شمارهٔ ۷۴
رام اطاعتیم و کشاکش کمند ما
صید دلیم و گردن تسلیم بند ما
شکر فروش خنده او زهر چشم او
تلخی فزای گریه ما زهرخند ما
گلدسته بند شعله دیدار گشته ایم
دارد سپند غنچه در آتش گزند ما
خویش بهانه جوی و نگه تشنه التفات
ناکام آرزو دل مشکل پسند ما
دلبستگی به الفت جاوید داده ایم
عمر دراز خضر محبت کمند ما
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رام اطاعتیم و کشاکش کمند ما
صید دلیم و گردن تسلیم بند ما
هوش مصنوعی: ما در مسیر اطاعت و تسلیم هستیم و دنبال کردن ما مانند یک شکارچی است که قلب ما را در دام خود گرفته و ما به بند آن تسلیم شدهایم.
شکر فروش خنده او زهر چشم او
تلخی فزای گریه ما زهرخند ما
هوش مصنوعی: خندهی او مانند شکر است و چشمش زهر دارد. گریهی ما هم به تلخی میافزاید و این درد و رنج ما به نوعی زهرخند به حساب میآید.
گلدسته بند شعله دیدار گشته ایم
دارد سپند غنچه در آتش گزند ما
هوش مصنوعی: ما مانند گلدستهای بلند از شوق و عشق به دیدار همدیگر شعلهور شدهایم، و این عشق همچون غنچهای در آتش میسوزد و آسیب میبیند.
خویش بهانه جوی و نگه تشنه التفات
ناکام آرزو دل مشکل پسند ما
هوش مصنوعی: خودت را بهانه جوی و نگاهت را بر دلت که آرزوی محبت را در خود دارد، متمرکز کن. دل ما دشوارپسند است و به راحتی به کسی توجه نمیکند.
دلبستگی به الفت جاوید داده ایم
عمر دراز خضر محبت کمند ما
هوش مصنوعی: ما عمر طولانیتری را به خاطر محبت و عشق پایدار خود به دیگران سپری کردهایم، همچون خضر که در افسانهها کمند محبت میافکنده است.