اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای ماه شب دریا ای چشمه زیبایی
یک چشمه و صد دریا فری و فریبایی
هوش مصنوعی: ای ماهی که مانند دریا در شب میدرخشی، تو نمادی از زیبایی هستی. تو همچون یک چشمهای هستی که در خود صد دریا را نهفته دارد، و در عین حال فریبنده و جذابی.
من زشتم و زندانی اما مه رخشنده
در پرده نه زیبنده است با آن همه زیبایی
هوش مصنوعی: من وجودی زشت و محدود دارم، اما زیبایی و جذابیت خاصی که در چهرهام نهفته است، با آن همه زیبایی که در دنیا وجود دارد، بینظیر و مناسب است.
در چاهِ غم و غوغا چون من چه نشستی، خیز
ای یوسف از این زندان برکُن سر غوغایی
هوش مصنوعی: در میان مشکلات و دردهای زندگی، چرا مثل من در این وضعیت نشستهای؟ ای یوسف، از این زندان برخیز و صدای بلند و شاد را راه بینداز.
افلاک چراغان کن کآفاق همه چشمند
غوغای شبابست و آشوب تماشایی
هوش مصنوعی: آسمان را روشن کن، زیرا جهان در حال مشاهده و تماشا است، جوانی و جوانیطلبی در همهجا غوغا و هیجان ایجاد کرده است.
رقّاصهٔ مهتابت خندان به سرِ آفاق
گو باز گل افشاند با دامن دیبایی
هوش مصنوعی: رقصندهٔ ماه روشن و خندان است و در آسمان میگوید که دوباره با دامن نرم و زیبا، گلها را به پاشید.
سیمای تو روحانی در آینه دریاست
ارزانی دریا باد این آینهسیمایی
هوش مصنوعی: چهرهی تو حالتی ملکوتی دارد و آینهای که این چهره را منعکس میکند، سرشار از زیبایی دریاست. امیدوارم این آینه تو را به دریا بخشیده باشد.
زرکوب کواکب را خال رخ دریا کن
بنگار چو میناگر این صفحه مینایی
هوش مصنوعی: این بیت به تصویرگری زیبایی اشاره دارد. شاعر از هنرمند میخواهد که با مهارتهای خود، نقطهای بر چهره دریا ایجاد کند که مانند نقش و نگارهای زیبا بر مینا باشد. در واقع، هنرمند باید با دقت و هنرمندی، زیباییها را به تصویر بکشد و احساسی از لطافت و ظرافت به وجود آورد.
زآن شعشعه دنیایی مستغرق اندیشه است
دریا همه رؤیایی، رؤیا همه دریایی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که نور و زیبایی زندگی باعث شده است که افکار و اندیشهها در عمق دریا غرق شوند، به طوری که همه چیز در این دنیا شبیه یک رؤیا به نظر میرسد و هر رؤیا نیز مانند دریایی بیپایان است.
با چنگ خدایان خیز آشفته و شورانگیز
ای زهره شهرآشوب ای شهره به شیدایی
هوش مصنوعی: ای زهره، ای زیبای پرآشوب و شیدا، با نواهای الهی به تحرک و شور و هیجان بیا!
چنگ ابدیت را بر ساز مسیحا زن
گو در نوسان آید ناقوس کلیسایی
هوش مصنوعی: بر نام جاودانی آهنگی بنواز که در آن صداهای کلیسا به گوش خواهد رسید و به نوعی در حرکت و تغییر قرار میگیرد.
شب، مریم عذرا کن، ماهش دم روحالقدس
کز باد سحر زاید انفاس مسیحایی
هوش مصنوعی: در شب، مریم مقدس، پرتو ماه را به خود میگیرد و از دم روحالقدس با وزش صبحگاهی، نفسهای مسیحایی شکل میگیرد.
با ماه فلک همتا، شاهیست زمینپیما
پاینده و پوینده چون ماه به یکتایی
هوش مصنوعی: در این زمین، شاهی وجود دارد که همچون ماه در آسمان، یکتا و بینظیر است. او پیوسته در حرکت و زنده است و با زیباییاش بر دیگران تاثیر میگذارد.
ای ماه اگر سایی، رخ در قدمش بینی
کز چشم تو میافتد این سر به فلکسایی
هوش مصنوعی: ای ماه، اگر سایه تو بر زمین بیفتد، چهرهات را در قدمهای او میبینی، زیرا این سر به آسمان میرسد و از چشمان تو دور میشود.
دنبال رد پایش، آهوی ختن چون باد
یک لحظه نیاساید از بادیهپیمایی
هوش مصنوعی: آهوی ختن که به دنبال رد پایش میدود، مانند باد است و لحظهای هم توقف نمیکند. او همیشه در حرکت است و از راههای دشوار عبور میکند.
چون صومعهٔ راهب در خلوت صحراها
هر خیمه که زد با وی سِرّیست سُویدایی
هوش مصنوعی: وقتی که راهب در خلوت صحراها رهبانی میکند، هر خیمهای که میزند، راز و رمزی تاریک و عمیق در آن نهفته است.
در خواب و خیال عمر از تلخ و تُرُش، چیزی
چون شور تو شیرین نی، ای شاهد رویایی
هوش مصنوعی: در خواب و خیالاتم، عمر به تلخی و زهرینی میگذرد، اما هیچ چیز به شیرینی تو نمیرسد، ای معشوقی که به زیباییات معروفی.
چندان به شکیبایی از شوق تو پیچیدیم
کز شِکوه به گردون شد فریاد شکیبایی
هوش مصنوعی: به مدت طولانی به خاطر عشق تو صبر کردیم و از شدت شکایت و نالهمان، صدای شکیباییمان به آسمان رسید.
چون خواجه تن تنها با سوز تو دمسازم
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
هوش مصنوعی: من تنها هستم و با درد و سوز درونم همنشین شدهام، ای پادشاه زیباان، ای کاش از غم تنهایی نجاتم دهی.
حاشیه ها
استاد شهریار با حافظ بسیار انس و الفت داشت به صورتی که اکثر اوقات ابیات یا مصراعهایی از او را به کار میبرد.اخرین مصراع از حافظ است
1402/03/02 11:06
یزدانپناه عسکری
7- چنگ ابدیت را بر ساز مسیحا زن - گو در نوسان آید ناقوس کلیسایی
***
[یزدانپناه عسکری]
چنگ ابدیت را بر گوی وجودت بین - ارزانی آگاهی جزیهٔ چرخانی
____
7:231
سویدا که به آن لکه سیاه یا خال سیاه نیز میگویند مفهومی فلسفی و عرفانی است که در ادبیات فارسی، به ویژه در اشعار عرفانی، دیده میشود. این اصطلاح بیشتر در متون مرتبط با تصوف و عرفان به کار میرود. بهطور خاص، سویدا به نقطهای کوچک و سیاه در قلب انسان اشاره دارد که نمادی از بخشهای پنهان و مرموز نفس انسان است.در عرفان، قلب انسان محل تجلی حقایق الهی تلقی میشود، و سویدا به عنوان نقطهای تاریک در قلب نشاندهنده همان بخشی از وجود انسان است که هنوز تحت تأثیر ناپاکیها و دوری از حقیقت الهی قرار دارد. برخی آن را به عنوان (راز نهفتهای در وجود انسان) تعبیر کردهاند که فقط با سیر و سلوک و تزکیه نفس میتوان آن را شناخت و روشن کرد.در برخی منابع ادبی و عرفانی مانند آثار مولانا و حافظ، به سویدا به عنوان نقطهای تاریک و پنهان در عمق جان اشاره شده که نماد عشق الهی نیز میتواند باشد، به این معنا که این نقطه سیاه گرچه ابتدا تاریک به نظر میآید، اما در حقیقت سرچشمهٔ نور و شناخت الهی است.در کل، سویدا نمادی از تناقضهای درونی انسان است: تاریکیای که میتواند به روشنایی و شناخت منجر شود.
از لحاظ علمی لکهای توی قلب نداریم ولی یه قسمت تو بدن و نزدیک ساقه مغز هست که همچنان جزو اسراره و عملکردش مشخص نشده ممکنه منظور اون باشه:اپیفیز و ملاتونین که ترشح میکنه
اما به طور کلی سویدا مفهوم فیزیکی نیست که بشه برای اون دنبال تشابهی در بدن انسان گشت