اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شبها به کنج خلوتم آواز میدهند
کای خفته گنج خلوتیان باز میدهند
هوش مصنوعی: شبها در تنهاییام صداهایی به من میرسد که به من میگویند، ای کسی که در خواب غفلت هستی، رازهایی از عزلتنشینان را برایت فاش میکنند.
گویی به ارغنون مناجاتیان صبح
از بارگاه حافظم آواز میدهند
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که صبح، صدای دلنشین مناجاتیها به گوش میرسد که به نوعی از حافظ الهام میگیرند.
وصل است رشته سخنم با جهان راز
زان در سخن نصیبهام از راز میدهند
هوش مصنوعی: رشته کلام من به جهانی پر از راز متصل است و به همین خاطر در گفتارم، از رازها سهمی به من میدهند.
وقتی همای شوق مرا هم فرشتگان
تا آشیان قدس تو پرواز میدهند
هوش مصنوعی: زمانی که شوق و آرزوی من به اوج میرسد، فرشتگان مرا تا جایی که تو در آن حضور داری، میبرند.
ساز سماع زهره در آغوش طبع توست
خوش خاکیان که گوش به این ساز میدهند
هوش مصنوعی: صدای خوش ساز سماع از دل تو به گوش میرسد و مردم زمین به آن توجه میکنند.
آنجا که دم زند ز تجلی جمال یار
فرصت به آبگینه غمّاز میدهند
هوش مصنوعی: در جایی که جلوهگری زیبایی محبوب به نمایش گذاشته میشود، به فرصتی تبدیل میشود که اشکها و غمها را در دل شیشهای تجلی میدهد.
سازش به هر سری نکند تاج افتخار
آزادگی به سرو سرافراز میدهند
هوش مصنوعی: هر فردی که در مسیر آزادگی تلاش کند، باید در برابر چالشها و مشکلات پایدار باشد و تنها در این صورت است که میتواند به مقام والای سربلندی و افتخار دست یابد.
ما را رسد مدیحه حافظ که وصف گل
با بلبلان قافیهپرداز میدهند
هوش مصنوعی: ما باید به زیباییهای زندگی و نعمتهای آن بپردازیم، همانطور که شاعران و بلبلها دربارهٔ گلها شعر میسرایند و زیبایی آنها را وصف میکنند.
تا شب به حجلهٔ فلک آمد عروس ماه
شمعی به دست زهرهٔ طناز میدهند
هوش مصنوعی: تا شب از راه رسید و عروس ماه به آسمان آمد، زهرهٔ زیبا با شعلهای در دست به او خوشامد میگوید.
آنجا که ریزهکاری سبک بدیع تست
ما را به مکتب قلمانداز میدهند
هوش مصنوعی: در جایی که ظرافتها و زیباییهای خاص تو ما را به دنیای نوین نوشتن میکشاند.
دیوان توست یا که پس از کشتگان جنگ
رختی به خانوادهٔ سرباز میدهند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که آیا دیوانگی تو به حدی است که مانند جنگی که در آن سربازان کشته میشوند، لباس یا نشانهای از خود را به خانوادهٔ آنان هدیه میدهی؟
هرگز به ناز سرمه فروشش نیاز نیست
نرگس که از خم ازلش ناز میدهند
هوش مصنوعی: نرگس به زیبایی و ناز خود نیازی به سرمۀ فروش ندارد، زیرا از ابتدا، زیباییاش خود به خود و بدون تلاش نمود دارد.
بارد مه و ستاره در ایوان شهریار
کامشب صلا به حافظ شیراز میدهند
هوش مصنوعی: امشب در محوطه شاه، ماه و ستارهها به طرز زیبایی درخشیده و به حافظ شیراز ندا میدهند.
حاشیه ها
سلام
در مورد این غزل از زبان هوشنگ ابتهاج(ه.الف.سایه) در مستندی که از ایشون پخش شد نکته جالبی شنیدم که با رعایت امانت اینجا ذکر میکنم:
سایه در یه جلسه عمومی به ذکر خاطره جالبی از شهریار پرداخت، به مزاح گفت من و شهریار املاکمون مشاع بود!(کنایه از اینکه خیلی اشعار رو از هم وام می گرفتیم) در سال 1326 بعد از فوت مادرم من غزلی داشتم می ساختم، به شهریار گفتم شهریار جان من دارم غزلی می سازم چند بیتی براش خوندم گفت این رو بده به من!! من نفهمیدم چی میگه! فکر کردم شوخی می کنه. گفتم همش مال شما!! گفت نه جدی میگم این رو بده من می سازم.
فرداش شهریار رو دیدم گفت اون غزل رو ساختم!
من گفته بودم " شبها مرا ز کوی تو آواز می دهند//کاینجا بهشت گمشدگان باز می دهند" پرت و پلاست!!(این رو خود سایه گفت) اما شهریار اینطوری ساخته بود که:" شبها به کنج خلوتم آواز می دهند//کای خفته گنج خلوتیان باز می دهند" خیلی قشنگه واقعا.
خدا سایه رو حفظ کنه و شهریار رو رحمت کنه.
منبع مطلب فوق هم مستند "سایه به روایت مسعود بهنود" است.
1397/01/27 17:03
محسن امیری
والبته در همان مستند جناب سایه در انتها میفرمایند که بیت اول خیلی قشنگه و ای کاش باقی بیتها هم به همین قشنگی بود!!
1399/10/17 14:01
مرتضی توکلی
لطفا بیت آخر اصلاح شود «بارد مه و» به جای «بار دمه». فاصله از بین «ر» و «د» به بعد از «د» منتقل شود.
و سپاس فراوان از گنجور و گنجوریان