غزل شمارهٔ ۹۲ - حرم قدس
روی در کعبه این کاخ کبود آمدهایم
چون کواکب به طواف و به درود آمدهایم
در پناه علم سبز تو با چهره زرد
به تظلم ز بر چرخ کبود آمدهایم
تا که مشکین شود آفاق به انفاس نسیم
سینهها مجمره عنبر و عود آمدهایم
پای این کاخ دلافروز همایون درگاه
چون فلک با سر تعظیم و سجود آمدهایم
پای بند سر زلفیم و پی دانه خال
چون کبوتر ز در و بام فرود آمدهایم
شاهدی نیست در آفاق به یکرویی ما
که به دل آینه غیب و شهود آمدهایم
بلبلانیم پر افشانده به گلزار جمال
وز بهار خط سبزت به سرود آمدهایم
سرمه عشق تو دیدیم و ز زهدان عدم
کورکورانه به دنیای وجود آمدهایم
شهریارا به طرب باش که از دولت عشق
فارغ از وسوسه بود و نبود آمدهایم
غزل شمارهٔ ۹۱ - عهد قدیم: چه شد آن عهد قدیم و چه شد آن یار ندیمغزل شمارهٔ ۹۳ - ساز عبادی: تا کی چو باد سر بدوانی به وادیام
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روی در کعبه این کاخ کبود آمدهایم
چون کواکب به طواف و به درود آمدهایم
هوش مصنوعی: ما به این کاخ آسمانی نزدیک شدهایم و مانند ستارهها به دور آن میچرخیم و احترام میگذاریم.
در پناه علم سبز تو با چهره زرد
به تظلم ز بر چرخ کبود آمدهایم
هوش مصنوعی: ما در سایه دانش تو که مانند سبزهای تازه و شاداب است، با چهرهای درهم و غمگین به مقابله با مشکلات و چالشهای زندگی آمدهایم.
تا که مشکین شود آفاق به انفاس نسیم
سینهها مجمره عنبر و عود آمدهایم
هوش مصنوعی: ما آمدهایم تا دنیا را با عطر دلپذیر و تازهای که از نفسهای ما برمیخیزد، پر کنیم؛ مانند عطر عنبر و دود خوشبو که فضا را معطر میکند.
پای این کاخ دلافروز همایون درگاه
چون فلک با سر تعظیم و سجود آمدهایم
هوش مصنوعی: ما با سر تعظیم و احترام، در برابر این کاخ دلانگیز و باعظمت حاضر شدهایم.
پای بند سر زلفیم و پی دانه خال
چون کبوتر ز در و بام فرود آمدهایم
هوش مصنوعی: ما به زلف تو وابستهایم و به دانهای که به شکل خال در چهرهات است، مانند کبوترانی که از در و بام فرود میآیند، از عشق و شوق به سمت تو میآییم.
شاهدی نیست در آفاق به یکرویی ما
که به دل آینه غیب و شهود آمدهایم
هوش مصنوعی: در جهان نشانهای نیست که نشاندهنده یکسانی ما باشد، زیرا ما با دلهای عمیق و درک خویش به حقیقت و واقعیت دست یافتهایم.
بلبلانیم پر افشانده به گلزار جمال
وز بهار خط سبزت به سرود آمدهایم
هوش مصنوعی: ما مانند بلبلانی هستیم که در باغ زیبایی پر و بال خود را گشودهایم و از بهار رنگ سبز تو با شادی و سرود آمدهایم.
سرمه عشق تو دیدیم و ز زهدان عدم
کورکورانه به دنیای وجود آمدهایم
هوش مصنوعی: ما در عشق تو بینا شدهایم و از دنیای عدم به طور ناخواسته به این جهان وجود پا گذاشتهایم.
شهریارا به طرب باش که از دولت عشق
فارغ از وسوسه بود و نبود آمدهایم
هوش مصنوعی: ای شهریار، شاد باش چرا که در عشق، دل آدمی از دغدغهها و فکرهای بیهوده خالی است و ما هم به همین خاطر به اینجا آمدهایم.