اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فع مفتعلن مفتعلن فع
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شاطر اوغلان گوروم آللاه سنه وئرسین برکت
قوی اونون یاخشی النسین ،خمیرین اللنسین
پسر شاطر ببینم خدا به تو برکت بدهد. بگذار خوب شود؛ خمیرت ورز داده شود.
چوخ پیشیر یاخشی پیشیر گویده فیریلدات چوره گی
منبر اوسته چوره یین قوی قالانیب تللنسین
هوش مصنوعی: دست خود را در کوتاهترین زمان ممکن و با دقت بالا به سمت هدف بفرست و در این مسیر مراقب باش که قدمهای خود را محکم و استوار برداری، تا موفق شوی.
تندیرین طور تکین عرشیده ن آلسین ایشیغی
ارسینین بیرق احرار کیمی میللنسین
هوش مصنوعی: به سمت آسمان پرواز کرده، نور خود را بر پا کنید، چون پرچم آزادگان، شما نماینده ملت هستید.
کاسیبین قیسمتی یوخ یاغلی پیلوو دوشله ماغا
بو یاوان سنگه یی بیرقوی ساحالیب سئللنسین
هوش مصنوعی: در زندگی، سرنوشت هر کسی متفاوت است و نباید با دیگران مقایسه شود. برخی از مردم ممکن است در موقعیتهای دشواری قرار گیرند و در برابر چالشها مقاومت کنند. تو میتوانی با تلاش و اراده خود به جلو بروی و بر سختیها غلبه کنی.
قیرتین قوربانی سن موشترینی تئز یولا سال
ائل ایچینده یاراماز آرواد اوشاغ وئللنسین
هوش مصنوعی: غیرت و شجاعت تو باید قربانی شود، تا عشقت به طرف دورتری برود. در دل سال، نمیتوانی به زن و فرزندت آسیب برسانی.
قوی ایکیریاللیغی ساتسین خوزه ئین بیر ماناتا
دیشی دوشموش قوجانین آغزی نه دیر دیللنسین
هوش مصنوعی: اگر قوی در صحرا باشد و کسی او را ببیند، ممکن است فکر کند که چه جنگلی در دنیای دامها وجود دارد و نمیداند که آنچه میبیند در حقیقت نشانی از قدرت و زیبایی طبیعی است.
او منیم شعریمه چوخ ماییل اولان وردسته
دئنه: شاعیر چوره یی قوی قوروسون گوللنسین
به آن وردستت که میلی بسیار به شعرم دارد بگو نان شاعر را بگذار خشک شود تا گل کند.
من لیغیرسا یئیه بیلسم ده فلوس لازیم اولار
بو سوسوز باخچا نه لازیم بو قده ر بئللنسین
هوش مصنوعی: من باید برای تغییر وضعیت خود، پولی داشته باشم. اما برای این کار، باید ببینم چرا این همه درد و رنج را متحمل شدهام.
ساری یازلیقدان اولان گوللی قیزارمیش سنگک
گره ک آغزوندا اریک تک ازیلیب هللنسین
سنگکی که چون گل زرد بهاری سرخ شده است باید در دهان مانند گلابی آب شود و حل شود.
تهرانین غیرتی یوخ شهریار ساخلاماغا
قاچمشام تبریزه قوی یاخشی یامان بللنسین
هوش مصنوعی: شهر تهران غیرت ندارد، شاه را به خود نمیگیرد؛ همیشه احساس میکنم که تبریز قویتر و بهتر است.
باغچامیز فاسد اولوب ، هر نه اکرسن اولماز
یئری داشلیقدی گره ک توپراقی غربیللنسین
باغچهمان فاسد شده است. هرچه بکاری چیزی نمیروید. زمینش سنگلاخیست. باید خاک را بیل زد.
مدعاسی چوخ اولان طبل تهی پربادوخ
نیله یک زورناچی نین بورنو گره ک یئلله نسین
ما طبلی تهی و پربادیم که مدعی بسیار دارد. باید نوازندهٔ سرنا بدمد.
بو گیجللنمه دن آی چرخ فلک سنده یورول
بو حیاسیز گونه گوزلر نه قده ر زیللنسین
از این گیجی تو خسته شدم ای چرخ فلک! چشمها چقدر به این روز بیحیا زنگ بزنند؟
سعدی نین باغ گلستانی گره ک حشره قده ر
آلماسی سلله لنیب خرماسی زنبیللنسین
باغ گلستان سعدی باید تا روز رستاخیز سیبش در سبد و خرمایش در زنبیل شود.
لعنت اول باد خزانه کی نظامی باغینین
بیر یاوا گلبسرین قویمادی کاکللنسین
لعنت به آن باد خزان که نگذاشت یک گلبهسر سادهٔ باغ نظامی کاکل داشته باشد.
آرزو جلگه لرینده بیز اکن مزرعه لر
دئییه سن ساقه لنیب قوی هله سنبللنسین
در جلگههای آرزو ما کشتزارهایی هستیم که گویی ساقه دارد و ریشه میدواند.
قصه چوخ قافیه یوخ آختاریرام تاپمیورام
یئریدیر شهریارین طبعی ده تنبللنسین
قصه بسیار است قافیه نیست. میجویم و نمییابم. جایش است طبع شهریار هم تنبلی کند.
حاشیه ها
این شعر را استاد زمانی سروده اند که تازه از تهران به تبریز آمده بودند و صبح برای خرید نان از خانه خارج می شوند و زمانی که به نانوایی می رسند از شاطر می خواهند که در صورت امکان نان را به صورت سوخاری بپزند و شاطر هم از استاد می خواهد که در وصف او شعری بگوید و استاد قبول می کند و فردای این روز شعر به شاطر می دهند
اشاره شهریار در ابیات پایانی به خفقانی است که مانع رشد و گسترش زبان ترکی می شد.
قصه چوخ قافیه یوخ میشه به عنوان یک ضرب المثل بکار برد
باغچاموز فاسد اولوپ گرک بیللن سین ,,
اشاره و کنایه از فساد حکومت است که باید اصلاح ساختاری شود و بیل بخورد و سنگهای ناجور آن برداشته شود , یعنی مدیران فاسد در هر طبقه و مقام عوض شوند تا استبداد و شرک و هواپرستی حاکم جای خویش را به حاکم عدالت ورز و آزادیخواه داده شود . همین