گنجور

شمارهٔ ۷۷

گر ندانی تا قیامت راز ما
نقش کن بر لوح دل انداز ما
بی جگرتر از نگاه حیرتیم
بر زمین پر می کشد پرواز ما
ما امانتدار نقد وحدتیم
در دل عالم نگنجد راز ما
گر نداند دل توان معذور داشت
می گدازد در دل ما راز ما
از تغافل صید دلها می کند
شیوه ها دارد شکار انداز ما
بسته ایم از بیزبانی صف اسیر
سینه صافی ترک تیرانداز ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر ندانی تا قیامت راز ما
نقش کن بر لوح دل انداز ما
هوش مصنوعی: اگر نمی‌دانی تا پایان عمر راز ما را، بر دل خود به ثبت برسان.
بی جگرتر از نگاه حیرتیم
بر زمین پر می کشد پرواز ما
هوش مصنوعی: نگاه شگفت‌زده ما از شدت حیرت، عمیق و بی‌احساس است، در حالی که روح پرواز ما در دنیای خاکی به پرواز درمی‌آید.
ما امانتدار نقد وحدتیم
در دل عالم نگنجد راز ما
هوش مصنوعی: ما نمایندگان گنجینه‌ای از اتحاد هستیم و به دلیل عمق و عظمت این راز، نمی‌توان آن را در دل جهان جای داد.
گر نداند دل توان معذور داشت
می گدازد در دل ما راز ما
هوش مصنوعی: اگر دل نداشته باشد که بفهمد، می‌توان او را بخشید؛ اما در دل ما، رازهایی وجود دارد که همچون آتشی دل‌سوز می‌سوزد.
از تغافل صید دلها می کند
شیوه ها دارد شکار انداز ما
هوش مصنوعی: او با بی‌توجهی و غفلت دل‌ها را شکار می‌کند و روش‌های خاصی برای به دام انداختن ما دارد.
بسته ایم از بیزبانی صف اسیر
سینه صافی ترک تیرانداز ما
هوش مصنوعی: ما از بیزبانی باعث شدیم که صفی از دل‌های پر از درد و حسرت تشکیل شود؛ مانند تیراندازانی که با دقت و بدون کلام، به هدف می‌زنند.