شمارهٔ ۲۰ - چشم نرگس
غم درآمد ز درم چون ز برم یار برفت
عیش و نوش و طربم، جمله به یکبار برفت
بنوشتم چو ز بی مهریت ای مه، شرحی
آتش افتاد به لوح و، قلم از کار برفت
خواست نرگس که به چشم تو کند همچشمی
نتوانست، سر افکنده و بیمار برفت
مگر از روی تو، بلبل سخنی گفت به گل
که بزد چاک گریبان و، ز گلزار برفت؟
چهره زرد من، از هجر رخت گلگون شد
بس که خون دلم از دیده به رخسار برفت
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غم درآمد ز درم چون ز برم یار برفت
عیش و نوش و طربم، جمله به یکبار برفت
هوش مصنوعی: غم به زندگیام وارد شد، چون یارم از کنارم رفت. شادی، نوشیدن و لذت همگی یکباره از من رخت بربستند.
بنوشتم چو ز بی مهریت ای مه، شرحی
آتش افتاد به لوح و، قلم از کار برفت
هوش مصنوعی: من از جدایی تو، ای ماه، نوشتهای درباره دردهایم نوشتم که این نوشته به گونهای آتشین بر روی کاغذ نقش بست و قلم دیگر نتوانست بنویسد.
خواست نرگس که به چشم تو کند همچشمی
نتوانست، سر افکنده و بیمار برفت
هوش مصنوعی: نرگس آرزو داشت که به چشم تو حسادت کند، اما نتوانست و با سر افکنده و بیمار از کنار تو رفت.
مگر از روی تو، بلبل سخنی گفت به گل
که بزد چاک گریبان و، ز گلزار برفت؟
هوش مصنوعی: آیا ممکن است بلبل از روی زیبایی تو به گل سخنی بگوید که چاک گریبانش را پاره کرده و از گلزار برود؟
چهره زرد من، از هجر رخت گلگون شد
بس که خون دلم از دیده به رخسار برفت
هوش مصنوعی: چهرهی زرد من به خاطر دوری تو رنگ باخته و شادابیاش را از دست داده است، چون اشکهای دلbroken من بر روی صورتام ریخته و باعث شده که رنگ و حالت صورتم به این شکل درآید.