اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر سر مژگان یار من مزن انگشت
آدم عاقل به نیشتر نزند مشت
هوش مصنوعی: به مژگان یار من دست نزنید، زیرا آدم عاقل به او آسیب نمیزند و نمیخواهد که به خاطر یک لحظه بیاحتیاطی، درد و رنجی به او برسد.
پرده چو باد صبا ز روی تو برداشت
ریخت به خاک آبروی آتش زرتشت
هوش مصنوعی: چون نسیم صبحگاهی پرده را از چهرهی تو کنار زد، اعتبار و عظمت آتش زرتشت به زمین افتاد.
پیش لبت جان سپردم و به که گویم
بر لب آب حیات، تشنگیم کشت
هوش مصنوعی: من جانم را پیش لب های تو فدای کردهام و به چه کسی بگویم که در کنار آب حیات، من همچنان تشنهام و این تشنگی مرا هلاک کرده است.
پشت مرا گر غمت شکست، عجب نیست
بار فراق تو، کوه را شکند پشت
هوش مصنوعی: اگر غم تو بر دوشم سنگینی کند و مرا بشکند، چه عجیب است، وقتی که جدایی تو میتواند کوه را هم بشکند.
خون مرا چشم جادوی تو نمیریخت
از پی قتلم لبت به شیر زد انگشت
هوش مصنوعی: نمیدانم چرا چشمان زیبا و جادوی تو باعث نشد که خون من بریزد، چون برای کشتن من فقط کافی بود که لبهای تو به شیر بزنند و انگشتانات به کار بیفتند.
مغبچگان، پای از نشاط بکوبید
دختر رز میرود به حجلهٔ چرخشت
هوش مصنوعی: عزیزان، شادی و نشاط خود را فراموش کنید، زیرا دختر زیبا به زودی وارد خانه خود خواهد شد.
کافر و مؤمن چو روی خوب تو بینند
آن به کلیسا و این به کعبه کند پشت
هوش مصنوعی: هر دو، یعنی کافر و مؤمن، وقتی روی زیبای تو را ببینند، یکی به کلیسا و دیگری به کعبه پشت میکند.
دشمن اگر میکُشد، به دوست توان گفت
با که توان گفت اینکه: دوست مرا کُشت؟
هوش مصنوعی: اگر دشمن مرا بکشد، نمیتوانم به دوست بگویم که او مرا کشته است.
آب حیاتش تراود از بن ناخن
آنکه لبت را نشان دهد به سر انگشت
هوش مصنوعی: آب حیات از زیر ناخن او میجوشد، و لبت را با نوک انگشتش نشان میدهد.
کام، صبوحی نبرد از لب لعلت
تا که به خون جگر چو غنچه نیاغشت
هوش مصنوعی: نوشیدن خوشی و لذت از لب تو مانند غنچهای است که به خون دل آغشته نشده است.
حاشیه ها
1393/11/24 14:01
محمد بختیاری
با سلام و تشکر از سایت وزین گنجور
بیت چهارم
گویا بایست اینگونه باشد :
پشت مرا گر غمت شکست ، عجب نیست
مفتعلن فاعلات و مفتعلن فع
1393/11/24 14:01
محمد بختیاری
در بیت هفتم
تناسب ضعیفی بین کافر و کلیسا بسته شده
گویا مسیحی را با کافر مساوی دانسته!!!
بیت نهم:
( از بن ناخن تراود آب حیاتش) وزن شعر بهتر می شود
کافر و مومن چو روی خوب تو بینند
بت شکند آن و این به کعبه کند پشت
1397/10/29 10:12
شاهرخ تندروصالح
چند بیت از این غزل شاطر عباس صبوحس را میرزا قلی خان شاهی به آواز خوانده است . این آواز را می توان در مجموعه موسیقی دوره قاجار با عنوان گنج سوخته شنید . روان همه بزرگان دلسوخته این سرزمین مینوی باد .
1398/03/01 08:06
جهن یزداد
دوست عزیز مجناب محمد بختیاری بلی
سالها پیش هم از دیوان شاطر عباس و هم از اشعار قتیل هندوستانی اینگونه خواندم
مومن و ترسا چو روی خوب تو بینند
- این شعر از شاعری هندوستانی به نام قتیل است و از شاطر عباس نیست ---
البته این کمینه را اعتقاد بر اینست که شخصی به نام شاطر عباس صبوحی شاعر با این دیوان وجود خارجی ندارد و ادم خوش ذوقی این اشعار را هر یک از جایی بر زده و به نام شاطری بی سواد چاپ کرده و بیشتر اشعار او را در دواوین مختلف یافتم
1399/02/05 01:05
محمدباقر زینالی
بسیاری از اشعار دوره قاجار را میتوان در نسخ کتابهای خطی پاکستان و لاهور دید.بسیار عجیب است که این ارتباط از کجا و چگونه ایجاد شده.من نیز در تصحیح نسخه خطی یک متن موسیقیایی شعر هایی یافتم که بنام شاعران تهران و قاجاری بود.چه بسا اصل این اشعار مربوط به فارسی سرایان لاهور بوده.این شعر میتواند از قتیل لاهوری باشد.