گنجور

شمارهٔ ۳۸

عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما
خاطر خود را ز هر اندیشه خستن کار ما
هر نفس بست و گشادی هست در دست خیال
کار دل افتادن اندر دام و جستن کار ما
گل اگر در پیرهن باشد جنون را نشتر است
نیست خار حرف در خاطر شکستن کار ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما
خاطر خود را ز هر اندیشه خستن کار ما
هوش مصنوعی: بستن پیمان با دل دیوانه، کاری است که ما را از هر فکر و اندوهی آزاد می‌کند.
هر نفس بست و گشادی هست در دست خیال
کار دل افتادن اندر دام و جستن کار ما
هوش مصنوعی: زندگی همواره با دقت و اراده رابطه دارد. هر لحظه فرصتی برای ماست که می‌توانیم با خیال و اندیشه‌مان به سمت آرزوهایمان حرکت کنیم یا در دام‌های دل‌مشغولی‌ها گرفتار شویم. سعی در این است که در این میان، دست از کار و تلاش برنداریم.
گل اگر در پیرهن باشد جنون را نشتر است
نیست خار حرف در خاطر شکستن کار ما
هوش مصنوعی: اگر گل در لباس باشد، جنون می‌تواند به مانند تیغی باشد. اما در اینجا، حرف زدن و گفت‌وگو مانند خار است و شکسته شدن دل ما کار آسانی نیست.