شمارهٔ ۴۲
عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما
خونبهای خویش در زیر نگین داریم ما
از غبار ما فلک تعمیر زندان می کند
در دو عالم خاطر اندوهگین داریم ما
با دل دیوانه خود مصلحت ها دیده ایم
خنده بر لب جان به کف چین بر جبین داریم ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما
خونبهای خویش در زیر نگین داریم ما
هوش مصنوعی: ما مانند صدفی که گوهر precious را در آستین خود دارد، ارزش و گرانبهاییمان را در زیر نگین خود نگه داشتهایم.
از غبار ما فلک تعمیر زندان می کند
در دو عالم خاطر اندوهگین داریم ما
هوش مصنوعی: زندگی ما در این دنیا و عالم دیگر پر از غم و ناراحتی است و باعث میشود که زندگی و روزگار به دور از خوشی و خوشبختی به نظر برسد. ما به جلوههای زندگی و حالتی که در آن هستیم، مثل غبار در آسمان، بیاعنا هستیم و به نوعی در حال ساختن زنجیرهای زندانی برای خودمان هستیم.
با دل دیوانه خود مصلحت ها دیده ایم
خنده بر لب جان به کف چین بر جبین داریم ما
هوش مصنوعی: ما با دل دیوانهمان بر مصلحتها واقف شدهایم. به رغم همه مشکلات، دلمان شاد است و لبخند بر روی لبهایمان داریم، در حالی که نگرانیها و دشواریها را بر پیشانیمان حس میکنیم.