گنجور

غم باسدی قلیانیمی

قیشین قره قئییدی آلیب منیم جانیمی
خورتدان دئییب قوجالیق ، کسیب منیم یانیمی
بو سیگاردا زه لی تک ، دوشوب منیم جانیما
دوداق - دوداقه قویوب ، سورور منیم قانیمی
سازاق سازین قوراراق ، قولاقدی سانکی بورور
چکیبدی ایپلیگیمی ، قیریبدی قئیطانیمی
یئنه قیشین قوشونی ، پائیز مارشین چالاراق
کردیمده وارسا بیچیر ، لاله می ریحانیمی
اوشودوم ها اوشودوم، دئییر منیم دردیمی
کورسو تووین ایتیریب ، آختاریر درمانیمی
پاییزلامیش زمی یم، وریان منه نه گرک
دؤنرگه دؤندره جک ، دؤندیکجه وریانیمی
قوی چالخاسین بیزی بو ، زمانه ئهره کیمی
منیم سودوم چورویوب ، تورشاتسین آیرانیمی
هنر دیلین قلمین ایشدن سالان منی ده
ایشدن سالیب ایتیریب پاک ادیمی سانیمی
حیدربابا یولی تک ، یول باغلانیب اوزومه
آوچی فلک آولاییب سررویله جئیرانیمی
نازلی یاریم گئده لی ، سؤنوب منیم چیراغیم
خان وارسادا نه کاری ، ائوین کی یوخ خانیمی
مریم کؤچوب گئدیبن شهرزادینم دا گئدیر
فلک الیمدن آلیر ، درریمی مرجانیمی
یئتیم تک اوز - گؤزومی نیبت باسیب باساجاق
یامان قاریشدیریاجاق ، سلقه می ، سهمانیمی
نه دیز وار کی سورونوم، نه اوز وارکی قاییدیم
نه یوک قالیب نه یابی ، سویوبلا کروانیمی
ائلدن منی قئوجالیق ، آزقین سالیب ، سالاجاق
ایتیردی تبریزیم ، اودوزدو تهرانیمی
بیزیم ده چایخانامیز ، چای تؤکررک قوناغا
دولدوردی زردآب ایله ، منیم ده فنجانیمی
قلیانلا شهریاریم غمی قالدیر باقالیم
من ده خورولدادیرام ، غم باسدی قلیانیمی
۱۳۵۹

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قیشین قره قئییدی آلیب منیم جانیمی
خورتدان دئییب قوجالیق ، کسیب منیم یانیمی
هوش مصنوعی: گفتند که قیشین (باران) سیاه آمده و جانم را از من می‌گیرد، و در این حال به من می‌گوید که در کنارم بمان.
بو سیگاردا زه لی تک ، دوشوب منیم جانیما
دوداق - دوداقه قویوب ، سورور منیم قانیمی
این سیگار نیز به تنهایی به جان من افتاده است. لب به لب نهاده خون مرا می‌مکد.
سازاق سازین قوراراق ، قولاقدی سانکی بورور
چکیبدی ایپلیگیمی ، قیریبدی قئیطانیمی
هوش مصنوعی: ساز را با نغمه‌ای خوش و زیبا بنوازید، گویی که سخنانی عمیق و تأثیرگذار در دل می‌جوشد. انگار که در حال افشای رازهایی هستید که دلتان را پر کرده و به صدای دلنواز طبلی تبدیل شده است.
یئنه قیشین قوشونی ، پائیز مارشین چالاراق
کردیمده وارسا بیچیر ، لاله می ریحانیمی
هوش مصنوعی: با عشق و شوق فراوان، با درختان و گل‌ها هم‌نوا می‌شویم و از زیبایی‌های طبیعت لذت می‌بریم.
اوشودوم ها اوشودوم، دئییر منیم دردیمی
کورسو تووین ایتیریب ، آختاریر درمانیمی
هوش مصنوعی: می‌گوید که اگر درمانگر من درد من را ببیند و به من کمک کند، من بهبود پیدا می‌کنم و به زندگی امیدوار می‌شوم.
پاییزلامیش زمی یم، وریان منه نه گرک
دؤنرگه دؤندره جک ، دؤندیکجه وریانیمی
هوش مصنوعی: من در پاییز به سر می‌برم، و گرچه آسمان حادثه‌ها را به سوی من می‌فرستد، اما من به خودم ادامه می‌دهم و بر فراز آن‌ها ایستاده‌ام.
قوی چالخاسین بیزی بو ، زمانه ئهره کیمی
منیم سودوم چورویوب ، تورشاتسین آیرانیمی
هوش مصنوعی: من در این دنیا همچون یک قوی با بال‌های زیبا هستم، زیرا زمانه هر کسی را به نوعی به خود می‌کشد و من باید از رنج و سختی آن نجات یابم.
هنر دیلین قلمین ایشدن سالان منی ده
ایشدن سالیب ایتیریب پاک ادیمی سانیمی
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به هنر نوشتن اشاره دارد و بیان می‌کند که با تمرین و تلاش، به مهارت دست یافته است. همچنین، او احساس می‌کند که این هنر به نوعی او را متعهد و صادق نگه داشته و می‌توان به آن به چشم یک شکل از پاکی و صداقت نگریست.
حیدربابا یولی تک ، یول باغلانیب اوزومه
آوچی فلک آولاییب سررویله جئیرانیمی
حیدربابا راهش یکی‌ست. به رویم راه را بست. فلک به سان یک شکارچی سرو و آهویم را شکار کرد.
نازلی یاریم گئده لی ، سؤنوب منیم چیراغیم
خان وارسادا نه کاری ، ائوین کی یوخ خانیمی
از وقتی یار نازدارم رفته چراغم خاموش شده است. چه سود که مرد خانه هست وقتی خانمش نیست؟
مریم کؤچوب گئدیبن شهرزادینم دا گئدیر
فلک الیمدن آلیر ، درریمی مرجانیمی
مریم کوچ کرد و رفت. شهرزادم هم می‌رود. فلک از دستم مروارید و مرجانم را می‌ستاند.
یئتیم تک اوز - گؤزومی نیبت باسیب باساجاق
یامان قاریشدیریاجاق ، سلقه می ، سهمانیمی
هوش مصنوعی: من یتیم هستم و در حال حاضر در شرایط بدی قرار دارم؛ آن چشمانم را فراموش نکنید که ممکن است به دردسر بیفتم و سرنوشتم را تحت تأثیر قرار دهد.
نه دیز وار کی سورونوم، نه اوز وارکی قاییدیم
نه یوک قالیب نه یابی ، سویوبلا کروانیمی
هوش مصنوعی: من نه زنده‌ام مثل دیزی که بر روی دیوار است، نه بازگشتی دارم. نه از بین رفته‌ام و نه کسی به دنبالم می‌گردد، در حال حاضر در سوز و گداز زندگی‌ام.
ائلدن منی قئوجالیق ، آزقین سالیب ، سالاجاق
ایتیردی تبریزیم ، اودوزدو تهرانیمی
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به احساسات و تجربیات خود اشاره می‌کند. او از گذشته و خاطراتی که در تبریز داشته صحبت می‌کند، و در عین حال به آینده و آرزوهای خود هم نگاه می‌کند. احساسات او نشان‌دهنده پیوند عمیقش با سرزمینش و دلتنگی‌اش برای آنجا است. همچنین، اشاره به تهران نشان‌دهنده تضاد میان دو مکان و زندگی‌اش در آن‌هاست. در کل، این شعر احساسات نوستالوژیک و ارتباط شاعر با مناطق مختلف را به تصویر می‌کشد.
بیزیم ده چایخانامیز ، چای تؤکررک قوناغا
دولدوردی زردآب ایله ، منیم ده فنجانیمی
چایخانه‌مان برای مهمان چای و در فنجان من زردآب ریخت.
قلیانلا شهریاریم غمی قالدیر باقالیم
من ده خورولدادیرام ، غم باسدی قلیانیمی
هوش مصنوعی: شهر من به دلیل دلخوشی‌ها خالی است، غمی در دل دارم و احساساتم را بر سر کشیده‌ام. درواقع، غم باعث شده که احساس تنهایی و افسردگی کنم.

خوانش ها

غم باسدی قلیانیمی به خوانش حسام عبیری

حاشیه ها

1392/03/05 19:06
امین کیخا

با درود به شهریار که به اذری و پارسی داد سخن بداده است
قلیان یا نارگیله از چند بخش درست شده است نخست بادگیر دوم سرپوش سوم تنه چهارم لولاب که لوله ای است که در اب می رودپنجم شلنگ که به ان نی پیچ می گویند در أفغانی سرپوش را سر کانا می گویند و دست اخر ششم کوزه که اب را در بر می گیرد

1392/10/20 12:01
یعقوب خاوری

بیت دوم می گوید: این سیگار مانند زالو به جان من افتاده و لب بر لب نهاده و خون مرا می مکد

1392/11/04 08:02
شبرو

درود به شما کیخا جان، که در اشعار ترکی هم سیر می کنید و حاشیه می نویسید. یکی از معجزات شعر خوب این است که ترویج زبان می کند. محمد علی جمال زاه و تنی چند نزد شهریار ترکی یاد می گرفتند تا شاید از حیدربابا سر در بیاورند.

1392/11/04 14:02
امین کیخا

شبرو جان درود به جان پاکت .البته آذریها را دوست دارم . و دوستداری همدیگر و مهرمندی و نرمدلی را رواج می دهم . کوچک شما هستم .

1393/04/13 13:07
سعید

مطمئنا اشعار ترکی شهریار تاثیر خیلی بیشتری در شنونده میزاره. و سخنان آقای خاوری بی ربط نیست

1393/04/13 13:07
سعید

البته شبرو . ببخشید

1397/09/24 19:11
یاشات صادقی

با سلام و عرض امتنان
متأسفانه در کلیّه‌ی شعرهای ترکی شهریار، مضبوط در «گنجور»:
1) غلط املایی فراوانی وجود دارد.
2) نحو جملات اعلب غلط تایپ شده.
3) «نیم‌فاصله» رعایت نشده.
این نارسایی‌ها برای خوانش درست شعرها مشکل‌آفرین‌اند.
آقای حسام عنبری شعر «غم باسدی قلیلنیمی» را اوّلاً، به‌سیاق و آهنگ شعر کودکان می‌خوانند.
ثانیاً، نادرست می‌خوانند.
شعرهای ترکی شهریار که در این‌جا آمده، به‌یک ویرایش اساسی نیاز دارند.
با آرزوی توفیق برای گنجور
مؤیّد و موفق باشید.

1397/11/01 19:02
بهبود صابر

با سلام
ضمن تشکر از دوست عزیزی که شعر رو خوندند، ولی این شعر شهریار رو با وزن عروضی نباید خوند. وزن شعر هجاییست و خود مرحوم شهریار شعر رو به زیباترین شکل ممکن خونده که توی نت هست. اگر فرصت بکنم همون فایل رو ویرایش و نشان گذاری میکنم برای فایل صوتی.
لطفا شعر را به این صورت اصلاح بفرمایید:
قیشین قره قئییدی آلیب منیم جانیمی
خورتدان دئییب قوجالیق، کسیب منیم یانیمی
بو سیگار دا زه‌لی تک، دوشوب منیم جانیما
دوداق دوداغا قویوب، سورور منیم قانیمی
سازاق سازین قوراراق، قولاق‌دی سانکی بورور
چکیبدی ایپلیگیمی، قیریبدی قئیطانیمی
یئنه قیشین قوشونو، پاییز مارشین چالاراق
کردیمده وارسا بیچیر، لاله‌می رئیحانیمی
اوشودوم ها اوشودوم، دئییر منیم دردیمی
کورسو تووون ایتیریب، آختاریر درمانیمی
پاییزلامیش زمی‌یم، وریان منه نه گره‌ک
دؤنه‌رگه دؤنده‌ره‌جک، دؤندوکجه وریانیمی
قوی چالخاسین بیزی بو زمانه نئهره کیمی
منیم سوتوم چورویوب، تورشاتسین آیرانیمی
هنر دیلین قلمین ایشدن سالان منی ده
ایشدن سالیب ایتیریب پاک آدیمی سانیمی
حیدربابا یولو تک، یول باغلانیب اوزومه
آوچی فلک آولاییب سورویله جئیرانیمی
نازلی یاریم گئده‌لی، سؤنوب منیم چیراغیم
خان وارسا دا نه کاری، ائوین کی یوخ خانیمی
مریم کؤچوب گئدیبن شهرزادیم دا گئدیر
فلک الیمدن آلیر، درّومو مرجانیمی
یئتیم تک اوز گؤزومو نیبت باسیب باساجاق
یامان قاتیشدیراجاق، سلیقه‌می، سهمانیمی
نه دیز وار کی سورونوم، نه اوز وار کی قاییدیم
نه یوک قالیب نه یابی، سویوبلار کروانیمی
ائلدن منی قوجالیق، آزقین سالیب سالاجاق
ایتیردی تبریزیمی، اوتوزدو تهرانیمی
بیزیم ده چایخانامیز، چای تؤکه‌ره‌ک قوناغا
دولدوردو زردآب ایله، منیم ده فینجانیمی
قلیانلا شهریاریم قالدیر غمی باخالیم
من ده خورولدادیرام، غم باسدی قلیانیمی