گنجور

شمارهٔ ۴۶

سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما
زهد و مستی دو حبابند ز پیمانه ما
خشت این غمکده نقشی ز خرابی دارد
جلوه سیل غباری است ز ویرانه ما
از خیال لب لعل تو به شور آمده ایم
خنده گل نمک گریه مستانه ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما
زهد و مستی دو حبابند ز پیمانه ما
هوش مصنوعی: عاقل و دیوانه در عشق ما به هم نزدیک هستند و هیچ تفاوتی ندارند. زهد و مستی هم مانند دو حباب هستند که از یک پیمانه برمی‌خیزند و نشان‌دهنده دو روی یک سکه‌اند.
خشت این غمکده نقشی ز خرابی دارد
جلوه سیل غباری است ز ویرانه ما
هوش مصنوعی: اینجا، غم و اندوه یک خانه خراب شده را توصیف می‌کند. دیوارهای این مکان نشان‌دهنده ویرانی هستند و همچنین غباری که از سیلی آمده در واقع نشانه‌ای از ناامیدی و خرابی است که به زندگی ما حاکم شده است.
از خیال لب لعل تو به شور آمده ایم
خنده گل نمک گریه مستانه ما
هوش مصنوعی: از فکر و یاد لب شیرین تو خیلی شاد و پرانرژی شده‌ایم؛ در حالی که گل خندان و نمکین ما، باعث می‌شود که در عین شادی، حالتی مستانه و احساسی داشته باشیم.