گئتمه ترسا بالاسی
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
گئتمه ترسا بالاسی به خوانش رسا امید
حاشیه ها
در تابلوی بسیار زیبایی که بر سر مزار استاد نصب شده است دو بیت دیگر نیز نوشته شده است که نزد آذری زبانان بسیار شهرت دارد (البته در نسخه موجود در اختیار بنده نیز این دو بیت نوشته نشده است) آیا از حکایت آن اطلاعی دارید؟ (که آیا سروده خود استاد است یا خیر و اگر سروده استاد است چرا در بعضی نسخ نیامده است)
گئتمه ترسا بالاسی منده سنه سایه گلیم/دامنونن یاپیشیپ سنله کلیسایه گلیم
یا سن ایسلامی قبول ایله منیم دینیمه گل/یا کی تعلیم اله من مذهب عیسایه گلیم
با سلام این دو بیت بالا ماله خود استاد هستش. بنده فایل صوتی این شعر رو دارم که استاد همین بیت ها را با زبان خود خواده اند
این دو بیت از استاد نیست و در خاطراتشان آمده که مادر محترمشان این دو بیت را در زمان کودکی استاد ضمضمه میکردند و استاد غزل "ترسا بالاسی" را در اقتباس از آن سروده اند . بابررسی ساختار غزل که میبایست مصرع اول بیت اول با مصرع دوم ابیات دیگر هم قافیه باشند نیز بر این امر تاکید دارد که دو بیت مذکور ربطی به این غزل ندارد .
با عرض سلا و خسته نباشید
احتراما در صورت امکان بیت 5 به این نحو اصلاح گردد:
ننه قارنیندادا سنله ائگیز اولسایدیم اگر
ایستهمزدیم دوغولوب بیرده بو دونیایا گلیم
بعد از قارنیندا در مصرع اول (دا) اضافه شود.
با استناد به خواندن این شعر توسط خود مرحوم استاد شهریار.
با تشکر از زحماتتون
این دو بیت را مادر شهریار برایش می خوانده است.
در واقع شهریار این دو بیت را تضمین کرده است
در مصرع بیت 5ام از آخر اگر جا افتاده است:
(مقابله با نسخه صوتی)
آللاهیندان سن اگر قورخماییب اولسان ترسا
با تشکر
در کلیات اشعار ترکی شهریار انتشارات نگاه و زرین
داستان این دوبیت توسط شاعر ذکر شده و تضمین ادبی محسوب شده است . با اینکه عین ابیات را نیاورده است .
اما اشاره ایشان مکفی می باشد .
در بیت پنجم:
ننه قارنیندا سنیله اکیز اولسایدیم اگر صحیح است
من فایل صوتیش رو کامل گوش کردم خود استاد خونده و درستش اینه . لطفا اصلاح کنید .
ایذن وئر توی گئجهسی من ده سنه دایهگلیم
ال قاتاندا سنه مشاطّه تماشایا گلیم.
سن بو مهتاب گئجه سی سئیره چیخان بیر سرو اول.
ایذن وئر منده دالینجا سورونوب سایه گلیم.
منه ده باخدین او شهلا گؤزوله ، من قاراگون،
جورئتیم اولمادی بیر کلمه تمنّایه گلیم.
من جهنمده ده باش یاسدیقا قویسام سنیله ،
هئچ آییلمام کی دوروب جنّت مأوایا گلیم.
ننه قارنیندا سنله ائگیز اولسایدیم من
ایستهمزدیم دوغولوب بیرده بو دونیایا گلیم.
سن یاتیب جنتّی رؤیادا گؤرنده گئجهلر،
من ده جنتّده قوش اوللام ، کی او رؤیایا گلیم.
قیتیلیغ ایللر یاغیشی تک قورویوب گؤز یاشیمیز،
کوی عشقینده گرک بیرده مصّلایه گلیم.
سنده صحرایه ماراللار کیمی بیر چیخ نولوکی ـ
منده بیر صئیده چیخانلار کیمی صحرایه گلیم.
آللاهیندان سن قورخماییب اولسان ترسا،
قورخورام منده دؤنوب دین مسیحایه گلیم.
شیخ صنعان کیمی دونقوز اوتاریب ایللرجه،
سنی بیر گؤرمک اوچون معبد ترسایه گلیم.
یوخ صنم ! آنلامادیم ، آنلامادیم ، حاشا من ،
بوراخیب مسجدیمی ، سنله کلیسایه گلیم!
گل چیخاق طور تجلاّیه ، سن اول جلوه ی طور،
من ده موسا کیمی اول طوره تجلاّیه گلیم.
شیردیر شهریارین شعری الینده شمشیر،
کیم ، دئیر من بئله بیر شیریله دعوایه گلیم ؟
سلام
این دو بیت سروده (افندی ) است که استاد از مادرشان در کودکی شنیده و این سعر را در همان وزن سروده من بیت دوم را به صورت زیر هم دیده ام :
یا سن اسلامی قبول ات گوزلیم اول مسلم
یا کی تعلیم اله من دین مسیحایه گلیم
با تشکر از دوستان فرهنگ دوست
آللا هیندان سن اگر قورخماییب اولسات ترسا
قورخورام منده .........
منیم ایستکلی دوستوم سون مصراع لارین هامیسیندا قافیه لر گرکدیر کی "یه"اینن قورتولسین. مثل کی "رویایا"گلیم غلط اولور . کی بو کلمه اولاجاقدیر "رویایه"گلیم.
اسگیک قولویام هامی تورکلره
دو بیت اول را استاد ار مادر گرامیشان نقل فرموده اند و طبق روایات هیچ نامی ار سراینده دو بیت اول در دست نمیباشد.
در ضمن طبق نقل استاد مرحوم مادرشان این دو بیت را به عنوان لالایی به دوران بچگی استاد تلاوت میفرمودند که استاد که استاد این دو بیت را ار طفولیت یاد دارند.
کمترین ZAMZNI
با سلام و درود
ابیات ابتدایی که با این مطلع آغاز میشوند :
گئتمه ترسا بالاسی منده سنه سایه گلیم
یاپیشوم دامنیوه سنله کلیسایه گلیم
یا سن ایسلامی قبول ایله منیم دینیمه گل
یا کی تعلیم ایله من مذهب عیسی(ع) یه گلیم
.
.
متعلق هستند به شاعر گرانقدر "میرزا عظیم شیروانی " کا استاد این شعر رو به تضمین ایشون نوشته اند.
سلام . شعری که نوشتید خیلی جاها اشکال داره.
این شعری که Hasan عزیز تو کامنت ها نوشته درسته . فقط یه (اگر) از قلم افتاده تو این بیت :
آللاهیندان سن (اگر) قورخماییب اولسان ترسا
قورخورام منده دؤنوب دین مسیحایه گلیم
تابلوی خط زیبا که آقای روزبه رسته به آن اشاره کردند، اثر حضرت استاد فرزبود است. خدای تعالی نگاهشان دارد.
یک بیت هم از این شعر هست که من ندیدمش در نوشته ی شما ((یا کی سن گل گینه اسلامی گولوم ائیله قبول *یا کی من دینن اولوب مذهب عیسایه گلیم))
دوبیت نوشته شده سر قبر استاد ازشاعر نامی اذربایجان سید عظیم شیروانی است که استاد شهریار غزل خودرا دراستقبال از غزل ایشان نوشته است لذا دوبیت مورد اشاره مربوط به استاد نمی باشد
دوبیت مورد نظر از شاعر گرانقدر سید عظیم شروانی است که استاد غزل خودرا در اسقبال از ایشان سروده است
با سلام .این دو بیت از استاد نیست چون نسخه صوتی که در دست بنده است استاد به صراحت میفرمایند که مادرشان این ابیات را درکودکی استاد زمزمه میکرده واستاد این غزل را از این دوبیت اقتباس کرده ا ند
یا سن ایسلامی قبول ایله منیم دینیمه گل
یا دا تعلیم ایله من دین مسیحایه گلیم
کسانی که ادعای تصحیح اشعار یک شاعر را دارند اگر استعداد شعر گفتن دارند بسم الله... اگر ندارند بشینن سر جاشون و اصالت اشعار رو از بین نبرن.
خیانت جز این نیست
مثلا الهی قمشه ای کی هست که تو اشعار حافظ دست میبره؟
این شعر از استاد سید عظیم شیروانی است
در بیت پنجم مصرع اول آخرین کلمه من درست است که از خود استاد شهریار که صدایشان محفوظ است کلمه من بیان شده
در مصاحبهای محروم دولت آبادی با نشریه ندای اذدبایجان تصریح کرد که استاد شهریار شعر سید عظیم شروانی را استقبال کرده و آن بیت مشهور از شهریار نبست
جناب تاییدی گرامی،
اگر غرض از محروم، مرحوم می باشد به گمانم جناب دولت آبادی سر و مر و گنده در قید حیات می باشند.
یه فایل صوتی از خود. استاد. تو منزل خودشون پخش میشد یه بار که من اونجا بودم که توش استاد شهریلر گفتن که این دو بیت اولین دوبیتی هس که من حفظ کردم و از زبان مادرم شنیدم و. هنوزم که هنوزه به نظرم یکی از لطیف ترین اشعار دنیاست
درود بر دوستان
به راستی سروده های آذری زنده یاد شهریار بسیار شیرین و دلچسب است..
به جهت تسلط بر زبان و ادبیات فارسی و مادری، به نسبت شعرای معاصر هم زبانش، در اشعار آذری کمتر از کلمات غیر آذری - که کم و بیش در زبان آذری متداول گشته - استفاده نموده است..
در حاشیه های نوشته شده دوستان از شاعر آذری زبان معاصر دیگری نام برده شد که در اشعار بسیار زیبا و عاشقانه اش از کلمات فارسی بیشتری بهره برده است.
این غزل از "سید" تقدیم به دوستان عزیزم:
آچیبدی چهره گولِ گولسیتانین، ای بولبول!
نه وجه دن توتولور بس لیسانین، ای بولبول؟
گهی دیلین توتولور، گه فغان ائدرسن سن،
نه دیر؟ بیان ائله درد نهانین، ای بولبول!
خزان غمیله مگر خاطیرین پریشاندیر؟
باهار فصلده آرتار فغانین، ای بولبول!
باهاریم اولدو خزان، قوی من ائیله ییم ناله،
سنین کی دؤندو باهارا خزانین، ای بولبول!
وجود مریم گول بونده گلدی عیسی یِ گول،
یقیندی تازه لنیر ایندی جانین، ای بولبول!
سنین زبانه لرین، یاندیریر زمانه لری،
عجب کی اول اودا یانماز زبانین، ای بولبول!
هزار مرتبه شیریندی نُقل و شکّردن،
او خسروانی ادا داستانین، ای بولبول!
زامان- زامان فرحین وار تبسّمِ گولدن،
خوشا بوگونه کئچه هر زامانین، ای بولبول!
سنین ترانه لرین شعریوین نظیره سی دیر،
منیف خوش سخنِ نوکته دانین ای بولبول!
هوای خارایله سن توتماسان قرار و شکیب،
قیزیل قفس اولا گر آشیانین، ای بولبول!
قدم گول أوستونه قویماق ندیر، سزادیر اگر،
تؤکولسه خنجر خار ایله قانین ، ای بولبول!
کیتاب گولدن اوخورسان رسول مدحینی سن،
روادی "سیّد" اولا مدح خوانین، ای بولبول!
امیدوارم اشتباه جناب نادر در آذری خواندن ترکهای، ایران عمدی نباشه .
این شعر در ترکیه هم کامل فهمیده میشه .
خود کسروی هم یک چیزی ادعا کرده که مرغ پخته بهش میخنده .
من دوستان را ارجاع میدم کتاب آذری زبان باستان کسروی را با دید انتقادی و منصفانه بخونند .آنوقت ببینند که ادعای کسروی چقدر سطحی و پر از غلطهای فاحش است .
همه میدونند که به تاسی از استالین این نام گذاری کذایی هم در ایران درآن زمان متداول بود .برای جعل هویت ترکها .
و اما بعد
در بیت دوم در صدای استاد "مهتاب گئجه سی "گفته میشه نه" آیلی گئجه"
مصرع اول بیت پنجم از لحاظ وزن به نحوی که نوشته شده است مشکل دارد:
ننه قارنیندا سنله ائگیز اولسایدیم اگر
در صدای خود استاد هم این مصرع به صورت زیر خوانده می شود:
ننه قارنیندادا سنله ائگیز اولسایدیم اگر
و یا برای رعایت وزن شعر می توان این مصرع را به صورت زیر خواند:
ننه قارنیندا سنینله ائگیز اولسایدیم اگر
و یا
ننه قارنیندا سنیله ائگیز اولسایدیم اگر
این بیت مال خود استاد نیست. حتی دوستی که مطرح کردند که با صدا ی ایتاد این شعر رو شنیدن هم باید فابل کامل رو گوش بدن که استاد میفرمایند در بچگی این شعر رو از زبان مادرم میشنیدم و با صدای مادرم همیشه در ذهنم بود که متاسفانه نمیشناسم شاعرش کیه
به نوعی مقابله فارسی این شعر زیبا توسط خود شهریار:
ای پریچهره که آهنگ کلیسا داری
سینه مریم و سیمای مسیحا داری
گرد رخسار تو روح القدس آید به طواف
چو تو ترسابچه آهنگ کلیسا داری
آشیان در سر زلف تو کند طایر قدس
که نهال قد چون شاخه طوبا داری
جز دل تنگ من ای مونس جان جای تو نیست
تنگ مپسند دلی را که در او جاداری
مه شود حلقه به گوش تو که گردنبندی
فلک افروزتر از عقد ثریا داری
به کلیسا روی و مسجدیانت در پی
چه خیالی مگر ای دختر ترسا داری
پای من در سر کوی تو بگِل رفت فرو
گر دلت سنگ نباشد گِل گیرا داری
دگران خوشگل یک عضو و تو سر تا پا خوب
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
آیت رحمت روی تو به قرآن ماند
در شگفتم که چرا مذهب عیسی داری
کار آشوب تماشای تو کارستان کرد
راستی نقش غریبی و تماشا داری
کشتی خواب به دریاچه اشکم گم شد
تو به چشم که نشینی دل دریا داری
شهریارا ز سر کوی سهی بالایان
این چه راهیست که با عالم بالا داری
این بیت از شیخ عظیم شیروانی هست:
گئتمه ترسا بالاسی منده سنه سایه گلیم
دامنونن یاپیشیپ سنله کلیسایه گلیم
یا سن ایسلامی قبول ایله منیم دینیمه گل
یا کی تعلیم اله من مذهب عیسایه گلیم
سلام خدمت عزیزان
اگه جسارت خدمت شهریار عزیز شاعر بزرگ آذربایجان نباشه میخواستم میخواستم مطلبی عرض کنم
مادر بزرگ من دو سال پیش فوت شدند
ایشان این شعر رو همیشه برای ما میخواندند و خودشون میگفتند که این شعر رو از از نه سالگی که با پدر بزرگ من ازدواج کردند از پدر پدر بزرگ من یاد گرفته بودند. ایشان در نود و دو سالگی فوت شدند. میگفت که اون موقع این شعر رو پدر پدر بزرگ من که اهل شهر زنجان بود ازبر میخواند. نمیدونم جریان چیه اما احتمال داره این شعر استاد شهریار از اقتباسی از شعر سنتی آذربایجانی ها باشد.
ممنون از همه شما. اگه نظری داشتید ممنون میشم این ابهام برای من بر طرف بشه.
تشکر
اذن وئر توی گئجه سی من ده سنه دایه گلیم
ال قاتاندا سنه مشاطه تماشایه گلیم
معنی:رخصتم بده تا شب عروسی همراهت باشم
وقت آرایش کردنت، به تماشایت بیایم
سن بو مهتاب گئجه سی سیره چیخان بیر سرو اول
اذن وئر من ده دالونجا سورونوب سایه گلیم
معنی:در این مهتاب شب، سروی باش که به گلگشت آمده
اجازه ام بده تا سینه خیز مانند سایه ات پشت سرت بیایم
منه ده باخدین او شهلا گوزوله من قارا گون
جراتیم اولمادی بیر کلمه تمنایه گلیم
معنی:به چشمان شهلایت نگاهم کردی ، اما من سیه بخت جرات نکردم لااقل با کلمه ای تمنایت کنم
من جهنمده ده باش یاسدیقا قویسام سنله
هئچ آییلمام کی دوروب جنت ماوایه گلیم
معنی:حتی اگر در جهنم هم، سر به بالین تو بگذارم
محال است که برای رفتن به بهشت هم بیدار شوم
ننه قارنیندا دا سنله اکیز اولسایدیم اگر
ایسته مزدیم دوغولوب بیر ده بو دونیایه گلیم
معنی:اگر جفت دوقلوی تو، در شکم مادر بودم
هرگز نمیخواستم زاده شوم و به این دنیا بیایم
سن یاتیب جنتی رویاده گورنده گئجه لر
منده جنتده قوش اوللام کی او رویایه گلیم
معنی:کاش وقتی شب ها خواب بهشت را می بینی
من هم پرنده ای بشوم در بهشت ،و به خواب تو بیایم
قیتلیغ ایللر یاغیشی تک قورویوب گوز یاشیمیز
کوی عشقونده گرک بیرده مصلایه گلیم
معنی:چون باران سال های قحطی اشک چشمانمان خشک شده چشمانمان برای نماز باران باید به مصلی کوی عشق بیایم
سنده صحرایه مارال لار کیمی بیر چیخ نولی کی
منده بیر صیده چیخانلار کیمی صحرایه گلیم
معنی:چه می شود اگر تو هم مثل آهوان به صحرا درآیی
من هم چون شکارچیان به صحرا بیایم
آللاهوندان سن اگر قوخمیوب اولسان ترسا
قورخورام منده دؤنوب دین مسیحایه گلیم
معنی:اگر از خدایت نترسی و مسیحی بشوی می ترسم من هم دین برگردانم و مسیحی بشوم
شیخ صنعان کیمی دونقوز اوتاریب ایللرجه
سنی بیر گورمک ایچون معبد ترسایه گلیم
معنی:مثل شیخ صنعان سالیان سال خوک به چراگاه ببرم یا به بهانه دیدن تو به کلیسا بیایم
یوخ صنم! آنلامادیم، آنلامادیم حاشا من
بوراخیم مسجدیمی سنله کلیسایه گلیم!
معنی:اما نه صنما! حرف بی جا زدم حاشا که من مسجدم را رها کنم و با تو به کلیسا بیایم
گل چیخاق طور تجلایه سن اول جلوه طور
منده موسی کیمی اول طوره تجلایه گلیم
معنی:بیا به (کوه)طور تجلا بریم و تو جلوه ی طور شو و
من موسی وار به آن کوه طور تجلا بیایم
شیردیر شهریارین شعری الینده شمشیر
کیم دیئر من بئله بیر شیریله دعوایه گلیم؟!
معنی: شعرشهریار به مانند شیری است شمشیر به دست
چه کسی را جرات رویارویی با چنین شیری هست؟