گنجور

غزل شمارهٔ ۶۴ - روزه‌شکن

تا دهن بسته‌ام از نوش‌لبان می‌برم آزار
من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار
تا بهار است دری از قفس من نگشاید
وقتی این در بگشاید که گلی نیست به گلزار
چشم شاهد به سراپردهٔ مژگان چه حکایت
آهو از سبزه برآورد سر و شیر ز نیزار
هرگز این دور گل و لاله نمی‌خواستم از بخت
که حریفان همه زار از من و من از همه بیزار
دست و ابزار چو می‌داد به گوش هنرم گفت
رو که بازار تو روزی که نه دست است و نه ابزار
هردم از سینهٔ این خاک دلی زار بنالد
که گلی بودم و بازیچه گلچین دل‌آزار
گل بجوشید و گلابش همه خیس عرق شرم
که به یک خندهٔ طفلانه چه بود آن همه آزار
چشم نرگس نگران است ولی داغ شقایق
چشم خونین شفق بیند و اَبرِ مَهِ آزار
ابر از آن بر سر گل‌های چمن زار بگرید
که خزان بیند و آشفتن گل‌های چمنزار
شهریار است و همین شیوهٔ شیدایی بلبل
بگذارید بگرید به هوای گل خود زار

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا دهن بسته‌ام از نوش‌لبان می‌برم آزار
من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار
هوش مصنوعی: من که دهنم را بسته‌ام و از لب‌های شیرین کسی چیزی نمی‌خورم، اگر روزه باشم و نتوانم چیزی بخورم، می‌بینم که خوش‌مزه‌ترین خرماها در بازار می‌آید و من را آزار می‌دهد.
تا بهار است دری از قفس من نگشاید
وقتی این در بگشاید که گلی نیست به گلزار
هوش مصنوعی: تا زمانی که بهار هست، در قفس من باز نخواهد شد. وقتی که این در باز شود، دیگر گلی در گلزار نخواهد بود.
چشم شاهد به سراپردهٔ مژگان چه حکایت
آهو از سبزه برآورد سر و شیر ز نیزار
هوش مصنوعی: چشم، دیدنی از زیبایی‌های چشم‌ها و مژگان را روایت می‌کند؛ مانند داستان آهو که از میان سبزه‌ها بیرون آمده است و شیر که از کنار نیزار حضور دارد.
هرگز این دور گل و لاله نمی‌خواستم از بخت
که حریفان همه زار از من و من از همه بیزار
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌خواستم در این دنیای زیبا و پر از گل و لاله به سر ببرم، چرا که حریفانم همه در حال ناراحتی و زاری هستند و من نیز از همه آنها خسته و بیزارم.
دست و ابزار چو می‌داد به گوش هنرم گفت
رو که بازار تو روزی که نه دست است و نه ابزار
هوش مصنوعی: هنگامی که هنرمند ابزار و وسایلش را در اختیار او قرار داد، به او گفت: برو به بازار، زیرا روزی خواهد رسید که نه دستی برای کار کردن خواهی داشت و نه ابزاری برای انجام هنرت.
هردم از سینهٔ این خاک دلی زار بنالد
که گلی بودم و بازیچه گلچین دل‌آزار
هوش مصنوعی: هر لحظه از دل این زمین صدایی غم‌انگیز بلند می‌شود که من گلی بودم و در دست کسی که دلش را می‌شکند، بازیچه‌ای بیش نبودم.
گل بجوشید و گلابش همه خیس عرق شرم
که به یک خندهٔ طفلانه چه بود آن همه آزار
هوش مصنوعی: گل شکفته و عرق گلابش از خجالت خیس شده است، زیرا که با یک خنده کودکانه، همه آن سختی‌ها و آزارها به چه معنی بود.
چشم نرگس نگران است ولی داغ شقایق
چشم خونین شفق بیند و اَبرِ مَهِ آزار
هوش مصنوعی: چشم نرگس با نگرانی به اطراف نگاه می‌کند، اما داغ شقایق باعث بروز زخم‌هایی در چشم شفق شده و ابر مه نیز موجب آزار و اذیت می‌شود.
ابر از آن بر سر گل‌های چمن زار بگرید
که خزان بیند و آشفتن گل‌های چمنزار
هوش مصنوعی: ابر به خاطر دیدن پژمردگی و نابودی گل‌های چمن‌زار گریه می‌کند، زیرا فصل خزان را مشاهده می‌کند که بر زیبایی گل‌ها تاثیر می‌گذارد.
شهریار است و همین شیوهٔ شیدایی بلبل
بگذارید بگرید به هوای گل خود زار
هوش مصنوعی: شهریار همانند بلبل عاشق است و با نوعی از شیدایی خود، اجازه دهید که با احساساتش گریه کند و به خاطر گل محبوبش غمگین باشد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۶۴ - روزه شکن به خوانش پری ساتکنی عندلیب

حاشیه ها

1392/11/08 18:02
Negin

سلام؛مرسی از سایت خوبتون.
فقط من یه چیزی رو توی هر سایتی که میرم اشتباه نوشته؛یعنی وزنش بامصرع قبلش جور درنمیاد.منظورم بیت:چشم نرگس نگران است ولی داغ شقایق/چشم خونین شفق بیند و"ابر مه آزار"
"ابر"در اینجا وزن شعر و بهم زده.ممکنه چیز دیگه ای باشه مثل:ابروی مه آزار؛چون قبلش کلمه ی "چشم"هم به کاربرده شده٬خیلی امکان داره که کلمه ی ابر٬همون ابرو باشه.
بازم اگه امکانش هست٬یه کمکی به من بکنید در این باره؛
ممنون.

1395/06/05 23:09
یاری

خانم نگین ابر مه آزار صحیح است و باید ابر و مه را با کسره بخوانید ماه آزار یا آذار یکی از ماه های رومی هستش که تقریبا مطابقه با فروردین

1401/05/25 11:07
عرشیا غلامی

سلام و عرض ادب.

املای واژه ی آزار در بیت ششم نادرست است و املای صحیح آن آذار است.