شمارهٔ ۱۰ - نقش خود
مکن دریغ ز من ساقیا شراب امشب
از آنکه ز آتش خود، گشتهام کباب امشب
ز بسکه شعله زند در دل من، آتش شوق
ز آتش دل خویشم در التهاب امشب
به خواب دیده ام آن چشم نیم خوابش دوش
گمان مبر که رود دیده ام به خواب امشب
ز دست نرگس مستش برفت دل، از کف
نگر به حال دلم از ره ثواب امشب
شد آنکه بادهٔ پنهان کشیدمی همه عمر
بده به بانگ نی و نغمهٔ رباب امشب
ز بسکه نقش مخالف ز دوستان دیدم
بر آن شدم که زنم نقش خود بر آب امشب
شود خراب چو این خانه لاجرم روزی
ز سیل باده بهل تا شود خراب امشب
دلم که داشت قرار اندر آن دو زلف چو شب
بود چو گوی بچوگان در اضطراب امشب
صبوحی دل مده از دست، محکمش میدار
که چشم یار، بود بر سر عتاب امشب
شمارهٔ ۹ - شوق جمال: صبر و قرارم دگر به یک نظر امشبشمارهٔ ۱۱ - گل بادام: سُرخ و بیجاده رخ و تازه لب از باده و مست
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مکن دریغ ز من ساقیا شراب امشب
از آنکه ز آتش خود، گشتهام کباب امشب
هوش مصنوعی: ساقی، لطفاً برایم شراب بیاور، زیرا امشب به شدت از درون داغ و آتشینم و احساس سوختن میکنم.
ز بسکه شعله زند در دل من، آتش شوق
ز آتش دل خویشم در التهاب امشب
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه عشق و شوق قوی در دل من شعلهور است، امشب آتش وجودم در حال تپش و هیجان است.
به خواب دیده ام آن چشم نیم خوابش دوش
گمان مبر که رود دیده ام به خواب امشب
هوش مصنوعی: در خواب دیشب چشم نیمه باز او را دیدهام. فکر نکن که فقط در خواب دیدهام، بلکه این تصویر از خواب امشب من است.
ز دست نرگس مستش برفت دل، از کف
نگر به حال دلم از ره ثواب امشب
هوش مصنوعی: دل از دست نرگس مستش رفت و حال من را ببین که امشب به خاطر نیکی و پاداش، چه وضعیتی دارم.
شد آنکه بادهٔ پنهان کشیدمی همه عمر
بده به بانگ نی و نغمهٔ رباب امشب
هوش مصنوعی: مدتی طولانی از می و نوشیدن آن به صورت مخفی لذت بردهام. امشب میخواهم از ساز نی و نغمهٔ رباب بهرهمند شوم.
ز بسکه نقش مخالف ز دوستان دیدم
بر آن شدم که زنم نقش خود بر آب امشب
هوش مصنوعی: به خاطر دیدن رفتارهای نامناسب از سوی دوستان، تصمیم گرفتم که امشب نقشه و برنامهام را طوری طراحی کنم که انگار دارم آن را روی آب میکشم.
شود خراب چو این خانه لاجرم روزی
ز سیل باده بهل تا شود خراب امشب
هوش مصنوعی: این خانه که به تماشا میرسد، روزی به خاطر طغیانی از باده و مستی خراب خواهد شد. پس بهتر است امشب را به شادی و خوشی بگذرانیم تا این ویرانی اجتنابناپذیر را فراموش کنیم.
دلم که داشت قرار اندر آن دو زلف چو شب
بود چو گوی بچوگان در اضطراب امشب
هوش مصنوعی: دل من که آرام و قرار داشت، حالا به خاطر دو زلف آن معشوق به مانند شب شلوغ و بیقرار است، درست مثل گوی که بچهها با آن بازی میکنند و در اضطراب و هیجان هستند.
صبوحی دل مده از دست، محکمش میدار
که چشم یار، بود بر سر عتاب امشب
هوش مصنوعی: دل را در دست نگیرید و آرامش آن را از دست ندهید، زیرا نگاه محبوب امشب به شما پر از خشم و سرزنش است.
حاشیه ها
1394/07/07 03:10
ج امیدوار
مصراع آخرین از وزن خارج است مگر آنکه بجای "صبوحی" بخوانیم "صبوح "