گنجور

شمارهٔ ۲۴ - نظاره

جلوهٔ روی تو آفتاب ندارد
نشئهٔ ماء تو را شراب ندارد
طرّه مده پیچ و تاب، باز کن از هم
غالیه آنقدر پیچ تاب ندارد
زلف تو بر روی تو بود، عجبی نیست
هر بچه ای ز آتش، اجتناب ندارد
ما همه دیوانهٔ توئیم، که مجنون
روز جزا پرسش و حساب ندارد
پیر و جوان عاشق جمال تو هستند
عشق، تخصّص به شیخ و شاب ندارد
عاشقی آموز از جمال نکویان
عشق بتان، دفتر و کتاب ندارد
عشق تو دل برد یک نظاره که کردم
عشق، مگر شور و انقلاب ندارد؟

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جلوهٔ روی تو آفتاب ندارد
نشئهٔ ماء تو را شراب ندارد
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت تو آن‌قدر خاص و بی‌نظیر است که مثل خورشید نمی‌تواند تابش داشته باشد و هم‌چنین خوشی و شور و حال تو مانند شراب نیست که دیگران بتوانند حس کنند.
طرّه مده پیچ و تاب، باز کن از هم
غالیه آنقدر پیچ تاب ندارد
هوش مصنوعی: قسمت پیچ و خم موها را آزمایش نکن، زیرا گیسوی تو آنقدر تنیده نیست که نتوان آن را باز کرد.
زلف تو بر روی تو بود، عجبی نیست
هر بچه ای ز آتش، اجتناب ندارد
هوش مصنوعی: موهای تو بر چهره‌ات جلوه‌ای خاص دارد و جای تعجب ندارد که هر فردی مانند بچه‌ای، از خطر آتش دوری نمی‌کند.
ما همه دیوانهٔ توئیم، که مجنون
روز جزا پرسش و حساب ندارد
هوش مصنوعی: ما تماماً عاشق و دیوانهٔ تو هستیم، زیرا مجنون در روز قیامت هیچ گونه سوال و حساب و کتابی ندارد.
پیر و جوان عاشق جمال تو هستند
عشق، تخصّص به شیخ و شاب ندارد
هوش مصنوعی: همه، چه پیر و چه جوان، به زیبایی تو عاشق هستند و عشق به کسی خاص تعلق ندارد.
عاشقی آموز از جمال نکویان
عشق بتان، دفتر و کتاب ندارد
هوش مصنوعی: عشق و عاشق‌پریشی را از زیبایی‌های دلربا و معشوقان بیاموز، زیرا این احساس زیبا نیازی به نوشتن و ثبت کردن در دفتر و کتاب ندارد.
عشق تو دل برد یک نظاره که کردم
عشق، مگر شور و انقلاب ندارد؟
هوش مصنوعی: محبت تو با یک نگاه دل مرا ربود. آیا عشق تنها برای ایجاد هیجان و تحول نیست؟