زمان حیات شاطرعباس بعید به نظر میرسد که این غزل از ایشان باشد.

1396/09/12 23:12
علی

آواز حسینعلی خان #نکیسا در مقام #بیات_اصفهان
تار : علی اکبرخان #شهنازی
شعر : #سخای_لاری
ضبط : 1306 شمسی_بصورت آکوستیک
کمپانی #پولیفون _ #صفحه_سنگی 78 دور
⬇️⬇️⬇️
کانال سلاطین آواز:
@mahmoudmounesi

1397/09/25 21:11
غلامحسین مرادی قره قانی

باسلام مرحوم محمود محمودی خوانساری در برنامه برگ سبز262 این غزل را بسیار زیبا خوانده است

1398/03/01 08:06
جهن یزداد

این شعر از میر زاهد لارستانی است و مانند اشعار دیگر اسنادش به شاطر عباس صبوحی اشتباهست