غزل شمارهٔ ۱۴ - ساز حبیب
صدای سوز دل شهریار و ساز حبیب
چه دولتی است به زندانیان خاک نصیب
به هم رسیده در این خاکدان ترانه و شعر
چو در ولایت غربت دو همزبان غریب
روان دهد به سر انگشت دلنواز به ساز
که نبض مرده جهد چون مسیح بود طبیب
صفای باغچه قلهک است و از توچال
نسیم همره بوی قرنفل آید و طیب
به گرد آیه توحید گل صحیفه باغ
ز سبزه چون خط زنگار شاهدان تذهیب
دو شاهدند بهشتی بسوی ما نگران
به لعل و گونه گلگون بهشت لاله و سیب
به تُرک چشم و چلیپای زلف بخشیده
گناه فتنهٔ چنگیز و جنگهای صلیب
چو دو فرشته الهام شعر و موسیقی
روان ما شود از هر نگاهشان تهذیب
مگر فروشده از بارگاه یزدانند
که بزم ما مرسادش ز اهرمن آسیب
بریز باده که دستور منع می امشب
حکومتیست که مجلس نمیکند تصویب
صفای مجلس انس است شهریارا باش
که تا حبیب به ما ننگرد به چشم رقیب
غزل شمارهٔ ۱۳ - سوز و ساز: باز کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشبغزل شمارهٔ ۱۵ - نقش حقایق: ای چشم خمارین که کشد سرمه خوابت
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صدای سوز دل شهریار و ساز حبیب
چه دولتی است به زندانیان خاک نصیب
هوش مصنوعی: صدای دردناک شهریار و نواهای حبیب چه نعمت و خوشبختی است که به زندانیان خاک میرسد.
به هم رسیده در این خاکدان ترانه و شعر
چو در ولایت غربت دو همزبان غریب
هوش مصنوعی: در این زمین، شعر و ترانه به هم پیوستهاند، همانطور که در دیار غربت دو همزبان غریب به هم نزدیک میشوند.
روان دهد به سر انگشت دلنواز به ساز
که نبض مرده جهد چون مسیح بود طبیب
هوش مصنوعی: با نوای دلنواز، زندگی به قلبی مرده میبخشد و مانند مسیح، پزشک روح و جان است.
صفای باغچه قلهک است و از توچال
نسیم همره بوی قرنفل آید و طیب
هوش مصنوعی: در باغچه قلهک هوای خوبی به مشام میرسد و نسیم از توچال همراه با عطر گلهای خوشبو میآید.
به گرد آیه توحید گل صحیفه باغ
ز سبزه چون خط زنگار شاهدان تذهیب
هوش مصنوعی: در میان آیه توحید، گلهای زیبای باغ مانند خطی که با زنگار تزیین شده، خود را نشان میدهند.
دو شاهدند بهشتی بسوی ما نگران
به لعل و گونه گلگون بهشت لاله و سیب
هوش مصنوعی: دو شاهد زیبا از بهشت به ما چشم دوختهاند؛ یکی با لبهای قرمز و دیگری با چهرهای گلگون، مانند لاله و سیب.
به تُرک چشم و چلیپای زلف بخشیده
گناه فتنهٔ چنگیز و جنگهای صلیب
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت چشمان و موی فردی اشاره دارد و به نوعی میگوید که این زیباییها باعث بروز فتنه و جنگهای بزرگ تاریخی شده است. به عبارتی دیگر، زیبایی وجاذبههای ظاهری میتواند منجر به حوادث و مشکلات مهمی در تاریخ شود.
چو دو فرشته الهام شعر و موسیقی
روان ما شود از هر نگاهشان تهذیب
هوش مصنوعی: وقتی دو فرشته الهام شعر و موسیقی در وجود ما جریان پیدا میکنند، هر بار که به آنها نگاه میکنیم، روح و جان ما تصفیه و پالایش میشود.
مگر فروشده از بارگاه یزدانند
که بزم ما مرسادش ز اهرمن آسیب
هوش مصنوعی: آیا جز کسانی که در درگاه خداوند به مقام رفیع رسیدهاند، کسی میتواند مانع خوشی و شادی ما شود و از آسیبهای اهریمن دور نگهماند؟
بریز باده که دستور منع می امشب
حکومتیست که مجلس نمیکند تصویب
هوش مصنوعی: امشب باده بنوشید چون فرمانی برای منع شراب وجود ندارد و این نشان میدهد که برگزاری مجلس و محفل ستایش و خوشی مجاز است.
صفای مجلس انس است شهریارا باش
که تا حبیب به ما ننگرد به چشم رقیب
هوش مصنوعی: محیط دوستانه و صمیمانهای که در آن هستیم، بسیار زیبا و دلنشین است، شهریار. چون تا زمانی که محبوب توجهاش را به ما معطوف نکند، چشم حسودان و رقیبان به ما دوخته شده است.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۴ - ساز حبیب به خوانش پری سانکنی عندلیب
حاشیه ها
1393/10/06 17:01
ناشناس
منظور از حبیب دراین غزل استاد حبیب الله بدیعی
1393/12/28 22:02
سعید
منظور از حبیب در این شعر استاد حبیب سماعی هستند که از دوستان استاد شهریار بوده اند.