غزل شمارهٔ ۱۳۳ - با روح صبا
ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی
چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی
تو که آتشکده عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
تو به صد نغمه زبان بودی و دلها همه گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی
خلق را گرچه وفا نیست و لیکن گل من
نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی
تا ابد خاطر ما خونی و رنگین از تست
تو هم آمیخته با خون سیاوش شدی
ناز می کرد به پیراهن نازک تن تو
نازنینا چه خبر شد که کفن پوش شدی
چنگی معبد گردون شوی ای رشک ملک
که به ناهید فلک همسر و همدوش شدی
شمع شبهای سیه بودی و لبخندزنان
با نسیم دم اسحار همآغوش شدی
شب مگر حور بهشتیت به بالین آمد
که تواش شیفته زلف و بناگوش شدی
باز در خواب شب دوش ترا می دیدم
وای بر من که توام خواب شب دوش شدی
ای مزاری که صبا خفته به زیر سنگت
به چه گنجینه اسرار که سرپوش شدی
ای سرشگ اینهمه لبریز شدن آن تو نیست
آتشی بود در این سینه که در جوش شدی
شهریارا به جگر نیش زند تشنگیم
که چرا دور از آن چشمه پرنوش شدی
غزل شمارهٔ ۱۳۲ - شمشیر قلم: نالم از دست تو ای ناله که تاثیر نکردیغزل شمارهٔ ۱۳۴ - انتظار: باز امشب ای ستاره تابان نیامدی
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی
چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی
هوش مصنوعی: ای نسیم، با تو چه سخنی کردند که سکوت کردی؟ چه شرابی به تو دادند که سرمست و گنگ شدی؟
تو که آتشکده عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی
هوش مصنوعی: تو که همیشه مظهر عشق و محبت بودهای، چه بر سرت آمده که حالا به حالت خاموش و سرد درآمدهای؟
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
هوش مصنوعی: به چه دستی آن آوازی را زدی که شب هنگام باعث شد خودت هم از شنیدنش دچار احساسات عمیق و بیهوشی شوی؟
تو به صد نغمه زبان بودی و دلها همه گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی
هوش مصنوعی: تو زبانت پر از نغمهها و موزیک بوده و دلهای همه به سخنان تو گوش میدادند. حالا چه چیزی شنیدی که زبانت را بستهای و خودت به شنونده تبدیل شدهای؟
خلق را گرچه وفا نیست و لیکن گل من
نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی
هوش مصنوعی: هرچند مردم معمولاً وفادار نیستند، اما من به گل خود اعتماد دارم و نمیدانم که تو رفتهای و من را فراموش کردهای.
تا ابد خاطر ما خونی و رنگین از تست
تو هم آمیخته با خون سیاوش شدی
هوش مصنوعی: همیشه یاد تو در دل ما غمگین و پررنگ خواهد بود و تو به نوعی با خون سیاوش پیوند خوردهای.
ناز می کرد به پیراهن نازک تن تو
نازنینا چه خبر شد که کفن پوش شدی
هوش مصنوعی: تو که با پیراهن نازک خود، زیبایی و ناز میکردی، حالا چه شده که در کفن پیچیدهای؟
چنگی معبد گردون شوی ای رشک ملک
که به ناهید فلک همسر و همدوش شدی
هوش مصنوعی: ای کاش مانند معبدی در آسمان باشی، که به خاطر زیباییات، پادشاهی به تو حسادت کند؛ چون تو نیز همسر و همراه ناهید (سیاره زهره) هستی.
شمع شبهای سیه بودی و لبخندزنان
با نسیم دم اسحار همآغوش شدی
هوش مصنوعی: تو همچون شمعی در شبهای تار بودهای و در ساعات نزدیک dawn، با نسیم خنک صبحگاهی به آرامی درآغوش هم رفتی و لبخند زدی.
شب مگر حور بهشتیت به بالین آمد
که تواش شیفته زلف و بناگوش شدی
هوش مصنوعی: شاید شب عطر و زیبایی حوری بهشتی تو را به خواب آورد و تو را مجذوب زلف و گوشوارهاش کند.
باز در خواب شب دوش ترا می دیدم
وای بر من که توام خواب شب دوش شدی
هوش مصنوعی: دیشب دوباره در خواب تو را دیدم، و آه بر من که تو هم در خواب دیشب به سر میبردی.
ای مزاری که صبا خفته به زیر سنگت
به چه گنجینه اسرار که سرپوش شدی
هوش مصنوعی: ای آرامگاهی که نسیم صبحگاهی زیر سنگت خوابیده است، چه گنجینهای از رموز و رازها در دل داری که به طور پنهان و محافظتشدهای نگهداشته شده است.
ای سرشگ اینهمه لبریز شدن آن تو نیست
آتشی بود در این سینه که در جوش شدی
هوش مصنوعی: ای اشک، این همه پر شدن از عشق تو نیست. بلکه آتشی در دل من بود که باعث این جوش و خروش شدی.
شهریارا به جگر نیش زند تشنگیم
که چرا دور از آن چشمه پرنوش شدی
هوش مصنوعی: شهریارا دلش از تشنگی میسوزد و نگران است که چرا از آن چشمهی پرآب و دلنشین فاصله گرفتهای.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۳۳ - با روح صبا به خوانش پری ساتکنی عندلیب
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"تصنیف سوگ صبا"
با صدای وحید تاج (آلبوم ساز شبانگاهی)
حاشیه ها
1390/07/19 14:10
araghi
در بیت یکی مانده به آخر در مصرع اول به نظر می رسد کلمه نیست به اشتباه نیت تایپ شده است.
با تشکر
عراقی
1392/05/29 12:07
ساقی
این شعر در سوگ استاد حسن صبا،دوست دیرین شهریار سروده شده.روح استاد صبا شاد و نام و یادشون گرامی.
1399/02/27 00:04
حامد زرین قلمی
وای بر من که تو /هم/ خوابِ شب دوش شدی
صحیح می باشد
1404/01/05 10:04
علی تشکری
به نظرم توام صحیح هستش .. منظور شاعر این هست که وای بر من که تو برای من تبدیل شدی به یک خواب
1402/07/14 20:10
ادبیات
روحت شاد، حافظ دوران🌹🌹