شمارهٔ ۷۵
ارغوان زار شفق یک آتش بی دود ما
نرگسستان سحر یک اشک آه آلود ما
سجده ای کز جبهه گرد آستانش می برد
می توان دیدن ز سیمای جبین فرسود ما
عکس ماه نو شود در بحر چون ماهی کباب
ابر نیسان گر شود چشم شرار آلود ما
خاطر نازک نقاب آرزوهای دل است
رنگ گل زنگ است در آیینه مقصود ما
در لباس تیره بختی مشق شهرت کرده است
عنبر سارا ز شرم آه مشک اندود ما
چشم آهو خجلت مژگان سیاهی می کشد
از نگاه گرم او در حلقه های دود ما
قرض نقد جان به جان کندن به جانان می دهند
باز می گویند همت خانه زاد جود ما
پیش بینی دارد از غیرت به دست آینه
بود ما نابود ما منظور ما مردود ما
موج بحر ساده لوحی در چه داند از صدف
شکوه را از شکر نشناسد لب خشنود ما
با وجود آنکه غفلت بود بالینش هنوز
همچو ما بیخواب می گردد شب مولود ما
بیزبانی هم به ذکری می برد نامش اسیر
دارد از حیرت عبادتخانه ای معبود ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ارغوان زار شفق یک آتش بی دود ما
نرگسستان سحر یک اشک آه آلود ما
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به زیبایی و عواطف خاصی اشاره میکند. او تصویر زیبایی از غروب و شب را ارائه میدهد، جایی که غروب آفتاب مانند آتش زرد و بی دود در آسمان میدرخشد. به همین ترتیب، شاعر از نرگسهای صبحگاهی یاد میکند که با اشکی پر از اندوه و حسرت همراهاند. این احساساتی از دلشکستگی و غم را به تصویر میکشد و زیباییهای طبیعی را با احساسات انسانی پیوند میدهد.
سجده ای کز جبهه گرد آستانش می برد
می توان دیدن ز سیمای جبین فرسود ما
هوش مصنوعی: سجده ای که بر سر و روی خاک آن معبود می افتد، میتواند نشان از خضوع و افتادگی در برابر معشوق داشته باشد. در این حال، میتوان چهرهای دلآشوب را در نظر آورد که نشانهای از گذر زمان و آثار خستگی بر پیشانی اوست.
عکس ماه نو شود در بحر چون ماهی کباب
ابر نیسان گر شود چشم شرار آلود ما
هوش مصنوعی: چهرهی ماه نو در دریا مانند ماهی کبابی میشود، هنگامی که ابرهای نیسان به صورت غیرمنتظره ببارند و چشمهای ما پر از آتشی غمگین و احساسات شود.
خاطر نازک نقاب آرزوهای دل است
رنگ گل زنگ است در آیینه مقصود ما
هوش مصنوعی: دلها و آرزوهای لطیف انسان به مانند نقابی هستند که حسرتها و خواستههای درونی را پوشاندهاند. رنگ گل به زنگی در میآید که در آینه، مقصود و هدف ما را نمایان میسازد.
در لباس تیره بختی مشق شهرت کرده است
عنبر سارا ز شرم آه مشک اندود ما
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به زیبایی و جاذبه عنبر سارا (عنبر سارا به معنای زنی زیبا و خوش بو است) اشاره میکند که به خاطر حجاب و شرمی که از عطر و بوی مشک دارد، به طرز خاصی در لباس تیرهای به نمایش درآمده است. به نوعی نشان میدهد که زیبایی و جذابیت او تحت تاثیر خجالت و تنگنای اجتماعیاش قرار دارد.
چشم آهو خجلت مژگان سیاهی می کشد
از نگاه گرم او در حلقه های دود ما
هوش مصنوعی: چشم آهو از نگاه گرم او، با مژگان سیاهش خجالت میکشد و این احساس در میان حلقههای دود ما بیشتر میشود.
قرض نقد جان به جان کندن به جانان می دهند
باز می گویند همت خانه زاد جود ما
هوش مصنوعی: در این بیت به مفهوم فدا کردن جان برای محبوب اشاره شده است. افرادی که خود را به عشق و محبت معشوق میسپارند، از جان و زندگیشان نیز میگذرند. این عمل از نظر آنان نشاندهنده بزرگی و سخاوت است. در این میان، تأکید بر تلاش و کوشش برای جلب رضایت محبوب نیز وجود دارد.
پیش بینی دارد از غیرت به دست آینه
بود ما نابود ما منظور ما مردود ما
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی بیانگر احساس ناامیدی و بیارزشی است. گویا شخصی به خودآگاهی و درک از واقعیتها دست یافته، ولی این آگاهی به او آسیب میزند و باعث میشود که او و هویتش در معرض خطر قرار بگیرد. او از نیرو و اراده خودش میگوید، اما در نهایت به نظر میرسد که تلاشهایش بینتیجه مانده و به مقصدی نرسیده است.
موج بحر ساده لوحی در چه داند از صدف
شکوه را از شکر نشناسد لب خشنود ما
هوش مصنوعی: موج دریا به سادگی نمیتواند بفهمد که صدف چه زیبایی و شکوهی دارد و از شیرینی شکر هم آگاهی ندارد. لبهای ما نیز از این خوشحالی و لذت آگاه نیستند.
با وجود آنکه غفلت بود بالینش هنوز
همچو ما بیخواب می گردد شب مولود ما
هوش مصنوعی: با اینکه او در خواب و غفلت به سر میبرد، اما هنوز شبهایی را مانند ما بیخوابی و بیداری میگذرانَد.
بیزبانی هم به ذکری می برد نامش اسیر
دارد از حیرت عبادتخانه ای معبود ما
هوش مصنوعی: در خلوتی که سکوت و بیزبانی حاکم است، یاد و ذکر معبود ما وجود دارد و موجودات در حال حیرت و شگفتی از جلال عبادتش هستند.