اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این همه جلوه و در پرده نهانی گل من
وین همه پرده و از جلوه عیانی گل من
هوش مصنوعی: این همه زیبایی و جلوهای که در پس پرده نهفته است، گل من است و این همه پرده و زرق و برق، نمایانگر زیبایی واقعی گل من است.
جز یکی راز که پیوسته نهان ماند، نیست
تویی آن راز که پیوسته نهانی گل من
هوش مصنوعی: جز یک راز که همیشه پنهان مانده، تو نیستی آن راز که همیشه در خفاست، گل من.
همه طفلند در این وادی و تا این وادیست
کس ندادهست نشان پیر و جوانی گل من
هوش مصنوعی: در این دنیا همه مثل کودکان هستند و تا زمانی که در این دنیا هستیم، هیچ کس نشانهای از بزرگسالی یا پیری از خود نشان نداده است، به جز من.
آن تجلی که به عشق است و جلالست و جمال
و آن ندانیم که خود چیست تو آنی گل من
هوش مصنوعی: تجلیای که ناشی از عشق است و با زیبایی و عظمت همراه است، چیزی است که ما از آن بیخبریم، ولی تو همان گل دل من هستی.
از صلای ازلی تا به سکوت ابدی
یک دهن وصف تو هر دل به زبانی گل من
هوش مصنوعی: از ابتدا تا انتهای وجود، همه در وصف تو سخن میگویند و هر دلی به نحوی تو را ستایش میکند، گل من.
آفرینش همه یک جلو جوّالهٔ توست
وه چه فوّارهٔ فوریفورانی گل من
هوش مصنوعی: تمام آفرینش همچون یک تصویر در پیش روی توست و چه شادی و زیبایی در دل دارم که از تو میجوید.
همه سرگشتهٔ پرگار تو و در همه کون
نیست یک دایرهٔ بیدَوَرانی گل من
هوش مصنوعی: همه در جستجوی دستاوردهای تو هستند و در تمام عالم، هیچ دایرهای وجود ندارد که بدون چرخش باشد، مانند گل من.
در شب تیره به توفان دل اقیانوس
جز تو دیگر نه کنار و نه کرانی گل من
هوش مصنوعی: در شب تاریک و طوفانی، در دل اقیانوس، هیچ ساحلی غیر از تو وجود ندارد؛ تو تنها گل من هستی.
اشک من نامه نویس است وبجز قاصد راه
نیست در کوی توام نامه رسانی گل من
هوش مصنوعی: اشکهای من مانند نامهای هستند که فقط یک پیامرسان در کوچههای تو وجود دارد. تنها تو میتوانی این پیام را دریافت کنی، ای گل من.
گاه به مهر عروسان بهاری مه من
گاه با قهر عبوسان خزانی گل من
هوش مصنوعی: گاهی چهرهی زیبا و دلربای بهاری را میبینم و گاهی هم با حالتی ناراحت و عبوس، به یاد روزهای سرد و بیروح پاییزی میافتم.
همره همهمه گله و همپای سکوت
همدم زمزمه نای شبانی گل من
هوش مصنوعی: در میان صدای شلوغ گله و در کنار سکوت، همراه با نواهای آرام شبان، گلی که متعلق به من است، در حال شکفتن و زندگیست.
با نگارین غزلان، کلک سبکسنج ظریف
با حماسیهنران گرز گرانی گل من
هوش مصنوعی: با زیبایی و ظرافتی متناسب، شعر خود را مینویسم که در آن به دلاوری و عظمت عشق و احساساتم اشاره میشود. زیبایی عشق من همچون گل سنگین و باارزش است.
گه همه آشتی و گه همه جنگی شه من
گه به خونم خط و گه خط امانی گل من
هوش مصنوعی: گاهی تو در صلح و آرامش هستی و گاهی در conflict و نبرد. من گاهی از خون خود در رنج و گاهی نجات خود را در حضور تو مییابم. گل من نماد زیبایی است که در این تلاطمها کنار من وجود دارد.
سر سوداگریت با سر سودایی ماست
وه که سرمایه هر سود و زیانی گل من
هوش مصنوعی: سر تجارتی تو با سر عاشقانه ما پیوند دارد و ای کاش که دارایی هر سود و زیانی گل من باشد.
طرح و تصویر مکانی و به رنگ آمیزی
طرفه پیچیده به طومار زمانی گل من
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف زیبایی و هنر در یک اثر میپردازد که به تصویر کشیدن یک مکان و رنگآمیزی آن را توصیف میکند. همچنین اشاره به پیچیدگی و عمق زمان وجود دارد که به نوعی یادآور گذشته و لحظات گرانبهای زندگی است. گل به عنوان نمادی از زیبایی و شکوفایی در این تصویر نهایی نمایان شده است.
کارگاه تو به چرخیدن سرسامانگیز
تن و جسمند و تو خود روح و روانی گل من
هوش مصنوعی: کارگاه تو که در آن تن و جسم به طرز شگفتانگیزی در حال چرخش هستند، در واقع تو تنها روح و روانی هستی، مثل گل من.
گر به فرمان تو یک ایست کند کون و مکان
در زمان، نیست دگر کون و مکانی گل من
هوش مصنوعی: اگر همه جهان و زمان به فرمان تو توقف کند، دیگر هیچگونه وجود و مکان و زمانی برای من نخواهد بود.
شهریار این همه کوشد به بیان تو ولی
چه به از عمق سکوت تو بیانی گل من
هوش مصنوعی: شهریار تلاش میکند تا احساساتش را نسبت به تو بیان کند، اما عمق سکوت تو معنایی دارد که با هیچ کلامی قابل وصف نیست، گل من.
حاشیه ها
من با بعضی از تقطیع های شما مشکل دارم. فکر می کنم این شعر بر وزن فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن است. این را هم اضافه کنم که من هیچ تخصصی در این زمینه ندارم. دوست دارم یاد بگیرم.
دوبیت نزدیک به همین قافیه و ردیف براتون می نویسم تقدیم به دلسوختگان . لطفا دنبال منبع نگردید چون منبع من خودمم. لحظه ای جلوه نمودی و نماندی گل من / چشم ها را به ره اشک نشاندی گل من /حرف ها داشت شب تار من و نور رخت ... ادامشو اگه خواستین میذارم...
این غزل رو مصطفی راغب در آهنگی به نام وصف تو خونده که شنیدنش خالی از لطف نیست
با وجود عشق تمامی که استاد شهریار نسبت به معشوق خود داشتند اما رنگ و بوی عرفان در این غزل موج می زند.
شک نکنید، این غزل عرفانی است.روحت شاد "شهریار "
بله این شعر رو هم (مصطفی راغب ) عزیز هم خوندن و بسیار هم زیبا خوندن ،نظر من اینه که باید حتما و حتما گوش بدید...وگرنه حیف میشه...
شهریار عالی هستی بهتر از این وصف نمیشد
بیت چهارم،به نظرم قاصد آه باشه نه قاصد راه،البته نظرمه!
این سروده عالیه
ولی آهنگ راغب رو خوشم نیومد. پیشنهاد نمیشه
در بیت چهارم، قاصد راه، بیمعناست
چون قاصد راه، همون نامهرسانه و معنا نداره بگیم نامهرسانی نیست بجز نامهرسان!
یا باید قاصد آه باشه یا چیزی مشابه اون
1402/01/29 12:03
فاطمه یاوری
از صلای ازلی تا به سکوت ابدی
یک دهن وصف تو هر دل به زبانی
گل من!