گنجور

غزل شمارهٔ ۸۴ - در کوچه باغات شمران

دل شبست و به شمران سراغ باغ تو گیرم
گه از زمین و گه از آسمان سراغ تو گیرم
به جای آب روان نیستم دریغ که در جوی
به سر بغلطم و در پیش راه باغ تو گیرم
نه لاله ام که برویم به طرف باغ تو لیکن
به دل چو لاله بهر نوبهار داغ تو گیرم
به بام قصر بیا و چراغ چهره بیفروز
که راه باغ تو در پرتو چراغ تو گیرم
به انعکاس افق لکه ابر بینم و خواهم
چو زلف بور تو انسی به چشم زاغ تو گیرم
نسیم باغ تو خواهم شدن که شاخه گل را
ز هر طرف که بچرخی دم دماغ تو گیرم
به جستجوی تو بس سرکشیدم از در و دیوار
سزد که منصب جاسوسی از کلاغ تو گیرم
حریف بزم شراب تو شهریار نباشد
مگر شبی به غلامی به کف ایاغ تو گیرم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل شبست و به شمران سراغ باغ تو گیرم
گه از زمین و گه از آسمان سراغ تو گیرم
هوش مصنوعی: دل تاریک و شب مانند حالتی از اضطراب و دل‌نگرانی است. در این حال، من به دنبال باغی هستم که تو در آن هستی. گاهی از زمین، گاهی از آسمان دنبالت می‌گردم.
به جای آب روان نیستم دریغ که در جوی
به سر بغلطم و در پیش راه باغ تو گیرم
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم به جای آب روان باشم و افسوس که در جوی، در بی‌حرکتی سر می‌زنم و در مقابل مسیر باغ تو گیر کرده‌ام.
نه لاله ام که برویم به طرف باغ تو لیکن
به دل چو لاله بهر نوبهار داغ تو گیرم
هوش مصنوعی: من مانند لاله‌ای نیستم که به سوی باغ تو بروم، اما در دل همچون لاله‌ای در هر بهار، درد و داغ تو را احساس می‌کنم.
به بام قصر بیا و چراغ چهره بیفروز
که راه باغ تو در پرتو چراغ تو گیرم
هوش مصنوعی: به بالای قصر بیا و نور چهره‌ات را روشن کن، چرا که من می‌خواهم در روشنایی تو به راه باغ تو بروم.
به انعکاس افق لکه ابر بینم و خواهم
چو زلف بور تو انسی به چشم زاغ تو گیرم
هوش مصنوعی: به تصویر افق، لکه‌ای از ابر را می‌بینم و می‌خواهم مانند موهای بور تو، به چشم سیاه تو وابسته شوم.
نسیم باغ تو خواهم شدن که شاخه گل را
ز هر طرف که بچرخی دم دماغ تو گیرم
هوش مصنوعی: می‌خواهم به نسیمی در باغ تو تبدیل شوم تا هر بار که به دور شاخه گل بچرخم، بوی تو را حس کنم.
به جستجوی تو بس سرکشیدم از در و دیوار
سزد که منصب جاسوسی از کلاغ تو گیرم
هوش مصنوعی: به خاطر یافتن تو، از همه جا به دنبال تو گشتم و چه خوب است که به من اجازه دهند تا به عنوان جاسوس تو از کلاغ تو استفاده کنم.
حریف بزم شراب تو شهریار نباشد
مگر شبی به غلامی به کف ایاغ تو گیرم
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر می‌گوید: کسی که در میخانه و جشن شراب با تو رقابت کند، باید مانند یک پادشاه باشد. اما اگر چنین کسی نباشد، تنها در یک شب قادر هستم که به عنوان خدمتکار تو، فرصتی برای نزدیک شدن به تو پیدا کنم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۴ - در کوچه باغات شمران به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۸۴ - در کوچه باغات شمران به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/03/24 09:05
اصغر

در بیت چهارم استاد از این بیت حافظ اقتباس کرده اند :
ستاره ی شب هجران نمی فشاند نور
به بام قصر برآ وچراغ مه بر کن