گنجور

شمارهٔ ۳۴

به عالمی ندهم ذوق می پرستی را
شکسته دل نکنم گریه های مستی را
به کوی عشق ز بس صاحب اعتبار شدیم
به ما سپرد غم اسباب تنگدستی را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به عالمی ندهم ذوق می پرستی را
شکسته دل نکنم گریه های مستی را
هوش مصنوعی: به هیچ چیز در دنیا، لذت عشق را نمی‌دهم و نمی‌خواهم که دل شکسته‌ام را با اشک‌های ناشی از مستی، غمگین کنم.
به کوی عشق ز بس صاحب اعتبار شدیم
به ما سپرد غم اسباب تنگدستی را
هوش مصنوعی: در مسیر عشق و محبت، به قدری ارزشمند و محترم شده‌ایم که غم و مشکلات ناشی از فقر و تنگدستی، دیگر بر ما تحمیل شده است.