گنجور

غزل شمارهٔ ۴۰ - شتاب شباب

شباب عمر عجب با شتاب می‌گذرد
بدین شتاب خدایا شباب می‌گذرد
شباب و شاهد و گل مغتنم بود ساقی
شتاب کن که جهان با شتاب می‌گذرد
خوش آن دقایق مستی که زیر سایهٔ بید
به نالهٔ دف و چنگ و رباب می‌گذرد
به چشم خود گذر عمر خویش می‌بینم
نشسته‌ام لب جویی و آب می‌گذرد
به روی ماه نیاری حدیث زلف سیاه
که ابر از جلو آفتاب می‌گذرد
غبار آینهٔ دل حجاب دیدهٔ ماست
وگرنه شاهد ما بی‌نقاب می‌گذرد
چه الفتی‌ست میان من و سر زلفش
که عمر من همه در پیچ و تاب می‌گذرد
خراب گردش آن چشم جاودان‌مستم
که دور جام جهان خراب می‌گذرد
به یاد نرگس مست تو تا شدم مخمور
خیال خواب به چشمم به خواب می‌گذرد
به آب و تاب جوانی چگونه غره شدی
که خود جوانی و این آب و تاب می‌گذرد
به زیر سنگ لحد استخوان پیکر ما
چو گندمی است که از آسیاب می‌گذرد
کمان چرخ فلک شهریار در کف کیست
که روزگار چو تیر شهاب می‌گذرد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شباب عمر عجب با شتاب می‌گذرد
بدین شتاب خدایا شباب می‌گذرد
هوش مصنوعی: ش youths’ lives pass quickly and surprisingly; oh God, how swiftly youth fades away.
شباب و شاهد و گل مغتنم بود ساقی
شتاب کن که جهان با شتاب می‌گذرد
هوش مصنوعی: در لحظه‌های جوانی، زیبایی و گل‌ها فرصت‌های خوبی هستند؛ ای ساقی، زودتر بیفزا که زندگی به سرعت در حال گذر است.
خوش آن دقایق مستی که زیر سایهٔ بید
به نالهٔ دف و چنگ و رباب می‌گذرد
هوش مصنوعی: لحظات خوشی که در حالتی سرمستی زیر سایهٔ درخت بید سپری می‌شود و با صدای دف، چنگ و رباب همراه است، بسیار دلنشین و زیباست.
به چشم خود گذر عمر خویش می‌بینم
نشسته‌ام لب جویی و آب می‌گذرد
هوش مصنوعی: به چشم خود دارم می‌بینم که عمرم در حال گذر است. نشسته‌ام کنار جوی آب و جریان آن را مشاهده می‌کنم.
به روی ماه نیاری حدیث زلف سیاه
که ابر از جلو آفتاب می‌گذرد
هوش مصنوعی: به زیبایی و جذابیت چهره کسی اشاره می‌کند و می‌گوید که مانند ابر که جلوی تابش خورشید را می‌گیرد، نباید به زلف مشکی‌اش پرداخته شود. در واقع، به جای تمرکز بر روی این ویژگی، بهتر است به زیبایی واقعی او توجه کنیم.
غبار آینهٔ دل حجاب دیدهٔ ماست
وگرنه شاهد ما بی‌نقاب می‌گذرد
هوش مصنوعی: آلودگی و پرده‌ای که بر دل ما نشسته، مانع دیدن حقیقت است؛ در غیر اینصورت، معشوق ما به سادگی و بدون هیچ پوششی پیش روی ماست و در دسترس است.
چه الفتی‌ست میان من و سر زلفش
که عمر من همه در پیچ و تاب می‌گذرد
هوش مصنوعی: میان من و موهای او چه رابطه‌ای وجود دارد که عمرم تماماً در کش و قوس و نوسان گذرانده می‌شود.
خراب گردش آن چشم جاودان‌مستم
که دور جام جهان خراب می‌گذرد
هوش مصنوعی: خرابی ناشی از نگاه آن چشم ابدی مرا مست کرده است، چرا که جهان در حال گردش است و من در حال نوشیدن از جام زندگی‌ام.
به یاد نرگس مست تو تا شدم مخمور
خیال خواب به چشمم به خواب می‌گذرد
هوش مصنوعی: به خاطر یاد تو، که مانند نرگس مستی، خوشحالم و سرمست می‌شوم. خیال تو همچنان در خوابم می‌گذرد و در چشمم تصویر تو نقش می‌بندد.
به آب و تاب جوانی چگونه غره شدی
که خود جوانی و این آب و تاب می‌گذرد
هوش مصنوعی: چگونه به زیبایی و شکوه جوانی افتخار کردی در حالی که خود جوانی و این زیبایی و شکوه همگان به زودی به پایان می‌رسند؟
به زیر سنگ لحد استخوان پیکر ما
چو گندمی است که از آسیاب می‌گذرد
هوش مصنوعی: در زیر خاک و درون قبر، استخوان‌های ما مانند گندمی هستند که از آسیاب عبور می‌کند.
کمان چرخ فلک شهریار در کف کیست
که روزگار چو تیر شهاب می‌گذرد
هوش مصنوعی: کمان آسمان در دست چه کسی است که روزگار مانند تیر شهاب می‌گذرد و به سرعت رخ می‌دهد؟

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۰ - شتاب شباب به خوانش پری ساتکنی عندلیب

حاشیه ها

1388/07/24 14:09
mareshtani

merae awale beide 4 tasheh shawad
---
پاسخ: با تشکر، «به» اضافی حذف شد.

1393/08/21 10:11
علی اکبر باقری ارومی

دوران شباب وجوانی دورانی است که حتی در تعلیمات دین اسلام ، دورانی باشکوه توصیف گشته است شهریاغر در شعر خویش شکوه آن را جستجو کرده است ونکته در همین شکوه است که باید در پیمودن جوانی با توبه وبازگشت بسوی خدا باید جوان تجربه کند چنانچه پیامبر اکرم که درود خدا بر ایشان باد فرموده اند : جوان با توبه شناخته میشود "الشاب تاب "

1395/07/23 20:09
حاجی محمدی

باسلام .انکارزحمات بیش ازحدتهیه کنندگان این متون ناسپاسی است ولی نمیذانم چرا باحذف ابیاتی ازیک غزل یاقصیده ازشعشعه فکری شاعرمی کاهید؟فی المثل درغزل شماره40چهاربیت اززیباترین ابیات حذف شده است که آدم رابه یادسانسورچی های قدیم می اندازد.(ابیات 3و6و7و9) .البته مواردیکی دوتانیست این حالت رادردیوان تمام شعرا می بینم .به هرحال اززحمات عاشقانه شمامتشکریم.

1395/07/23 20:09
حاجی محمدی

اظهارات این جانب درمقایسه همین غزل شماره 40شماباچاپ هفتم ص 228 جلداول است